به گزارش جامجم، تحقیقات در این پرونده از شامگاه 29 مرداد سال91 و بهدنبال درگیری مرگبار در محله سعادتآباد در دستور کار پلیس قرار گرفت. با حضور ماموران در محل مشخص شد، در این درگیری پسر نوجوانی به نام علیرضا با ضربه چاقو مجروح و پس از انتقال به بیمارستان فوت شده است. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که دو جوان موتورسوار به علیرضا و دوستش یورش برده و بعد از مجروح کردن او موتورسیکلت پالسش را زورگیری کردهاند.
با ردیابی موتورسیکلت سرقتی، پس از دو سال عمو و برادرزادهای به نامهای احسان و رضا به عنوان عاملان جنایت شناسایی شدند و در ادامه احسان بازداشت شد.
احسان در بازجوییها گفت: شب حادثه با عمویم رضا سوار موتورسیکلت شدیم و به سعادتآباد رفتیم تا موادمخدر بفروشیم. کنار خیابان ایستاده بودیم که مقتول و دوستش که سوار موتورسیکلت بودند، توجه رضا را بهخود جلب کردند. ما دنبال آنها رفتیم تا اینکه در یک کوچه رضا از موتور پیاده شد و درحالیکه فریاد میزد: «چرا گوشی خواهرم را دزدیدی؟» به طرف مقتول رفت و بهصورتش اسپری اشک آور پاشید و سپس با چاقو ضربهای به پهلویش زد و سوار موتورسیکلت او شد و با هم فرار کردیم. در ادامه هم موتورسیکلت سرقتی را 250هزار تومان فروختیم.
در ادامه تحقیقات معلوم شد رضا هم مدتی قبل حین زورگیری خودرو، راننده آن را مجروح کرده و راننده در کما بهسر میبرد و او در زندان کرج بازداشت است. به این ترتیب وی به پلیس آگاهی منتقل شد و در جریان بازجوییها اتهامش را نپذیرفت. او مدعی شد: احسان به من گفت قصد فروش یک دستگاه موتورسیکلت به دوستم را دارد ولی چون با او تعارف دارد از من خواست تا معامله را انجام دهم و من هم قبول کردم و در سرقت و قتل نقشی نداشتم.
با تکمیل تحقیقات پرونده به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان دیروز به ریاست قاضی متین راسخ پای میز محاکمه قرار گرفتند.
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول اعلام کردند، پسرمان بیگناه به قتل رسید و حاضر به بخشش نیستیم. حتی برای قصاص هر دو متهم حاضر به پرداخت تفاضل دیه هستیم.
رضا که متهم به مباشرت در قتل است، در دفاع از خود گفت: من مرتکب قتلی نشدم و ادعاهای احسان صحت ندارد. شب حادثه من با او نبودم و نمیدانم چرا مرا به عنوان قاتل معرفی کرده است. اتهام قتل را قبول ندارم.
احسان هم پس از قرار گرفتن در جایگاه در دفاع از خود گفت: من اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم. من در سعادتآباد تریاک میفروختم. شب حادثه همراه رضا در حال بازگشت به خانهمان در شهرقدس بودیم که رضا با دیدن دو موتورسوار از من خواست توقف کنم. بعد هم به سمتشان رفت و با یکی از آنها درگیر شد. او را باچاقو مجروح کرد و با سرقت موتور فرار کرد. من حتی چاقو همراه نداشتم و با دیدن این صحنه ترسیدم و فرار کردم.
پس از دفاعیات متهمان، قاضی جلسه دادگاه را تجدید کرد تا در جلسه بعد وکلای آنها دفاع کنند .
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد