گزارشی از پشت‌صحنه سریال تلویزیون «لبخند رخساره»

دردسرهای یک دروغ

حدود یک ماهی است تصویربرداری مجموعه تلویزیونی «لبخند رخساره» به تهیه‌کنندگی زینب تقوایی و به کارگردانی بهرنگ توفیقی آغاز شده است. این مجموعه که با قلم سعید نعمت‌الله به نگارش در آمده برای پخش در اوایل آذر ماه آماده می‌شود.
کد خبر: ۹۶۶۷۲۲

بعد از پخش مجموعه موفق «پشت‌بام تهران» این دومین بار است که زینب تقوایی تهیه‌کنندگی مجموعه‌ای را به عهده می‌گیرد که در دو راس دیگرش بهرنگ توفیقی و سعید نعمت‌الله قرار گرفته‌اند.

مجموعه ملودرام لبخند رخساره اشاره به کاراکتری به همین نام دارد که با وجود این که شخصیت اول قصه نیست، اما گره اصلی قصه را شکل می‌دهد. لبخند رخساره قصه زندگی خلیل با بازی کامبیز دیرباز را روایت می‌کند. این روایت، قصه دروغی چند ساله است که خلیل به پسرش گفته و حالا درصدد است چگونه این دروغ را برملا کند.

مجموعه «لبخند رخساره» درام اجتماعی پربازیگری است که جمع کثیری از بازیگران تئاتر را در خود جا داده است. در این مجموعه بازیگرانی چون بهزاد فراهانی، کامبیز دیرباز، مریم بوبانی، بهناز جعفری، آتیلا پسیانی، پریوش نظریه، مجید واشقانی، مهدی سلطانی، نوید خداشناس، علیرضا والا، مجید نوروزی و... ایفای نقش می‌کنند.

خانه‌ای بزرگ و ویلایی در محله محمودیه در یکی از شب‌های مهرماه میزبان گروه سازنده مجموعه لبخند رخساره است. کوچه پس‌کوچه‌های دنج و خلوت این محله نویدبخش این است که گروه این بار از صدای شلوغی و ازدحام خیابان‌های اطراف به دور هستند. خانه ویلایی در سه طبقه مجزا از هم، گروه را در خود اسکان داده است. طبقه همکف منزل پدر خانواده، بیژن (با بازی بهزاد فراهانی) است. در طبقه بالا دختر خانواده و در طبقه پایین پسر خانواده با همسر و فرزندش زندگی می‌کند و این یکی از مزیت‌های بزرگ لوکیشن‌های وسیع است که از جای آن برای مقاصد مختلف می‌توان استفاده کرد.

مخاطب را به فکر کردن وادار کنیم

زینب تقوایی، تهیه‌کننده جوانی است که پیش از این نیزدر مجموعه پشت بام تهران با بهرنگ توفیقی همکاری داشته است. او در پاسخ به این پرسش که تم و روایت داستانی این مجموعه چگونه تعریف می‌شود، می‌گوید: آنچه در یک ساختار باید مدنظر قرار گیرد تفکر و جهان‌بینی است که در پس آن ساختار وجود دارد. روایت اصلی در لبخند رخساره بحث اختیار انسان است. با داشتن این وجه تمایز بین انسان و دیگر موجودات است که انسان می‌تواند تصمیم‌گیرنده باشد و خیلی از نعمت‌های حلال و حرام را از یکدیگر تشخیص دهد. لبخند رخساره داستانی از دو راهی است که انسان را در مسیری قرار می‌دهد که با ورود به معرفت و درونیات خود تصمیم بگیرد که کدام راه را در مسیر زندگی خود برگزیند. هر انسانی در بطن ساختار زندگی خود به درجه‌ای از معرفت می‌رسد و این دقیقا همان جایی است که انتخاب می‌کند آیا دیگران را هم در این مسیر لذت با خود همراه کند یا نه. به گفته وی اشاره به مفهوم سلامت بنیان خانواده و ایجاد همدلی و ایثار بین اعضا از دیگر نکاتی است که به وضوح در این مجموعه به آن اشاره می‌شود.

نقشی که تا به حال بازی نکرده ام

بهزاد فراهانی نقش بیژن را بازی می‌کند. او سال‌های زیادی است که برای مخاطب تئاتر و تلویزیون چهره شناخته‌شده‌ای است و معتقد است بیژن یکی از کاراکترهایی است که تاکید ویژه‌ای بر ارجمندی ارزش‌ها ومنش انسان دارد. ارزش‌هایی که برآمده از دوران عظیم اندیشه‌های بکر است. او می‌گوید: بیژن پیرمردی است که عطر و بوی بازار و خانه‌های قدیمی در وجودش رخنه کرده و به دنبال حفظ روابط و آیینی است که سابق بر این در زندگی اصیل و سنتی پیشین اعتباری داشت و در زندگی امروزی در حال از بین رفتن است. فراهانی بر این باور است چیزی که امروزه به گونه‌ای دزدیده شده و دوباره به دست آوردن آن کار دشواری است نقش‌های بکر ملی است. نقش‌هایی که با اصالت وجودی خود به مخاطب معرفی می‌شدند و این دقیقا همان نکته موفقیت و خوب دیده شده کاراکتر قصه است. به گفته فراهانی در کاراکتر بیژن شخصیت‌پردازی خوبی انجام گرفته چراکه وی معتقد است نویسنده داستان، زبان این آدم‌ها را بخوبی می‌شناسد و تحلیل نقش چه برای بازیگر و چه برای مخاطب به درستی صورت می‌گیرد.

در سکانسی که قرار است جلوی دوربین برود بهزاد فراهانی، مریم بوبانی، علیرضا آرا و نوید خداشناس بازی دارند. گروه تصویربرداری مشغول نورپردازی و آماده کردن صحنه هستند و سعید نعمت‌الله که نویسندگی مجموعه را به عهده دارد با وسواسی خاص همراه کارگردان با تیم بازیگران، فیلمنامه را دورخوانی می‌کنند. شاید خیلی کم اتفاق می‌افتد که نویسنده مجموعه‌ای سر صحنه حضور داشته باشد و همپای کارگردان به هدایت گروه بازیگران یاری رساند. سعید نعمت‌الله در همه سال‌هایی که در سینما و تلویزیون فعالیت داشته ثابت کرده هیچ گاه خودش را از گروه تولید جدا ندانسته و با حضور مستمر خود این امر را بخوبی به اثبات رسانده است.

قرار است در این صحنه یک درگیری لفظی میان صدرا با بازی علیرضا آرا که نقش پسر بیژن را بازی می‌کند و نوید خداشناس در نقش جمال رخ دهد. این نما با چند برداشت تایید می‌شود و گروه آماده می‌شوند تا ادامه سکانس را در داخل حیاط بگیرند. صحنه‌های این چنینی معمولا دقت بالایی را می‌طلبد، چراکه باید نوع گریم، میزانسن صحنه، لباس و حتی نوری که در داخل حیاط چیده می‌شود کاملا با فضای داخلی خانه مطابقت داشته باشد.

داخل حیاط ریل چیده می‌شود و گروه آماده می‌شوند که این صحنه را با حضور مریم بوبانی، علیرضا آرا و نوید خداشناس تصویربرداری کنند. برداشت اول به تائید کارگردان نمی‌رسد. نوید خداشناس باید ریتم سرعت خود را به نوعی تنظیم کند که بیننده متوجه این مساله نشود که او از روی ریل‌هایی که برای حرکت دوربین چیده شده عبور می‌کند. صحنه به برداشت دوم و سوم هم می‌رسد و سرانجام تصمیم گرفته می‌شود بازیگر برای حرکت راحت‌تر از روی ریل کفش‌هایش را از پا در آورد.

هنوز ژانر مورد علاقه‌ام را نساخته‌ام

عموما روال بر این است در ابتدایی که قرار است تصویربرداری و تولید کار آغاز شود تنها طرح کلی و چند قسمت نوشته شده در اختیار گروه قرار می‌گیرد و با ادامه روزهای تولید است که قسمت‌های دیگر به نگارش می‌رسد. بهرنگ توفیقی، کارگردان این مجموعه با این روال کاملا موافق است، چراکه به گفته وی همین که فیلمنامه کامل نیست کمک بزرگی به ساختار فیلم می‌کند و با پخش چند قسمت از مجموعه و بازخوردی که گروه سازنده از مخاطب می‌گیرد می‌تواند ساختار را در جهت بهتر دیده شدن بهبود بخشد مضاف بر این که همزمانی پخش و نوشتن فیلمنامه، فیدبک خوبی از مخاطب باقی می‌گذارد.

وی می‌گوید: سعید نعمت‌الله نویسنده خوبی است که تا حد زیادی رگ خواب مخاطب را می‌شناسد و با انتخاب خوبی که در گویش و نوع دیالوگ‌های به کار رفته در متن انجام می‌دهد روایت داستان را از سادگی صرف بودن نجات می‌دهد. توفیقی در سال‌های اخیرعلاوه بر کارگردانی، دستیاری و برنامه‌ریزی بسیاری از مجموعه‌های تلویزیونی را به عهده داشته است. خودش می‌گوید گذشت این سال‌ها برای من کمک بسیار بزرگی بود که امروز راه و روش جذب مخاطب را پیدا کنم. آن هم مخاطبی که تنها به صرف سرگرمی پای تلویزیون نمی‌نشیند و باید بیش از پیش با تعمق بیشتری در جهت جلب و جذب آن کوشید. توفیقی امیدوار است به زودی ژانر مورد علاقه خود را که ژانر وحشت است به تصویر بکشد. باید دید پس از مهارتی که در ساخت آثار درام خود داشته آیا این بار هم می‌تواند از این آزمون سربلند بیرون بیاید؟

تصویر در اختیار بازی بازیگر

بهنام کریمی، تصویربردار جوانی است که بنا بر اعتماد درست و به جایی که به او شده مدیریت تصویربرداری این مجموعه را به عهده دارد. او که سال‌ها در سمت دستیار در گروه‌های مختلفی حضور داشته معتقد است که پیش از حضور در این مجموعه همه تلاش و مهارت کاری خود را در اختیار گرفته تا بخوبی دیده شود. یکی از نکاتی که در کار کریمی به چشم می‌آمد این بود که در صحنه‌هایی هم که دوربین روی سه‌پایه قرار گرفته بود و به نوعی قرار بود نما ثابت باشد حرکت‌های مواج و ریزی به دوربین می‌داد. وی می‌گوید: خیلی جاها سعی کردم نمایی را که به تصویر می‌کشم در اختیار نوع بازی و دیالوگی باشد که بازیگر می‌گوید. مثلا در تمامی نماهای بسته‌ای که علیرضا آرا دیالوگ تهدیدآمیز خود را به نوید خداشناس می‌گفت این تمهید را به کار بردم که صحنه هیجانی‌تر به نظر برسد. وقتی از او می‌پرسم تا چه اندازه پیش آمده که بنا به شرایط و نوع نورپردازی که در صحنه وجود داشته و به سلیقه او دکوپاژ و میزانسن کارگردان تغییر کند، تصریح می‌کند: یکی از خصوصیات اخلاقی و برجسته بهرنگ توفیقی این است که با آرامش و با دقت نظر همه اعضا گروه خود و بخصوص گروه تصویربرداری را می‌شنود و در نهایت با درایت تصمیم درست و نهایی خود را می‌گیرد. کریمی می‌گوید: لبخند رخساره مجموعه‌ای است که بیشتر نماهای آن در شب می‌گذرد و تعدد لوکیش و تصویربرداری در فضاهای باز از دیگر مواردی است که به دشواری کار می‌افزاید ولی با همه اینها یکی از عمده مواردی که در همه زمان‌هایی که مشغول به کار بودیم، برایم جذابیت داشت و سختی کار را برایم آسان می‌کرد این بود که قصه لبخند رخساره را بسیار دوست دارم و معتقدم این مجموعه از آن نوع مجموعه‌هایی است که سال‌ها در ذهن مخاطب می‌ماند.

خودم را به اشکان نزدیک می‌کردم

مجید نوروزی، بازیگر تازه کار و جوانی است که پس از سال‌هایی که در صحنه تئاتر ظاهر شده نخستین تجربه بازی جلوی دوربین را پشت‌سر می‌گذارد. او در این مجموعه نقش اشکان پسر خلیل با بازی کامبیز دیرباز را ایفا می‌کند. او در توضیح این نقش می‌گوید: اشکان پسر نوجوانی است که طی 20 سال زندگی خود مشکلات زیادی را به دوش کشیده است. در همه این سال‌ها به گفته پدرش گمان می‌کرده مادرش مرده و یک قبر خالی در همه این سال‌ها برایش نقش مادری که هیچ‌ گاه او را ندیده، ایفا می‌کرده است. از جایی در داستان متوجه می‌شود که مادرش زنده بوده و همه آنچه شنیده دروغی بیش نبوده است. نوروزی برای بازی در نقشی انتخاب شده که چند سالی از خود واقعی‌اش کوچک‌تر بوده است. خودش این اتفاق را یک خصیصه مثبت بیان می‌کند و می‌گوید: با توجه به این که این دوران را پشت‌سر گذاشته بودم بخوبی می‌دانستم باید نقش را چگونه جلو ببرم. برای اشکان شناسنامه‌ای در نظر گرفته بودم و او را در ذهن خود می‌ساختم. البته همه تلاشم بر این بود که خیلی اشکان را تحلیل نکنم، چراکه معتقدم تحلیل زیاد نقش، بازیگر را به مرگ کاری خود نزدیک می‌کند. خیلی جاها با توجه به موقعیت و شرایطی که در داستان وجود داشت نقش را بازی می‌کردم و خیلی جاهابسته به کنش متقابل بازیگر روبه‌رو به نوع گویش اشکان، شکل و لحن می‌دادم.

دیالوگ به نقش اعتبار زیادی می‌دهد

نوید خداشناس از آن دسته بازیگر‌هایی است که به اعتبار چهره مثبتی که دارد همیشه در ایفای نقش کاراکترهای مثبت ظاهر شده است. البته خودش معتقد است که بازی در نقش‌های منفی را بیشتر دوست دارد و حتی نقش‌های منفی که در مجموعه‌های کیمیا و پشت بام تهران ایفا کرده بیشتر به چشم آمده و موفق‌تر بوده است. او در این مجموعه نقش جمال را بازی می‌کند و در توضیح سکانسی که در حال تصویربرداری است، می‌گوید: قرار است خواهر جمال با یکی از بستگان این خانواده وصلت کند. این اولین بار است که جمال با بیژن و خانواده‌اش روبه‌رو شده و با مخالفت شدیدی از سوی بیژن، همسرش ثریا و پسرش صدرا مواجه می‌شود. خداشناس یکی از نکات ظریف و مثبت را در نقش جمال دیالوگ‌هایی می‌داند که برای این نقش در نظر گرفته شده. به گفته وی دیالوگ‌های سعید نعمت‌الله به نقشی که قرار است بازیگر ادا کند اعتبار زیادی می‌دهد.

ساعت به نیمه شب نزدیک می‌شود. گروه برای صرف شام استراحتی به خود می‌دهند و شام در باغ پشتی خانه ویلایی صرف می‌شود. قرار است گروه تا صبح فردا در این لوکیشن حضور داشته باشند و روزهای آینده در لوکیشن‌های دیگری در محله زعفرانیه و ولنجک ادامه یابد. این در حالی است که زینب تقوایی تهیه‌کننده این مجموعه همزمان در شهر مقدس مشهد پیگیری‌های لازم را به انجام می‌رساند تا در ادامه تصویربرداری گروه عازم این شهر بشوند. داستان لبخند رخساره در نهایت با همه کش و قوس‌های داستانی قرار است در یکی از شهر‌های مرزی نزدیک به ایران هم تصویربرداری شود.

ساعت از نیمه شب می‌گذرد و صدای سه، دو، یک کارگردان باز هم در کوچه پس‌کوچه‌های محمودیه می‌پیچد.

شبنم مدنی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها