برای خدا، برای انسانیت،‌ برای وطن

در سال‌هایی که جنگ دامن کشورهای مسلمان همسایه ایران را گرفته و ثبات سیاسی‌شان را دچار نوسان کرده کشورمان همیشه نقش میانجی خردمند، صلح‌طلب و قوی را داشته و تا آنجا که توانسته سعی کرده امنیت را در منطقه خاورمیانه حفظ کند، اما گرچه ما ایرانی‌ها ذاتا و به گواه تاریخ همیشه طرفدار آرامش و صلح بوده‌ایم، در برابر گروهک‌های تروریستی که از پشت خنجر می‌زنند و اصول اخلاق و انسانیت را کنار می‌گذارند، انعطاف‌پذیری را کنار گذاشته‌ایم و مستقیم و با همه قوا جنگیده‌ایم.
کد خبر: ۹۶۸۰۶۰

اکنون دغدغه اصلی ما و جهان، داعش است و یکی از میدان‌های اصلی جنگ با این گروه تروریستی، عراق. از مصداق‌های موفق تلاش کشورمان برای نابودی داعش، عملیات موصل است که مشارکت ایران در آن از مشاوره‌های نظامی تا تجهیز و ترغیب بسیج مردمی، گسترده بوده است. ما در این گزارش نظر مردم را درباره لزوم یا عدم لزوم حضور ایران در جنگ علیه داعش بویژه عملیات موصل در عراق پرسیده‌ایم. شما چه فکر می‌کنید؟

بی‌تفاوتی، با مرام مان جور نیست

مصطفی عسگری، 40 ساله، کتابفروش: پسرخاله من، مرتضی که با هم بزرگ شدیم و مثل برادرم بود، جزو شهدای هشت سال دفاع مقدس بود. این را گفتم که بدانید وقتی از عراق حرف می‌زنم اولین چیزی که یادم می‌آید مرتضی است، اما عراق حالا بعد از سه دهه، چیزهای دیگری را هم یادم می‌آورد، ‌مثلا این که داعش آنجا بی‌داد می‌کند به زن و بچه‌های مردم تجاوز می‌کند، اقلیت‌ها را به اسیری و بردگی می‌برد، بی‌گناهان را سر می‌برد، یاد سردار سلیمانی و مدافعان حرم می‌افتم، یاد کربلا می‌افتم... یاد خیلی چیزها در ذهنم زنده می‌شود... به نظر من عملیات موصل و به طور کلی هر آنچه که ما برای بیرون راندن داعش از عراق انجام می‌دهیم یک تکلیف است، تکلیفی که اخلاقی است، انسانی است، شرعی است و اصلا با مرام ما ایرانی‌ها جور نیست که دست روی دست بگذاریم و به ملتی در همسایگی‌مان تعرض کنند.

شیر بی‌یال و دم و اشکم که نیستیم

سیما سالاری، 26 ساله، کارشناس ارشد روان‌شناسی، بیکار: به نظر من مشارکت‌های ما برای مبارزه علیه داعش که نمونه موفقش را در عملیات موصل عراق می‌توانید ببینید برای جنگ نیست. جنگ برای ما سود ندارد. زبان سیاست، زبان سود و زیان است. من معتقدم که سود حضور ما در مبارزه علیه داعش، اثبات قدرت‌مان به دیگر کشورهای جهان است. گروهک تروریستی که امروز اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها در برابرش وحشت کرده‌اند، از ما می‌ترسد و این یعنی قدرت مطلق در منطقه. ما کدخدای خاورمیانه‌ایم. نماینده شیعیان جهانیم. کشوری هستیم که در آن شیعه و سنی و اقلیت‌ها در کنار هم با صلح زندگی می‌کنند. ما قدرت، نفت و صلح داریم و حق ریاست منطقه و ایجاد توازن و تعادل در قدرت را داریم. اگر ادعا داریم باید ثابت کنیم. ما که شیر بی‌یال و دم و اشکم نیستیم. برای اثبات این قدرت و توانایی در برقراری صلح حضور ما در عراق توجیه‌پذیر و عاقلانه است.

سود ما در ثبات آنهاست

انسیه مولوی، 28 ساله، دانشجوی مهندسی مکانیک: هر عملیاتی که به با ثبات شدن عراق و سوریه بینجامد برای ما سودمند است. ثبات کشورهای همسایه به معنای ثبات برای ماست. کشوری که همه کشورهای اطرافش در جنگ و ناآرامی باشند همیشه در خطر ناایمن شدن است. به همین علت ورود ما برای کنترل ناامنی‌ها واجب است.

جنگ آنها، ‌جنگ ماست

محسن قدمتی، 30 ساله، دبیر مدرسه غیرانتفاعی: ما هشت سال جنگیدیم جنگی که انتخابش نکرده بودیم؛ تحمیلی بود. ما قحطی، سختی، بیماری و گرسنگی را تجربه کردیم. شهید دادیم. بهترین‌های‌مان را فرستادیم جبهه که بسیاری برنگشتند. گروهی‌مان تکه‌های تنشان را در جبهه جا گذاشتند، شدند جانباز. گروهی‌مان به اسارت رفتند، شدند آزاده. گروهی‌مان آواره شدند و هر چه داشتند از دست دادند، شدند جنگ‌زده. همه اینها درست اما مردانگی ملت ما بیش از آن است که اجازه بدهیم کسانی از نام اسلام سوءاستفاده کنند و مردم همسایه‌ای را که روزی رئیس‌جمهورشان 8 سال جنگ را به ما تحمیل کرد، شکنجه کنند و بکشند. به چند دلیل: اول این که همه ما گذشته از این که آنها در حق‌مان چه کرده‌اند، انسانیم و نمی‌توانیم چشم‌مان را رو به رفتارهای وحشیانه داعش ببندیم.

دوم این که داعش به نام دین در حال جنایت است پس نباید اجازه بدهیم که کشورهای دیگر باور کنند مسلمانی این است. ما می‌جنگیم تا نشان بدهیم که دین داعشی‌ها هر چه هست اسلام نیست و ما که مسلمانیم علیه شان هستیم. سوم این که می‌جنگیم و پیروز می‌شویم چون منافع ما در گرو هم است یعنی اگر خانه همسایه من آتش بگیرد بعید نیست که خانه من هم روزی آتش بگیرد. پس باید به خاموش کردن آتش خانه همسایه کمک کنم.

کجایند آنها که می‌گویند جانب حق را می‌گرفتیم

احمد امیری، 55 ساله، پژوهشگر دینی: بسیاری از ما وقتی صحنه‌های غم‌انگیز و فجایع تاریخ را می‌خوانیم با خودمان می‌گوییم اگر ما آنجا بودیم چه می‌کردیم؟ جزو بدها بودیم یا خوب‌ها؟ دنبال حق را می‌گرفتیم یا باطل را؟ آنهایی که خودپنداره مثبتی از خودشان دارند بلافاصله می‌گویند خب معلوم است ما دنبال حق را می‌گرفتیم، اما واقعیت این است که بسیاری از ما هنوز خوب خودمان را نمی‌شناسیم. بسیاری از ما هنوز نمی‌دانیم که آیا واقعا در شرایط خطر هم همان گونه رفتار می‌کنیم که در شرایط ثبات و آرامش از رفتار صحیح دم می‌زدیم؟ چه کسی می‌تواند مطمئن باشد؟ برای مثال در واقعه کربلا خیلی‌ها می‌گویند اگر ما در آن زمان بودیم مسلم است که طرف امام حسین را می‌گرفتیم، اما من می‌خواهم بگویم آیا شما در کربلاهای امروز، طرف حق را می‌گیرید؟ امروز داعش در عراق و سوریه کربلای واقعی را تکرار می‌کند. کودکانی را می‌کشد. زنانی را به بردگی و اسارت می‌گیرد. حرمت هیچ مسلمانی را نگه نمی‌دارد. به نام اسلام خون می‌ریزد و وجهه دین را در نظر جهانیان مخدوش می‌کند. کجا هستند آنهایی که می‌گویند اگر کربلا بود ما یک لحظه در حمایت از حق درنگ نمی‌کردیم؟ کربلا اینجاست. بیخ گوش خودمان. بیایید به خود بیاییم و هر چه از دستمان بر می‌آید برای حمایت از همنوعان انجام بدهیم و نشان بدهیم که بین حرف و عمل‌مان فاصله زمین تا آسمان نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها