چنین افرادی هیچ اقدامی برای رفع تنشهای خود نمیکنند. آنان به حل مساله نمیاندیشند و راه رسیدن به خواستها و رفع مشکلات خود را در حملهور شدن به دیگران میبینند. تحقیقات روی افراد پرخاشگر نشان میدهد که آنان شنونده خوبی نیستند، یک شنونده ضعیف اهل آموختن از دیگران نیست و نمیتواند خود را جای آنان بگذارد. تمایل به فوران خشم، شخص را از یادگیری مهارتهای مورد نیاز برای حل تعارضات بازمیدارد و شخصی که مهارتهای حل تعارض در او ضعیف است ابراز خشم را یاد میگیرد، به این ترتیب یک چرخه خشم از کمبود مهارتهای حل تعارض به وجود میآید. کسانی که عادت به فوران خشم دارند دارای انحراف ادراکی هستند، آنان حتی حرفهای بیپیرایه دیگران را نیز تهدیدکننده و توهینآمیز درک میکنند، آنها آسیبی را که به طرف مقابل وارد میکنند بسیار خفیف ارزیابی میکنند اما خشم طرف مقابل را بسیار شدیدتر از آنچه هست جلوه میدهند.
کنترل خشم و حفظ آرامش به حس اعتماد به نفس در فرد میانجامد، فردی که به موقع و متناسب خشم خود را هدایت میکند مورد تحسین دیگران است و جایگاه و اعتبار ویژهای دارد. مدیریت خشم نیاز به دانش، مهارت و تمرین دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد