در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حج بزرگترین تجمع انسانی است که هر ساله در صفوف، متحد توحید را فریاد میزنند، لبیکی برای یکی شدن، لبیکی برای یکتایی، و چه عاشقانه اهل قبله در لباس صدق و اخلاص رو به شهر یزدانی مکه میآورند تا با استغاثه جان و دل خود را در این شهر به بوی یار آغشته سازند. سرزمین حجاز اما چند دهه است که خادمانی بیکفایت و متولیانی بیدرایت یافته است: وهابیها و خاندان سعودی که تصویر روشن اسلام را مخدوش و با قرائتهای ناصواب خود چهره منور دین را مشوش کردهاند. از پس همین بیلیاقتی است که در دوم مهر سال 1394 یکی از بزرگترین فجایع انسانی در منا شکل گرفت.
سریال حوادث، اثبات بیکفایتی
منا در پنج کیلومتری شرق مکه قرار دارد که بیشترین اعمال حج در آن جا انجام میشود. منا محل رمی جمرات و محل قربانی دادن است. منا جایی است که حجاج از روز دهم تا دوازدهم و برخی تا روز سیزدهم در آن میمانند تا اعمال خود را کامل کنند. اکنون روز دهم است... عاشورای تشریق... هنگامه شگفتی است. بیش از 2/5 میلیون نفر در حج سال 94 شرکت کردند که به مراتب کمتر از سالیان گذشته است، اما ازدحام در منا بیش از گذشته بود.
فاجعه منا یکی از روزهای تلخ تاریخ است، چه آنکه به دلایل بسیار انسانها نه قربانی بیاحتیاطی خود که در مقتل پرشائبه سعودیها گرفتار شدند. در فاجعه منا به روایتهای تایید شده قریب به 7000 نفر حاجی مظلوم در خیابان 204 منا مظلومانه کشته شدند تا خاندان سعودی تقاص شکستهای نظامی و دیپلماسی خود را از لبیک گویان توحیدی بستانند. فاجعه منا اگر چه در نوع خود ضایعهای بزرگ با تلفاتی دردناک بود، اما در تذکره بیکفایتی آلسعود بیسابقه نیست، نگاهی به سه دهه گذشته نشان میدهد که شبیه این فجایع در دامن ملکوک و آلوده وهابیها همیشه بوده است. از حادثه سال 1366 که 400 زائر ایرانی به جرم برائت از مشرکین با تیراندازی مستقیم نظامیهای سعودی کشته شدند تاکنون قریب به بیست فاجعه انسانی در حج روی داده است.
در سال 1990 به علت ازدحام در یک تونل 1426 زائر عموما از اهالی اندونزی و ترکیه کشته میشوند.
در سال 1994 در نزدیکی پل جمرات 270 زائر به دلیل تجمع فوت میکنند.
در سال 1997 به علت یک آتش سوزی مشکوک 374 زائر زنده زنده میسوزند.
در سالهای 2001 تا 2004، 419 زائر دیگر نیز در حوادث مشابه کشته میشوند.
در سال 2006 نیز 345 نفر به علت ازدحام و 76 نفر به علت تخریب یک هتل جان خود را از دست میدهند.
و این زنجیره مرگ و سودای جان انسانها در برزخ بیکفایتیها همچنان ادامه دارد.
اینجا وادی مناست جایی برای رمی جمرات و قربانی کردن اما گویی در این حادثه این شیطان بودکه انتقام میگرفت! شطح عجیبی است، حاجی قربانی میشود تا به شیطان سنگ نزند!
در هرم آفتاب تشنه میماند و جان میدهد تا قلب قبله را منقلب نکند! شیطان آشکارا به تقاص ایستاده است. راه را میبندد، حاجیان را در آتش عطش نگه میدارد و از کشته پشته میسازد و آنگاه در هیبت داهولی که خود را خادم حرمین میشمارد آن را نتیجه قضا و قدر الهی میداند و حتی تقصیر را متوجه حاجیان مغموم میکند.
گویی که به تعبیر شهید آوینی در سفرنامهاش: هنوز آوای پر غصه هاجر به گوش میرسد «هل بالوادی من انیس؟» ای مضطر خانه یار در چنبره اغیار است، اینجا قربانی تویی! و خاندان جعل و جهل بر خانه امن الهی سیطره یافته است: هَیْهاتِ مِنّا الذلَّه.
کعبه در حصار جرثقیلها
آلسعود و فرقه خود ساخته آنها، وهابیت در دهههای گذشته منشاء بسیاری از بدعتها و تناقضها بوده است. از یک سوی بناهای قبور اهلبیت(ع) و مشاهیر صحابی گرامی پیامبر و بعضی از مساجد قدیم مکه به بهانه بدعت و شرک تخریب میشود و از دیگر سو با ساختن دهها آسمانخراش از جمله برج ساعت رویت جمال کعبه برای زائران دشوار میشود. در فقه بعضی از مذاهب اسلامی ساختن ساختمانی بلندتر از کعبه مقدسه مجاز نشده که حکمت آن برازندگی و ظهور و تجلی کعبه است.
این نکتهای است که حتی راجع به اماکن باستانی و توریستی هم رعایت میشود و شگفتا که هر روز چنان خانه خدا در هجوم آهن و سیمان محاصره میشود که معنایی جز تحقیر از آن بر نمیخیزد. آنچنانکه زندهیاد جلال آلاحمد در کتاب «خسی در میقات» در باره این مسابقه حرمتزدایی با طنزی تلخ مینویسد: «اینطور که پیداست تا سال دیگر خود کعبه را هم بتن خواهند کرد!» و اکنون سالهاست چرثقیلهای غول پیکر بیتالله را در چنبره خود گرفتهاند و سقوط یکی از اینها بود که سال پیش نخستین فاجعه مکه را شکل داد و جان 107 زائر بیگناه را گرفت. اما نشانهها در شکلگیری این فاجعه بیش از قصور است و تقصیر و تعمدی بودن آن را شهادت میدهد.
بیتفاوتی رژیم دیکتاتوری آلسعود به حقوق انسانها، ناتوانی در اداره کشور و مدیریت حج با وجود فراوانی پول و ثروت، جنگ قدرت داخلی و اختلاف میان شاهزادههای سعودی، دخالت نظامی در کشورهای همسایه از جمله یمن و غفلت از مدیریت داخلی، مسبوق به سابقه بودن جنایت پیشگی آلسعود در تاریخ حج، اختلافافکنی میان فرق و مذاهب اسلامی و سر سپردگی آشکار به قدرتهای جهانی و صهیونسیم بینالمللی مهمترین دلایلی است که انگیزههای وهابیون را در راه اندازی چنین فجایع انسانی و کشتار حجاج اثبات و باورپذیر میکند.
صدها سوال بیجواب درباره تراژدی منا
اما بررسی میدانی اتفاقاتی که دوم مهر 1394 در خیابان 204 منا روی داد تعمدی بودن این فاجعه را دوچندان اثبات میکند.
در صبح روز واقعه به رغم فشردگی جمعیت در خیابان 204 از یک سوخیابانهای فرعی مانند 215 گشوده نمیشوند و از طرفی شرطههای عربستانی در نقطه خروجی، انسداد ایجاد میکنند و جالب آنکه در همین زمان همچنان زوار در ابتدای این مسیر توسط پلیس به همین خیابان هدایت میشوند.
فاجعه شکل میگیرد و تودههای انسانی برهم آوار میشوند، دمای هوا 47 درجه سانتیگراد است. حرارت هوا، تعریق، پیادهروی طولانی، فشردگی جمعیت، خستگی و ناتوانی و نبودن هیچ راه گریزی، ناگزیر ابعاد حادثه را تشدید میکند. شاید اما هنوز بتوان آن را حادثهای طبیعی دانست! اما اگر چنین است چرا راههای مسدود شده گشوده نمیشوند، چرا نیروهای امدادی با سه ساعت تاخیر و در نیمه ظهر به محل اعزام میشوند؟ آیا این حادثه از چشم دوربینهای متعدد و مانیتورهای بزرگ اتاقهای کنترل پلیس سعودی پنهان مانده است؟ آیا آبپاشی به وسیله بالگردهای سعودی که اتفاقا در فراز منطقه در پرواز بودند امکانپذیر نبود؟ به گفته شاهدان عینی بسیاری از حاجیان در عطش جان باختند! آیا امکان اعزام تجهیزات هواساز یا رساندن جرعهای آب به تشنگان رنجور فراهم نبود؟
گزارش شاهدان و خبرنگاران اما ابعاد دیگری از این جنایات را برملا میکند: شرطههای عربستان کشتهها را با افراد مجروح که عمدتا بیهوش بودند بیهیچ تفکیکی و با هم به داخل کامیونها انتقال میدهند و روی هم تلنبار میکنند! کار امداد رسانی و انتقال با تاخیر بسیار و تا پایان آن روز ادامه مییابد و عملا بسیاری از حاجیانی که تنها به دلیل ضعف و ناتوانی به گوشهای افتادهاند بر اثر این اهمال بیتوجیه دچار مرگ تدریجی میشوند! پاسخگو نبودن مسئولان عربستان و آشفتگی در مدیریت حادثه عملا باعث تداوم ابعاد این فاجعه میشود آنچنانکه بسیاری در روزهای آتی به عنوان مفقودشدگان معرفی میشوند که سرنوشت برخی از آنها هنوز در پرده ابهام است.
سکوت مدعیان و دیگر هیچ!
بازتاب رسانهای این فاجعه یکی از وقایع تلخ و درسآموز بود. از یکسو رژیم آلسعود تا پایان آن روز هیچ خبری از فاجعه را منتشر نکرد و با جمعآوری گوشیهای موبایل و دوربینها خفقان خبری ایجاد کرد و از دیگر سو مافیای رسانهای غرب و منطقه نیز سعی در کوچک انگاری و طبیعی شمردن آن نمود. آنچنانکه عدد کشتهها با تاخیر زیاد آن هم به صورت غیر واقعی بیان شد: در ابتدا تنها چند ده نفر و در نهایت 900 نفر! البته خبرگزاری فرانسه و رویترز بر اساس قرائن تعداد کشته شدگان را به تقریب 2070 نفر اعلام نمودند اما تصاویر گور درگذشتگان، آمار واقعی کاروانها و مشاهدات حاضران حاکی از مرگ قریب به 7000 زائر بیگناه داشت. اگرچه همان آمار کم نیز مانع آن نشد که خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی اختصاصی آن را مرگ بارترین حادثه تاریخ ننامد و شگفتا که چنین فاجعهای با سکوت رسانهای اغلب کشورهای اسلامی و سازمانهای منطقهای مانند سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه بینالمجالس اسلامی مواجه میشود و سران کشورهای قربانی به جای مردم خود به آلسعود تسلیت میگویند! آنچنانکه این رویه با انتقاد رهبر معظم انقلاب هم مواجه شد.
خاندان سعودی در سالیان اخیر بیش از هر زمانی به فرمان استکبار جهانی به اختلال در روابط منطقه روی آورده است، از یک سو تامین کننده مالی گروههای افراطی طالبان و القاعده و داعش میشود و از سویی در یمن و بحرین آشکارا به سرکوب ملتهای آزادیخواه میپردازد. جنون ثروت و توهمات مذهبی و بیعنانی سیاسی عملا این کشور را تبدیل به گرانیگاه اختلاف و اختلال در روابط منطقه کرده است. بیکفایتی این کشور در اداره مراسم هر ساله حج نیز لزوم بازنگری در نحوه اداره این آوردگاه بزرگ توحیدی را دو چندان کرده چراکه در عمل خاندان آلسعود بیتالله را غصب کرده است. در آیه 25 سوره حج نسبت تمام اقوام مسلمین به کعبه بلکه سرزمین مکه مساوی دانسته شده است. قرآن میفرماید: «سواء العاکف فیه والباد» بر این اساس مکه متعلق به همه اهالی قبله است و مدیریت بر آن نیز باید توسط همه مذاهب اسلامی صورت پذیرد تا بوی دلارهای نفتی و توافقات پشت پرده با شیطان بزرگ چنان مفتیها و شرطههای سعودی را غره نکند تا این اماکن مطهر را غصب و مصادره کنند و هر از چندگاهی چون زنگیان مست دست به جنایاتی بیمحاکمه بزنند اگرچه دادگاه تاریخ محاکات سختی را در انتظار آنان خواهد گذاشت.
ساسان والیزاده/ روزنامهنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد