فردی که پس از مشاهده همسرش با مرد همسایه در پارک، مرد جوان را به قتل رسانده بود، در دادگاه به تشریح این جنایت پرداخت.
کد خبر: ۹۶۴۲۶۵
جنایت چیتگر به خاطر ارتباط پنهانی +عکس

به گزارش جام‌جم، عصر بیست و چهارم مرداد سال گذشته قتل مرد جوانی در پارک چیتگر به پلیس گزارش شد. با حضور تیم جنایی مشخص شد، جسد متعلق به مردی 30 ساله است که با اصابت چاقو به گردنش کشته شده است. زن 24 ساله‌ای به نام ناهید که پلیس را از ماجرا باخبر کرده بود، گفت: مقتول آرش نام داشت و لحظه‌ای قبل شوهرم او را با چاقو کشت و فرار کرد. او توضیح داد: مدتی بود با آرش رابطه داشتم. او همسایه قدیمی ما بود که از همسرش طلاق گرفته بود. از من می‌خواست طلاق بگیرم تا با هم ازدواج کنیم، اما درخواستش را قبول نکردم. خواستم رابطه‌اش را قطع کند که قبول نکرد. امروز برای آخرین بار با هم قرار گذاشتیم تا رابطه‌مان را تمام کنیم که شوهرم سررسید و آرش را کشت.

در ادامه بررسی‌ها کارآگاهان متوجه شدند سعید 32 ساله بعد از حادثه متواری شده است. در حالی که تحقیقات برای بازداشت او ادامه داشت، سعید چند روز بعد به اداره پلیس مراجعه و خودش را تسلیم کرد.

او گفت: روز حادثه در محل کارم بودم که همسرم تماس گرفت و خواست به خانه بروم. وقتی به خانه رسیدم از همسرم خبری نبود. دوباره تماس گرفت و خواست به پارک چیتگر بروم. با موتور راهی پارک شدم و آنجا پراید آرش را دیدم. همسرم کنار او در صندلی جلو نشسته بود. با چاقویی که از خانه پدرم برداشته بودم، به طرف آرش رفتم. وقتی مرا دید، پیاده شد و به طرفم آمد. من هم با چاقو ضربه‌ای به او زدم که زخمی شد، بعد هم فرار کردم.

با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. دیروز متهمان به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میز محاکمه قرار گرفتند که در ابتدای دادگاه مادر مقتول برای قاتل پسرش درخواست قصاص کرد و گفت: من و همسر بیمارم تقاضای قصاص قاتل را داریم.

همسرم را با مقتول دیدم

سپس سعید در جایگاه قرار گرفت و در دفاعیاتش گفت: فرزندمان به بیماری هپاتیت مبتلا شد و قبل از پیوند کبد جان باخت. بعد از مرگ او رفتار همسرم تغییر کرد و با هم درگیری داشتیم. من فقط شب‌ها به خانه می‌آمدم و در طول روز مشغول کار و رسیدگی به پدر بیمارم بودم. روز حادثه برای ناهار به خانه آمدم. بعد از ناهار برای خرید سیگار از خانه خارج شده و هنگام برگشت، همسرم را سوار خودروی پراید مقتول دیدم. آنها را تعقیب کردم تا این‌که وارد پارک چیتگر شدند. در آنجا در حال جر و بحث بودند که خودم را به آنها رساندم. با مرد جوان درگیر شدم و او چاقو کشید که چاقو را گرفتم. در جریان درگیری نمی‌دانم چطور تیغه چاقو به گلوی آرش اصابت کرد، بعد از محل فرار کردم.

رئیس دادگاه: در تحقیقات مقدماتی گفته بودید، همسرت و مقتول را در کنار هم دیده بودی و بحث درگیری را مطرح نکرده بودی.

متهم به قتل: خجالت کشیدم این موضوع را در دادگاه بیان کنم.

رئیس دادگاه: در بازجویی‌ها مدعی شدی با همسرت در تماس بودی و او تو را به محل قتل راهنمایی کرده بود. این ادعا را قبول نداری؟

متهم به قتل: قبول دارم. یک بار با همسرم تماس گرفتم که جواب نداد. دفعه دوم جواب داد و گفت در محل وسایل بازی پارک هستند که من به آنجا رفتم.

کنار جسد مقتول ماندم

در ادامه، ناهید در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود اظهار کرد: بعد از مرگ فرزندمان افسرده شده و پنجشنبه‌ها به بهشت‌زهرا می‌رفتم. یک بار در آنجا آرش رادیدم و نمی‌دانم چرا با او هم‌صحبت شده و از مشکلاتم گفتم. بار دیگر هم با او در بهشت‌زهرا روبه‌رو شدم و با هم صحبت کردیم و دلداری‌ام داد. آرش از من خواست تنها به بهشت‌زهرا نروم و هر وقت خواستم به آنجا بروم، او مرا برساند. سه بار همراه آرش به بهشت‌زهرا و یک بار هم به پارک چیتگر رفتیم. او از من خواست از همسرم جدا شوم و با او ازدواج کنم. نمی‌توانستم درخواست او را قبول کنم.

