در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
مخاطبی که هردو رسانه در تلاش برای راضی کردن سلیقههای مختلف او بوده و در این مسیر با یکدیگر کورس گذاشتهاند.
برهوت سینما در تلویزیون دهه 60
تلویزیون به شکلهای مختلف از سینما بهره گرفته و تا حدود زیادی هم از آن حمایت کرده که بخش مهمی از آن به نیاز مخاطب بازمیگردد. تماشای فیلمهای سینمایی یکی از مهمترین علایق بینندگان تلویزیونی در اقصی نقاط جهان است که در کشورمان نیز طرفداران پرشماری دارد. پس از پیروزی انقلاب تا سالها، عصر جمعه میعادگاه علاقهمندان تماشای فیلمهای سینمایی بود که اغلب هم اختصاص به سینمای ژاپن یا اروپای شرقی داشت. فیلمهایی با مضامین جنگی یا ملودرامهای اشکبرانگیز که به واسطه کمبود برنامههای تلویزیونی با استقبال مخاطبان روبهرو میشد. در این میان گاه اندک فیلمهای شناخته شده نیز روی آنتن رفته و دوستداران هنر هفتم را ذوق زده میکرد. مسابقه جنگ هفته نیز با اجرای منوچهر نوذری، تکه فیلمهایی از سینمای کلاسیک بویژه سینمای وسترن را پخش میکرد که بسیار هم مورد توجه قرار میگرفت. از دیگر برنامههای سینمایی تلویزیون که به فیلمهای روی اکران میپرداخت میتوان به جنگ هنر هفته اشاره کرد که مخاطبان را با فیلمهای روی اکران و نظرات منتقد -مجری برنامه در رابطه با آنها آشنا میکرد.
هنر هفتم و مخاطبان جدی سینما
اکبر عالمی نیز با برنامه هنر هفتم که اختصاص به نمایش فیلمهای مخاطب خاص در ساعت پایانی پنجشنبه شبها داشت، مخاطبان پروپا قرص بسیاری را جذب خویش کرده و سهم بسزایی در تربیت سلیقه سینمایی یک نسل از علاقهمندان جوان سینما داشت. در حقیقت قاب کوچک تلویزیون روزنهای برای مخاطبان به سینمای جهان بویژه سینمای اروپا باز کرده و رسالت خود را در قبال مخاطبان خویش به انجام رسانده است. هرچند این برنامه نیز حواشی زیادی در پی داشت که برخی از آنها به کارشناسهای برنامه که اغلب هم سمت استادی سینما را یدک میکشیدند،بازمی گشت. برای مثال میتوان به فیلم مرد سوم با بازی درخشان اورسن ولز اشاره کرد که توسط کارشناس هنر هفتم فیلمی پیش پاافتاده و معمولی لقب گرفت!
تعدد شبکهها و پررنگ شدن سینما
در نیمه دهه 70 برنامه هنر هفتم تا حدود زیادی از سکه افتاده و برنامههای دیگری در شبکههای تازه افتتاح شده سوم و پنجم سیما با محوریت سینمای جهان روی آنتن رفتند که از مشهورترینشان میتوان به سینمای نود اشاره کرد که ریتم تندتری نسبت به سایرین داشت. سینماچهار با توجه به خاص پسند بودن شبکه چهارم سیما در طول سال به نمایش فیلمهایی با مخاطب خاص پرداخته و تنها در ایام نوروز در رویه خود اندکی تغییر ایجاد کرده و فیلمهای پرمخاطبتری را روی آنتن فرستادند. ازجمله این آثار میتوان به پدرخوانده ساخته فرانسیس فورد کاپولا اشاره کرد که سه روز متوالی روی آنتن رفته و طرفداران این سهگانه دیدنی را مجذوب خویش ساخت. شبکه اول سیما نیز بعدازظهر جمعه را به برنامه سینما یک اختصاص داد که روالی شبیه به برنامه هنر هفتم داشته و در آن یک مجری در کنار کارشناس سینما ابتدا به معرفی فیلم و سازندهاش پرداخته و پس از پایان فیلم نیز به نقد محتوایی و تکنیکی آن در مدت زمانی طولانیتر میپرداختند. ریتم کند برنامه یاد شده در کنار کارشناسهایی با بیانی نهچندان قوی دست به دست هم داد تا سینما یک در این بخش نمره قابل قبولی دریافت نکرده و مخاطب تنها به تماشای خود فیلم بنشیند. در این میان نباید از اجرای خوب و شسته رفته کورش سلیمانی (بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون) در سینما یک بسادگی گذشت که اجرای راحت و روانی را به نمایش گذاشته است.
شبکه نمایش و سینمای کلاسیک
با به راه افتادن شبکه نمایش، فیلمهای زیادی همهروزه روی آنتن رفتند که از آن میان فیلمهای کلاسیک با کیفیت تصویر و صدای قابل قبول بیش از بقیه مورد توجه علاقهمندان قرار گرفت. بخصوص فیلمهای وسترن که با همان دوبلههای درخشان قدیمی به نمایش درآمده و عطش مخاطبان را سیراب کرد. پخش هفتگی فیلمهای یک بازیگر مطرح سینمای جهان و سینمای ایران ایده جالبی بود که شبکه نمایش موفق به انجامش شده و بینندگان را با مجموعهای از فیلمهای برتر یک بازیگر آشنا میکرد. البته در اجرای این طرح ضعفهایی به چشم میخورد که همانا مهمترین آن انتخاب غلط فیلمهای برگزیده کارنامه کاری بازیگر یاد شده است. برای مثال میتوان از جمشید هاشمپور یاد کرد که در هفته چند تا از فیلمهای ضعیف و پیشپاافتادهاش هم به نمایش درآمد!
هفت: نودی برای سینمای ایران
پس از موفقیت همهجانبه برنامه چالشی نود با اجرای عادل فردوسیپور، به فکر تولید برنامهای اینچنینی در مدیوم سینما افتادند.
این گونه بود که هفت با اجرای فریدون جیرانی متولد شده و به مرور جای خود را در دل مخاطبان تلویزیون باز کرد. جیرانی به مرور توانست در قالب مجری جا افتاده و با اتکا به دانش غنیاش در باب سینمای ایران کیفیت خوبی به هفت ببخشد. البته سابقه روزنامهنگاری وی به مرور هفت را وارد جنجالهای بیهودهای کرد که در نهایت او را به کنارهگیری از این برنامه سوق داد. هفت در دوره جدید به گروهی دیگر به سرپرستی محمود گبرلو سپرده شد. وی که سابقه مطبوعاتی چند سالهای دارد در ابتدا تسلط اندکی در اجرا داشته و در اداره کردن بحثها با مشکلات متعددی روبهرو بود، اما در ادامه به مرور بر این ضعف تا حدود زیادی فایق آمده و اجرای روانتری را از او دیدیم. ویژهبرنامههای جشنواره فیلم فجر با توجه به تعدد مهمانها و سوژههای جذاب هر روزه جشنواره، کار دشواری بود که گروه هفت بخوبی از عهده انجام آن برآمدند. در دوره سوم این برنامه، بهروز افخمی اجرای هفت را به عهده گرفته و پس از مدتی تولیدی بودن سرانجام به شکل زنده هفت را روی آنتن برد. این برنامه در هفتههای اخیر موفقتر از قبل نشان داده و تا حدودی انتظارات مخاطبان خویش را برآورده کرده است.
سینما اکران و اکرانی ناموفق
شبکه تهران نیز برنامهای با محوریت سینمای ایران تحت عنوان سینما اکران با اجرای محمدحسین لطیفی روی آنتن برد؛ برنامهای کاملا معمولی که به خبرهای سینمای ایران پرداخته و بررسی یک فیلم را در خود جای داده است، بیآن که علاقهای به بحثهای چالشی توجهی نشان دهد! سینما اکران که اجرایش را محمدحسین لطیفی و سردبیریاش را فرشید نوابی (بازیگر سینما و تلویزیون) به عهده داشت بیشتر تمایل به جذابیتهای شوآف گونه داشته و در دعوت از مهمانهای بازیگر خود نیز کاملا به این وجه توجه داشت. سینما اکران دقیقا از همین نقطه ضربه خورده و حضور لطیفی که به عنوان کارگردان پرکار عرصه تلویزیون شناخته میشود نیز مزید بر آن شد. لطیفی با وجود صدای خوب و بیان پخته اساسا برای کار اجرا مناسب نبوده و بیش از اندازه جلوی دوربین سردرگم به نظر میرسید.
سینمای ایران و شروعی مناسب
شبکه چهار سیما که همواره روی مخاطبان نخبه و خاص خود تکیه میکند، پاییز سال گذشته برنامه سینمای ایران را روی آنتن فرستاد. ابتدا با اجرا و سردبیری امیرشهاب رضویان و پس از آن با اجرای علیرضا شجاع نوری که تقریبا هیچ یک از این دو در مقام اجرا موفق عمل نکردند. با همه اینها برنامه فوق به مرور جاافتاده و با بهرهگیری از نیروی جوان پشت صحنهاش به رقیب قدرتمندی برای هفت افخمی تبدیل شد. بخصوص در روزهای برگزاری سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر که برنامه شبانه جذابی را برای مخاطبان علاقهمند به جشنواره فراهم کردند. برای مثال هم میتوان به حضور مجید اسلامی در کنار نیما حسنینسب به عنوان منتقد در سینمای ایران اشاره کرد که بحثهای جذابی را شکل دادند. در کنار آن نمیتوان به گفتوگوهای جذاب شکل گرفته میان شجاع نوری و مهمانهایش اشاره نکرد که اوج آن را در گفتوگویش با امیر آقایی شاهد بودهایم. با همه اینها گروه سازنده این برنامه در پایان سال جای خود را به گروه دیگری دادند. پس از مدتی وقفه، بار دیگر سینمای ایران این بار با اجرای امیرحسین ندایی روی آنتن شبکه چهار رفت که از هر حیث نازلتر از سری قبلی از کار درآمد که بخش مهمی از آن به سبک اجرای ندایی برمیگردد.
شهر فرنگ و یک چالش سینمایی زنده
حمیدرضا مدقق که به عنوان کارشناس سینما برنامههای مختلفی را در شبکه خبر در این باب تولید کرده، در شهر فرنگ سراغ تولید یک برنامه گفتوگومحور صریح در حوزه سینمای ایران رفته و در هر قسمت دو نفر را روبهروی هم قرار میدهد و خود تنها به عنوان ناظر هدایت بحث را به عهده دارد. شیوه انتخاب مهمانها را میتوان برگ برنده شهر فرنگ در رویارویی با مخاطبان علاقهمند به سینمای ایران به حساب آورد که بخش عمدهای از چالشی شدن گفتوگوها به آن مربوط میشود. برای مثال هم میتوان به گفتوگوی حسین فرحبخش و امیرحسین علمالهدی به عنوان نمایندگان دو طیف از سینمای ایران اشاره کرد که البته پایان چندان خوبی نداشت. در عین حال شهرفرنگ گفتوگوهای آرام و دور از چالشی هم داشته که ازجمله آنها میتوان به گفتوگوی امیر پوریا با دکتر داروغهزاده همزمان با برگزاری جشنواره فیلم سلامت در ابتدای شهریور اشاره کرد.
جواد احمدی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: