هرمز شجاعی‌مهر؛ از درمان بیماری تا پاسخگویی به شایعات

شایعه‌ سرطان، خانواده‌ام را با بحران روبرو کرد

مهدی صباغ‌زاده:

به نسل جوان سینما امیدوارم / پولی در سینما به دست نیاوردم

کارگردان 65 ساله که اصلیت مشهدی دارد، یکی از پرکارترین فیلمسازان دهه 60 بود که فیلم‌هایی مانند آفتاب‌نشین‌ها، سناتور، پرونده، گمشده، تصویرآخر، بازی تمام شد، مهاجران و جست‌وجو در جزیره را در این دهه ساخته است.
کد خبر: ۹۴۴۰۷۹
به نسل جوان سینما امیدوارم /  پولی در سینما به دست نیاوردم

مهدی صباغ‌زاده دهه 70 را با فیلم تحسین برانگیز خانه خلوت با بازی درخشان عزت‌الله انتظامی ساخت. فیلم بحث برانگیز مارال را هم در آخرین سال این دهه مقابل دوربین برد. برای تلویزیون سریال پرمخاطب دزدان مادربزرگ را ساخته است. با صباغ‌زاده در روز سینما هم‌صحبت شدیم تا برایمان از ورودش به این حرفه و دیدگاهش درباره فیلمسازان نسل جوان بگوید.

سینما چگونه به دغدغه و حرفه شما تبدیل شد؟

از بچگی به سینما علاقه‌مند بودم خیلی سینما می‌رفتم و گاهی فیلم هم می‌فروختم. جوان بودم که وارد تئاتر شدم و بعد به سینمای آزاد پیوستم و فیلمسازی را به صورت تجربی شروع کردم. تقدیر این جوری مرا به سمت سینمای حرفه‌ای آورد، عاشق سینما بودم اما دقیقا نمی‌دانستم آینده‌ای در این حرفه دارم یا نه! تا این که وارد سینمای حرفه‌ای شدم و کارم را تا امروز ادامه دادم.

رویا یا دغدغه‌ای داشتید که بخواهید از طریق سینما آن را بیان کنید یا خود سینما و فیلم دیدن باعث علاقه‌مندی شما به این حرفه شد؟

ابتدا خود سینما مرا جذب کرد و بعد از این که عاشق این حرفه شدم به این موضوع فکر کردم که با این حرفه باید چکار کنم و چه حرفی را بگویم.

می‌گویند انجمن سینمای آزاد مشهد یکی از بهترین انجمن‌‌های فیلمسازی آن دوره بوده است؟

گروه و انجمن خیلی فعال و خوبی بود و جوانان زیادی به آنجا رفت و آمد می‌کردند، فیلم می‌دیدیم و آن را تحلیل می‌کردیم. فیلمنامه می‌نوشتیم و آن را در جمع می‌خواندیم، فیلم‌ هم می‌ساختیم. همه اینها باعث می‌شد که نگاه و نگرش ما به پیرامونمان و زندگی عمیق‌تر شود. تصمیم داشتیم فیلم‌هایی بسازیم که به نوعی با سینمای سطحی آن دوره مقابله کند. در واقع هدف سینمای آزاد این بود که جریان متفاوتی در سینمای ایران شکل دهد.

آیا خانواده شما با فیلمسازی مشکلی نداشتند؟

خانواده‌ام اصلا موافق نبودند که من فیلمساز شوم. شرایط اقتصادی خانواده‌ام خیلی سخت بود و پدر و مادرم ترجیح می‌دادند من کار و کسب دیگری داشته باشم تا بتوانم به تامین هزینه‌‌های زندگی کمک کنم اما من به سمت فیلمسازی جذب شدم و نمی‌توانستم از این هنر دل بکنم.

با فیلم ‌آفتاب‌نشین‌ها در سال 60 به سینمای حرفه‌ای وارد شدید، فیلمی که فضای خاصی داشت و قشری زحمتکش و آسیب‌دیده را به تصویر می‌کشید ساخت این فیلم دغدغه خودتان بود یا فضای سال‌های بعد از پیروزی انقلاب باعث شد این فیلم را بسازید؟

قبل از انقلاب فیلم 16 میلی‌متری آخرین برف زمستان را کارگردانی کردم و بعد از پیروزی انقلاب به تهران آمدم و در تلویزیون مستندسازی می‌کردم. اولین فیلم بلند سینمایی‌ام آفتاب‌نشین‌ها بود که به خاطر موضوعش، موافقان و مخالفان زیادی داشت. از طرفی باید این‌گونه فیلم‌ها ساخته می‌شد چون تصمیم بر این بود که سینما تغییر کند و مسیر قبلی کاملا تعطیل شود. داستان آفتاب‌نشین‌ها بر اساس واقعیت نوشته شده بود و ریشه در فئودالیسمی داشت که در کشور ما تجربه شده بود. خیلی‌ها اصلا تصور نمی‌کردند این فیلم ساخته شود. برخی می‌گفتند شخصیت‌های آفتاب‌نشین‌ها توده‌ای و کمونیست هستند اما آنهایی که از این گونه فیلم‌ها حمایت می‌کردند، پاسخ می‌دادند سینما قرار است زندگی قشر کارگر و زحمتکش را به تصویر بکشد. همین گروه عاقبت پیروز شدند مسئولان و مخالفان آفتاب‌نشین‌ها را متقاعد کردند و این فیلم اکران شد.

شما سریال دزدان مادربزرگ را هم کارگردانی کرده‌اید، داستان این سریال ریشه در خاطرات شما داشت یا فیلمنامه‌ای بود که فقط آن را کارگردانی کردید؟

فیلمنامه‌ای نوشته شده بود و سیمافیلم کارگردانی آن را به من سپرد.فیلمنامه اولیه خیلی ضعیف بود و من همراه آقای سعید مطلبی آن را بازنویسی کردیم.

برای سینما و تلویزیون باید قصه خوب داشت، قصه‌ای که بیشتر آن تخیلی است اما از واقعیت هم وام می‌گیرد. اما مهم این است که قصه جذاب باشد تا مخاطب را با خود همراه کند.

شرایط امروز برای ورود جوانان به سینما با شرایطی که شما وارد این حرفه شدید، چه تفاوت‌هایی دارد؟

نسل ما واقع‌گرایانه‌تر به پیرامون خود نگاه می‌کرد و موضوعات را انسانی‌تر و ظریف‌تر به تصویر می‌کشید. گروهی از جوانانی که وارد حرفه سینما شده‌اند، خیلی خوب کار می‌کنند و می‌دانند از این هنر چه می‌خواهند اما عده‌ای هم گیج‌اند و نمی‌دانند چکار می‌کنند، برای فیلمسازی هدف ندارند به همین دلیل فیلم‌های بسیار ذهنی می‌سازند. اما در کل به آینده سینماگران جوان امیدوارم.

برخی بر این باورند که سینما یعنی پول و شهرت، نظر شما در این‌باره چیست؟

من که پولی در سینما به دست نیاوردم، شهرت را هم به خاطر فیلم‌های اجتماعی و سینمای سالمی که آن را ادامه دادم، کسب کردم. بعضی از جوان‌ها برای پولدار شدن به سینما آمدند، بازیگر یا کارگردان می‌شوند اما نمی‌دانند راه درست کدام است، آنها متوجه این نکته نیستند که ابتدا باید موقعیت خود را تثبیت کنند. خیلی از فیلم‌هایی که به عنوان فیلم اول ساخته می‌شود، آن‌قدر ذهنی است و قصه ندارد که امکان اکران پیدا نمی‌کند. این گروه همان کسانی هستند که با سینمای حرفه‌ای، تجربه‌اندوزی می‌کنند. این اتفاق به این دلیل باب شده که امکانات و وسایل فیلمسازی سهل و آسان شده است.

دوربین دیجیتال شده و حتی عده‌ای با دوربین موبایل خود فیلم می‌سازند. تدوین، صدابرداری و... در دسترس همه هست و همین باعث شده که شخصیت سینمای حرفه‌ای ایران مخدوش شود.

به جوانانی که علاقه‌مند به فعالیت در سینما هستند چه توصیه‌ای دارید؟

به نظرم آنهایی که می‌خواهند کارگردان شوند اول از دستیاری شروع کنند و فیلم کوتاه بسازند که اصول را یاد بگیرند. برای به دست آوردن نبض بازار سینما باید شناخت خوبی از مردم و سلیقه آنها داشته باشیم. باید فرهنگ کشورمان را در فیلم‌ها منعکس کنیم تا مردم ترغیب شوند و به سینما بیایند. باید جوری فیلم بسازیم که هم ساختار فیلم استاندارد باشد و هم گیشه خوبی فراهم کند تا بتوان فیلمسازی را ادامه داد. اگر فیلمی سرمایه خود را برنگرداند و سودی برای تهیه‌کننده نداشته باشد، کسی برای تولید آن سرمایه‌گذاری نخواهد کرد.

طاهره آشیانی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها