در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
دختری که ساکن روستای اندریان شهرستان ورزقان استان آذربایجان شرقی است و بدون اینکه در هیچ کلاس نقاشی و طراحی شرکت کند چنین نقاشیهای زیبایی را بر لوح کاغذ ماندگار میکند.
خدیجه اسکندرپور، دختری 16 ساله از یک منطقه محروم که بهطور مادرزادی با معلولیت ناشنوایی مواجه است، اما قدرت فوقالعادهای در طراحی دارد.
چهار سال پیش، زمانی که خدیجه در 12 سالگی و در یک روز بهاری در دشت و صحرا مشغول بازی و شیطنتهای نوجوانی بود ناگهان با یک مار بزرگ مواجهه شده و از ترس پا به به فرار میگذارد.
اما از آنجا که خدیجه نمیتواند حرف بزند و علت این همه ترس را توضیح دهد ناگهان فکری به ذهنش رسیده و آنچه را که دیده بود با مداد مشکی روی کاغذ نقاشی میکند و به این طریق همه اهالی روستا از موضوع باخبر میشوند.
بعد از این حادثه بود که انگار استعداد خدیجه در نقاشی و طراحی شکوفا میشود و او هر چیزی را که میبیند مثل خودش با سیاه قلم به طرز زیبایی روی کاغذ نقش میزند.
یعقوب اسکندرپور، پدر خدیجه میگوید: دخترم به علت محرومیت نتوانسته است به مدرسه برود. چند دختر و پسر دیگر نیز در این روستا ناشنوا هستند که آنها نیز نمیتوانند درس بخوانند.
وی اظهارکرد: با وجودی که خدیجه حتی الفبا را بلد نیست ولی او بهطور خدادادی استعداد بالایی در طراحی دارد و قادر به نوشتن است و هر مطلبی که جلویش بگذاری میتواند برای خودش بخواند و بنویسد، البته نمیتواند با صدای بلند بخواند که ما نیز بشنویم ولی وقتی نوشتهای را میخواند متوجه معنا و مفهوم آن نوشته میشود و حتی از روی نوشتهها نیز میتواند بهطور کامل و صحیح بنویسد.
خدیجه و دیگر دختران و پسرانی که در این روستا هستند به حمایت نیاز دارند تا استعدادهای آنها در گذر زمان و در کوچه پسکوچههای روستا به فراموشی سپرده نشود.
آنان نیز شایستگی داشتن بهترین امکانات را دارند، امکانات آموزشی، تحصیلی و بسیاری از امکانات دیگر که همسن و سالان آنها دارند.
پدر خدیجه اضافه میکند، وقتی در شهرستان ورزقان، فرماندار و دیگر مسئولان از این استعداد بالای دخترم در طراحی با خبر شدند از این موضوع شگفتزده بودند و حتی چند معلم از خدیجه تست گرفته و گفتند این دختر به قدری باهوش است که با یکبار امتحان دادن میتواند تا پایه ششم ابتدایی بالا بیاید.
طراحی 1000 پوستر
خدیجه تاکنون بیش از هزار عدد پوستر با منظرههای مختلف طبیعت، حیوانات، مشاهیر، چهرهها، مکانهای مقدس و... نقاشی و طراحی کرده است.
خدیجه با چشمهایش با من حرف میزند، او نقاشیها و طراحیهایش را نشانم میدهد و با اشتیاق میگوید. تمامی نقاشیهایش را دوست دارد و نقاشیهایی که با الهام گرفتن از طبیعت بکر روستا کشیده را بیشتر دوست دارد.
او با نگاهش به نقاشیهایی که از روستای خود کشیده از محرومیت موجود در منطقه دلگیر است. خدیجه همچنین از دوستش حرف میزند که او هم دختری است ناشنوا و در خیاطی حرفهای است.
دوست خدیجه نیز نتوانسته به مدرسه برود و الفبا را یاد بگیرد و مانند دیگر دختران و پسران این روستا با رنج معلولیت، روزگار سپری میکند.
خدیجه در عین حال کمک حال پدرش نیز است و در کارهای باغداری و کشاورزی به او کمک بسیاری میکند.
پدر خدیجه میگوید: از شهرستان ورزقان تا تبریز 4 ساعت راه است و من با همه محرومیتها و دوری راه نمیتوانم او را هر روز به مدرسه بیاورم. آن وقت باید 8 ساعت در راه باشیم و با توجه به صعبالعبور بودن جاده ورزقان که از اواخر شهریور زمستان سرد و سخت و طاقتفرسای این منطقه شروع میشود عملا چنین کاری امکانپذیر نیست.
وی ادامه داد: اگر هر گونه حمایتی از دخترم صورت گیرد میتوانم برای نقاشیهای او نمایشگاه برگزار کنم و حتی آثار او را به مسابقات نقاشی ارسال کنم و خدیجه را به مدرسه بفرستم تا او نیز مانند دانشآموزان دیگر بتواند تحصیل کند.
معصومه درخشان - روزنامه نگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد