جز نیمه‌ ای از من نمی‌یابید، روزی سوخت در شعله نیم دیگرم آهسته آهسته

هفته گذشته کاروانی دیگر از پرستوهای گمنام و عاشق به خانه بازگشتند، پرستوهایی که چشم انتظاران فراوانی دارند.
کد خبر: ۹۷۴۱۴۰
جز نیمه‌ ای از من نمی‌یابید، روزی سوخت  در شعله نیم دیگرم آهسته آهسته

به گزارش جام جم آنلاین، کم نیستند مادرانی که هنوز کفش های دردانه شان را جفت می کنند، منتظرند تا زنگ خانه به صدا درآید خبری از جگر گوشه شان خانه را معطر کند، آنها حتی به چند تکه استخوان و یک سنگ قبر قانع اند، به یک پلاک بر سر یک کوچه اما دریغ که برخی پرستوها دوست دارند که اگر به خانه هم بر می گردند در گمنامی بازگردند.

کاروانی دیگر از شهدای گمنام هفته گذشته تشییع و به خاک سپرده شد و این عکس که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد تصویر یکی از همان مادران انتظار است، مادری که به عشق و یاد فرزندش این پیکر مطهر را در آغوش کشیده است، خدا می داند که در سینه این مادر و این زن بزرگ و اسوه مقاومت چه می گذرد...

شاید غزلی از مهدی فرجی شاعر خوب و جوان اهل کاشان برای خوانش این عکس بهترین گزینه باشد،‌شعری تقدیم به شهدای گمنام و مادران انتظار:

گل شد ، بر آمد پیکرم ، آهسته آهسته

انگار دارم می‌پرم آهسته آهسته

انگشترم ، مهرم ، پلاکم ، چفیه‌ام ، عطرم

پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته

آهسته آهسته سرم از خاک می‌روید

از خاک می‌روید سرم آهسته آهسته

جز نیمه‌ ای از من نمی‌یابید ، روزی سوخت

در شعله نیم دیگرم آهسته آهسته

امروز بعد از سال ها زاییده خواهد شد

ققنوس از خاکسترم آهسته آهسته

خوابیده‌ام بر شانه‌ها و می‌برندم … نه

تابوت را من می‌برم آهسته آهسته

آن پیرزن ، این زن به چشمم آشنا هستند

دارم به جا می‌آورم آهسته آهسته

خواندم : پدر خالی است جایش این خبر می‌ریخت

از چشم‌های خواهرم آهسته آهسته

دیگر برای آستین بالا زدن دیر است

این را بگو با مادرم آهسته آهسته

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
دم زندگی با کرمانی‌ها جان گرفت

امین شجاعی، کارگردان و تهیه‌کننده مینی‌سریال «دم زندگی» در گفت‌وگو با «جام‌جم» از شیرینی‌های تولید اثر تلویزیونی در فضای کرمان گفت

دم زندگی با کرمانی‌ها جان گرفت

نیازمندی ها