وی ادامه داد: رابطه‌ام را با آرش قطع کردم تا این‌که روز قتل سد راهم شد و خواست برای آخرین بار با هم صحبت کنیم و به پارک چیتگر رفتیم. شوهرم تماس گرفت و گفت ما را دیده است و من از ترس گفتم کجا هستیم. وقتی به آنجا آمد با آرش درگیر شد. من از ترس فرار کرده و از آنها فاصله گرفتم. وقتی آرش غرق در خون روی زمین افتاد، خود را بالای سر او رساندم و تا زمان حضور اورژانس ماندم.

وکیل سعید هم در این جلسه در دفاع از موکلش گفت: موکلم مرتکب قتل عمد نشده و ناخواسته مقتول را کشته است. درخواست دارم او از اتهام قتل عمد تبرئه شود.

پس از دفاعیات متهمان و با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیای دم، قضات دادگاه برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱۵
شیوای بلخی
-
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
۰
۰
اگرزنش رابامردغریبه میدیده حین عمل زناحق قتل داشته نه درپارك .خیلی همكاران زن ومرد درپارك همدیگرمی بینند.یابحث های مختلف دارند.یااصلاسوءظن ایجادمیشه .این مردباید اعدام بشه .
ایرانی
-
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
تا این حد یعنی
حسین
-
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
خانم بلخی ما ایرانی هستیم و با غیرت وقتی زن آدم با یه مرد نامحرم دوست بشه و برن پارك قطعا به جاهای دیگه هم میرن اون فردی كه قصد ناموس دزدی داشته سزاوار مرگ بوده و شوهر باید آزاد بشه
احمد رضا طیبی
-
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
حالا اینهمه جار چرا پارك؟قرار كاری تو پارك خوبه حتما با هم كاپوچینو هم می خورن.كار محل داره اداره .شركت .مغازه .بازار .پاساژ و ...
علی رضا
-
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
اگه همسر خودت رو میدیدی چی ؟ چكار میكردی؟
البته اینو هم بگم كه حتی اگه بگی كاری نمیكردم قابل قبول نیست كی گفته دو همكار از جنس مختلف میتونن باهمدیگه توی پارك جلسه بزارن
این بی غیرتیه كه داره توی جامعه رواج پیدا میكنه
نرم افزار موبایل
-
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
۰
۰
زن رااعدام كنید.علت بایدپاك شود.امان اززن كه فنته هابه پامیكند.دفاع ازناموس كرده ازادش كنید.
ناصر
-
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
۰
۰
هیچ مردی نمی تواند زنش را همراه مرد نامحرم ببیند وساكت بماند این زن را باید اعدام كرد. كه باعث همه بدبختی هاست اگر همراه مرد غریبه نمیرفت.این اتفاقات هم نمی افتاد.
محمد
-
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
۰
۰
باید زن همون جا می كشت
اگه نمی خواست رابطه داشته باشه بایستی روز اول به همسر اطلاع میداد كه همچین قضیه ای هست
بی نام
-
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
۰
۰
شیوای بلخی ازكجا می دونی كه عمل زنا انجام نشده این ارتباطهای پنهانی كه صورت می گیرد اون شوهر بدبخت سر كار است ازكجا خبر دارد كه اینها كی وكجا باهم ارتباط برقرار كردند طرف در بهشت زهرا باهم گفتگو كردند .
جانباز و بازنشسته
-
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
۰
۰
وقتی كه مردم فریاد می زنند كه در جامعه ... بی داد می كند . وقتی كه اعتقادات در جامعه نابود می شود وگرنه مرد غریبه و زن غریبه چه كار هم دارند ؟ مرد نامحرم و زن نامحرم نباید باهم این جور معاشرت داشته باشند. خدا داند كه چه كسی راست می گوید.
دانشجو
-
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
۰
۰
چشم حتما آقای "اعدام كنید" ، "آزادش كنید". بهش میگم
نرم افزار موبایل
-
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
۰
۰
حق زنه هم اعدام هست ولی شوهرش باید ازاد بشه چون بخاطر ناموس بود كسی كه میگه اشكال نداره حتما ....
قاسم
-
۰۳:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۴
۰
۰
طلاق رو واسه همین روزا گذاشتن . قتل چرا ؟
محمد
-
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۴
۰
۰
اولا یكی گفته بود اعتقاد در جامعه نیست كه ربطی به اعتقاد نداره چه بسا افراد معتقدی هستند كه در خفا كار های ممنوعه تری رو انجام می دهند . اخلاق و انسانیت و نیك پنداری از بین رفته .
بسیاری از جوامع بی اعتقاد رو میبینیم كه این خبر ها به این شدت نیست ......
ثانیا به نظر می رسه موضوع كاملا ساختگیه . اصلا نا مفهومه كه زن مردم با مرد غریبه به پارك رفته و بعد با شوهرش تماس می گیره و میگه تو هم بیا ( راستی یادت نره چاقو بیاری ) !!!!!!!!
ثالثا مرد غریبه هم كنار زن میمونه تا شوهر زن برسه !!!!!!!
حتما دست آخر مرد غریبه چاقو میده دست شوهر زن و گلوشو میذاره زیر چاقو و میگه ببر دیگه دیر شده .......
كارمند مفلس
-
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۵
۰
۰
خیانت به همسر از عوارض افسردگیه ؟ بسكه مردم مشكل مالی دارند و مجبورند تمام مدت سركار باشند تا از پس هزینه برآیند در خانه نیستند ببینند چه خبراست. زن داغدیده شاید به حال خود رهاشده دنبال سرگرمی رفته خدا داناست.

نیازمندی ها