نقد و بررسی بازی فاینال فانتزی 15

یک فانتزی نیمه بیات

اگر همین سه چهار سال پیش از نگارنده می‌پرسیدید به کدام بازی‌ بیشتر علاقه دارد، قطعا بازی Kingdom Hearts 2 را نام می‌برد. تعلق خاطر شخصی باعث می‌شد اشتیاق خاصی برای انتشار فاینال فانتزی 15 داشته باشم که توسط همان تیم سازنده KH تولید شده است.
کد خبر: ۹۷۷۰۵۵

تیم سازنده، روحی مشابه همان سری دوست‌داشتنی را در این گیم دمیده است؛ با تمام جلوه‌های اغراق‌آمیز داستانی، گیم‌پلی در ظاهر ساده و در باطن پیچیده و جلوه‌هایی بصری که با دیدنش گل از گل آدم می‌شکفد. فاینال فانتزی 15، ملغمه‌ای عجیب و خاص است. هنوز هم غول اسکوئِر اینِکس نتوانسته آن کوبندگی و توفندگی فاینال فانتزی 7 را تکرار کند – که شاید بیشتر از همه چیز مرهون سادگی آن زمان و تخیل افزوده خود کاربران هم بوده باشد – اما در این برهه باز هم پرچم خود را در اهتزاز نگه داشته و حداقل از ابعادی دیگر، تجربه‌ای به‌یاد‌ماندنی برای کاربر خلق کرده است.

راوی فرتوت

بهترین عناوین سری فاینال فانتزی به لطف شخصیت‌ها و داستان‌های پیچیده و غنی خود شناخته می‌شوند، متاسفانه این حسن در فاینال فانتزی 15 دیده نمی‌شود. گیمرها خوب به خاطر دارند که اولین معرفی این بازی که قبلا به نام Final Fantasy XIII Versus شناخته می‌شد، اوایل نسل 7 و در کنفرانس سونی بود. معمولا عناوینی که ابتدای راه یک نسل معرفی می‌شوند، بیش از داستان و حتی گیم‌پلی، به گرافیک و جلوه‌های بصری اهمیت می‌دهند. داستان هم در اصل شاکله بنیادین یک اثر هنری را تشکیل داده و دست بردن در ذات کلی آن، چیزی نیست که بتوان طی نزدیک به ده سال تولید انجام داد.

سازندگان تا جایی که می‌شده بر غنای داستان افزوده و دیالوگ‌های آن را تقویت کرده‌اند. دیالوگ‌هایی که بین ناکتیس (شخصیت اصلی) و همراهانش رد و بدل می‌شود، معمولا صحنه‌های جالبی را رقم می‌زند، اما آن چیزی که این وسط گم است، پختگی شخصیت‌ها و عقبه درست برای هرکدام از آنهاست. از سوی دیگر، بلایی که احتمالا سر «آخرین پاسبان» (The Last Guardian) هم خواهد آمد، جبر گذر زمان است.

پس از یک دهه، سلایق مخاطبان و توقع منتقدان تغییر کرده است. علاوه بر عناوین بزرگ نقش‌آفرینی این چند سال مانند اسکایریم، فال اوت 4، ویچر و... آثار مستقل بسیاری نیز منتشر شده‌ که با لنگر سنگین منطق و خلاقیت، گوشه‌های تاریک و روشن ذهن آدمی را کاویده و داستان‌هایی خارق‌العاده به مخاطب ارائه کرده‌اند؛ داستان‌هایی که انسان را به چشم انسان نگریسته‌اند. در قیاس با اثری مانند Mass Effect که گاهی در مرگ کریه‌منظرترین کاراکترها نیز انسان را به بغض وا می‌دارد، داستان فاینال فانتزی 15 حرفی برای گفتن ندارد.

کفه نابرابر

شاهزاده‌ای به نام ناکتیس قرار است در ازدواجی مصلحتی شاهزاده‌ای از قلمرویی دیگر را به همسری انتخاب کند. شاه قلمروی رقیب عهدشکنی کرده و به طمع غصب یک کریستال قدرتمند به مملکت پدر ناکتیس حمله می‌کند. ناکتیس برای شکست او، به جست‌وجوی اسلحه اجدادی‌اش اقدام می‌کند که در مقبره‌هایی مفقوده در سراسر سرزمینش دفن شده است.

در این گیم بیش از 80 ماموریت فرعی و فقط 14 فصل داستانی وجود دارد. در این 14 فصل به نسبت کوتاه که حدود 30 ساعت از زمان گیم را اشغال می‌کند، آن طور که باید به پیشینه شخصیت‌ها پرداخته نمی‌شود. دوستانی که ناکتیس را همراهی می‌کنند، شخصیت‌هایی بیش از حد کلیشه‌ای دارند که ارتباط برقرار کردن و اهمیت قائل شدن برای سرنوشت آنها توسط کاربر کارکشته سخت است.

تفاوت مهم این قسمت با سری‌های پیشین این سری، آزادی بازیکن برای گشت و گذار در دنیای آن است. ساعت‌ها ماموریت فرعی برای بازیکنان تدارک دیده شده است. در مراحل ابتدایی، بازیکن با ساز و کار دنیای گیم آشنا می‌شود. گیم‌پلی مبارزات برخلاف سادگی ظاهری، مدیریت خوب و هوشمندانه‌ای را می‌طلبد. نبردها جوشش و جریان روانی دارند. برخلاف فاینال فانتزی 12 که به بازیکن اجازه می‌داد عملکرد همراهانش را تعیین کند، تنها زمانی که در این قسمت می‌توانید به همراهانتان دستور بدهید، پس از پر شدن نواری است که حمله‌ای مخصوص را رقم می‌زند.

برای مبارزه کافی است یک دکمه را نگه دارید تا ناکتیس کمبوهای خاص خود را اجرا کند. با فشار بموقع دکمه‌ای دیگر می‌توانید از حمله دشمن قسر در رفته و کمبو را ادامه بدهید. ناکتیس قادر است از راه دور به سمت دشمن حمله کرده، هر گاه اراده کند، با سوئیچ بین یکی از چهار سلاح، از جادو استفاده کرده و در مواقع نادر، موجودات عظیم‌الجثه‌ای به نام آسترال را احضار کند تا دشمنان را جارو کنند! متاسفانه احضار این موجودات، شرایط بیش از حد پیچیده‌ای را طلب می‌کند و از این حیث، قادر نیست تنوعی را که باید به بازی ببخشد.

جادوها برای مقابله با دسته‌های دشمنان مناسب عمل می‌کنند، اما استفاده از آنها، منابعی را صرف می‌کند که براحتی قابل دریافت نیست و باید در بهره از آنها دقت لازم را به کار برد. البته همین، یک لایه استراتژیک به نبردها می‌بخشد که از جهت دیگر خوشایند است.

با دریافت تجربه می‌توانید خصیصه‌های متعددی را ارتقا دهید و مهارت‌های ناکتیس و دوستانش را در کنار قابلیت‌های انفعالی متنوعی مانند دریافت سکه بیشتر تقویت کنید. متاسفانه امتیازهای لازم برای این ارتقاها بسختی به دست می‌آید و در مقابل، تنوع نسبتا زیاد موارد خرجشان، بازیکن را گیج می‌کند.

یکی دیگر از کاستی‌های این گیم، کمبود البسه برای شخصیت‌ها و حتی اسلحه موجود در آن است. هر بازرگانی که در گیم می‌بینید، در سراسر بازی، کلا یکی دو سلاح دارد. البسه شخصیت‌ها نیز به دو سه مورد برای هرکدام محدود است. هر لباس مزایایی دارد که نداشتن تنوع بیشتر، ناامیدکننده ظاهر می‌شود.

فقدان داستان غنی

با همه این گفته‌ها، تازه پس از اتمام داستان است که ارزش این گیم رخ می‌نماید. حدود دو برابر زمان سپری شده برای اتمام داستان، ماموریت فرعی در این گیم هست که نبرد با هیولاهای فوق‌العاده بزرگ، به دست آوردن اسلحه افسانه‌ای، دخمه‌های خطرناک و خیلی چیزهای دیگر را دربر می‌گیرد. شعار سازندگان این بود که این گیم هم برای مخاطبان قدیمی ساخته شده هم برای مخاطبان جدید. این‌که دقیقا بر چه اساسی این شعار داده شده بود، معلوم نیست. اما آنچه معلوم است، یکی از بزرگ‌ترین دلبستگی‌های هواداران، یعنی داستان غنی، عنصر مفقوده شده است.

سیاوش شهبازی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها