الگوی رفتاری آمریکا در ارتباط با توافق هستهای معطوف به شرایطی بود که قابلیت و قدرت اصلی ایران را کاهش دهد. نهادهای بینالمللی همانند آژانس بین المللی انرژی اتمی هم وظیفه اصلی راستیآزمایی را عهدهدار هستند و از ساز و کارهایی برای درک و شناخت دقیق قابلیت هستهای ایران استفاده میکنند تا اینکه ایران هیچ گونه تغییری در فرآیند مربوط به توافق هستهای انجام ندهد.
در چنین شرایطی مردم، زمامداران و مسئولان عالیرتبه اجرایی ایران، انتظار دارند که موضوع مربوط به قابلیت هستهای در ازای پایان یافتن تحریمها به معنای واقعی خود انجام پذیرد اما در حالی که نشانههایی از کاهش قدرت و قابلیت هستهای ایران در سه سال گذشته مشاهده میشود، روند پایان گرفتن تحریم به آهستگی در فرآیند برگشتپذیری قرار دارد.
برگشتپذیری تحریمها مربوط به ضمائم برنامه جامع اقدام مشترک بوده و از سوی دیگر قطعنامه 2231 شرایطی را برای آمریکا و کشورهای جهان غرب به وجود آورده که امکان اعاده تحریم در ارتباط با موضوعات دیگری از جمله قابلیتهای موشکی را امکانپذیر سازد، در چنین شرایطی لازم است تا الگوی رفتاری ایران براساس نشانههایی از مصالحه مثبت و موثر پیگیری شود، گرچه هیچ انتظاری وجود ندارد که با تغییر کابینه، زمینه برای ادامه الگوهای همکاریجویانه آمریکا به وجود آید، اما دیپلماسی هستهای ایران صرفا دو ماه فرصت دارد تا نیازهایی که به عنوان وعدههای مذاکراتی خود به مردم و مقامات حکومتی داده است از طریق ادامه دیپلماسی سازنده با آمریکا و سایر کشورهای جهان غرب پیگیری کند. اگر وضعیت ابهام در فضای موجود ادامه یابد به گونهای اجتنابناپذیر الگوهای رفتاری آمریکا در برخورد با ایران با محدودیتهای بیشتری مواجه خواهد شد.
موضوع مربوط به اجرای برنامه جامع اقدام مشترک، مبتنی بر فضایی است که از یکسو به اصل توافق هستهای اشاره خواهد داشت و از سوی دیگر ضمائم مربوط که قابلیت تفسیر را دارد، باید مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد.
مشکل اصلی آن است که ضمائم با اما و اگرها و شایدهای بسیار زیادی پیوند خورده است که زمینه برگشتپذیری تحریمها و عدم اجرای توافق انجام شده را برای پایان بخشیدن به تحریمها به وجود آورده است. در ساختار سیاسی آمریکا بویژه کنگره محافظهکاران، از جایگاه موثری برخوردارند. محافظهکاران موقعیت خود را در آینده مجلس سنا و نمایندگان حفظ کردهاند.
اکثریت در اختیار جمهوریخواهان بوده و این گروه هماهنگیهای لازم را با دولت ترامپ برای بهکارگیری الگوهای سختگیرانهتر در ارتباط با ایران امکانپذیر میکند. ساختار دیپلماتیک ایران که در دوران گذشته همواره از عنوان بازی برد ـ برد نام میبرد و این رویکرد به مفهوم پایان بخشیدن به تحریمها محسوب میشد، نیازمند بهرهگیری از فرصتهای باقیمانده برای پایان بخشیدن به تحریمها خواهد بود، گرچه واقعیتهای موجود امکان چنین شرایطی را به وجود نمیآورد، اما ابتکارات رئیسجمهور آمریکا میتواند زمینه ایجاد چرخش و نرمشهای محدودی را از سوی کشورهای اروپایی در ارتباط با آزادسازی منابع مالی ایران فراهم سازد. هم اکنون بخش قابل توجهی از منابع بلوکه شده اقتصادی، مالی و بانکی ایران در خارج از کشور تداوم یافته است.
وزارت خزانهداری آمریکا را میتوان به عنوان محور اصلی نهادی دانست که از قابلیت لازم برای کاهش تحریمها برخوردار است. الگوی رفتاری ایران در ارتباط با وزارت خارجه آمریکا باید مربوط به ساز و کارهایی باشد که وزارت خزانهداری انعطافپذیری بیشتری برای اعضا و آزادی عمل به بانکها، نهادهای مالی بین المللی و مراکز اقتصادی برای پایان بخشیدن به تحریمها یا ایجاد تخفیفهای تحریمی موثر فراهم کند و در غیر این صورت فضای اقتصاد سیاسی ایران در ماههای بعد از به قدرت رسیدن رئیسجمهور جدید آمریکا با مشکلات و محدودیتهای بیشتری روبهرو خواهد بود.
دکتر ابراهیم متقی - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد