بارها درباره چرایی شکست اخوان در مصر بحث شده است. سوال اصلی این بوده که چرا اخوان‌المسلمین مصر، به‌رغم داشتن سابقه تشکیلاتی 80 ساله و همچنین عبور از فراز و نشیب‌های سخت دوران‌های مختلف، نتوانست حکومتی را که از طریق آرای مردم به‌دست آورده بود، بیش از یک سال حفظ کند؟
کد خبر: ۹۴۷۹۷۱
اخوان المسلمین و 3 اشتباه ناشیانه

به نظر من اخوان قبل و هنگام انقلاب مصر، سه تغییر تاکتیکی در حوزه سیاسی خود انجام داد که باعث شکست آنها در حکومت شد.

نخست: تلاش برای جلب اعتماد آمریکا؛ اخوان از دو سه سال قبل از انقلاب مصر، سیاست نزدیکی را با آمریکا پیش گرفت و تصور کرد راه رسیدن به حکومت در مصر آن است که به آمریکا ثابت کنند که اخوان عنصر خطرناکی برای سیاست‌های آمریکا در مصر و منطقه نیست. این سیاست تا امروز نیز توسط برخی رهبران آنها دنبال می‌شود.

دوم: عرب گرایی؛ با این‌که اسلام اولویت اخوان را در تعاملات خود با جهان تشکیل می‌داده است، به تعبیر یکی از رهبران اخوان، یک مسلمان اندونزیایی به او بسیار نزدیک تر از یک مصری غیر مسلمان است. اما وقتی مرسی در مصر به حکومت رسید؛ عرب گرایی را ارجح دانست و اولویت سیاست خارجی خود را کشورهای عربی اعلام کرد. این‌کار بیشتر به این دلیل بود که مرسی گمان می‌کرد راه خروج مصر از بحران اقتصادی، کمک گرفتن از کشورهای ثروتمند عربی است و این‌کار از طریق تقویت عرب‌گرایی ممکن است. اما رقابت‌های عربی باعث شد اخوان مصر، اولین و سخت ترین ضربه را از عربستان که او را برادر بزرگ‌تر اعراب می‌دانستند، دریافت کند.

سوم: کنار گذاشتن اسلام‌گرایی؛همسو با سیاست اعتمادسازی با آمریکا، اخوان‌المسلمین چند ماه قبل از انقلاب مصر، شعار اسلام هو الحل (اسلام راه‌حل است) را کنار گذاشت. اخوان این شعار را وقتی کنار گذاشت که جریان بیداری اسلامی، خواب استعمارگران را برهم زده بود. گرچه اخوان تلاش زیادی کرد تا چهره اسلامی خود را حفظ کند و باهمان چهره بود که اکثریت دو مجلس و ریاست جمهوری مصر را به‌دست آورد، اما در این موضوع قاطعیت نداشت. به‌عنوان مثال در اوج ناباوری اسلام‌گرایان مصر، مرسی در حالی‌که می‌توانست جلوی برخی امور غیراسلامی مثل قمارخانه ها، مراکز فساد و دیسکو را در مصر بگیرد، ولی مخالفتی با ادامه کار آنها نداشت. وزرای دولت وی با ادامه این فعالیت‌ها موافقت کرده بودند و این ضربه مهلکی بر وجهه اخوان بود که ده‌ها سال شعار اجرای احکام اسلام را داده بودند. مرسی اگر هم در این موضوعات تحت فشار دیگران بود، می‌توانست از این‌گونه امور تبری بجوید.

به این ترتیب بود که به‌رغم خوشبینی و اعتماد اخوان به آمریکا و عربستان، آنها از پشت به این جنبش و مرسی خنجر زدند و با پشتیبانی از ژنرال سیسی، موجب بازگشت ارتش به قدرت در مصر شدند. مردم مصر نیز به‌دلیل تردید مرسی و اخوان در برافراشتن پرچم اسلام خواهی واقعی، آنچنان که باید از اخوان حمایت نکردند.

اخوان به طبیعت تشکیلاتی خود باید از این اشتباهات درس گرفته باشد. اخوان‌المسلمین در تاریخ خود لااقل دوبار چنین ضربه‌ای را خورده و تمام کادرهای آن زندانی و اموالشان مصادره شده است. اما در هردو بار توانسته است خود را از نظر تشکیلاتی بازسازی کند و در زمان انقلاب مصر به‌عنوان تنها گروه تشکیلاتی قوی، بتواند به حکومت برسد.

سقوط مرسی که با دستگیری وسیع اعضای این تشکیلات بود نیز سومین ضربه سنگینی است که این تشکیلات در این سطح دریافت کرد. اخوان می‌تواند همچون گذشته این ضربه را از سر بگذراند، اما شرط آن واقع بینی سیاسی و بازبینی در موضعگیری‌های این گروه در سه محور گفته شده است.

مجتبی امانی

رئیس پیشین دفتر حافظ منافع ایران در قاهره

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها