راز بیرون پریدن زن جوان از ارابه شیطان فاش شد

زن جوان که در اعتماد به پزشک جوان سوار بر خودرویش در نمایشگاه کتاب شده بود وقتی متوجه اقدام شیطانی این مرد شد خود را از ارابه شیطان در حال حرکت به بیرون پرت کرد.
کد خبر: ۹۴۲۴۰۹
راز بیرون پریدن زن جوان از ارابه شیطان فاش شد

به گزارش جام جم آنلاین از رکنا، چندی پیش زن جوانی به نام فرنگیس در نمایشگاه کتاب سرگرم خرید کتاب های مورد علاقه اش بود که با مرد شیک پوشی آشنا شد که ادعا می کرد پزشک است.

مرد جوان که ایمان نام داشت پس از صحبت های کوتاه و جلب اعتماد کردن نزد فرنگیس وقتی مشکلات پوستی فرنگیس مطرح شد وی ادعا کرد که می تواند کمکش کند تا بیماری پوستی اش درمان شود.

سپس مرد شیک پوش به بهانه کمک کتاب هایی را که زن جوان خریده بود از دستش گرفت و قرار شد ایمان زن جوان را تا ایستگاه اتوبوس همراهی کند.

فرنگیس که به حرفهای ایمان اعتماد کرده بود سوار بر خودروی وی شد و ایمان به سمت ایستگاه اتوبوس حرکت کرد اما هنوز لحظاتی نگذشته بود که پزشک قلابی مسیرش را به بزرگراه آزاداگان تغییر داد.

فرنگیس به رفتار مرد شیک پوش اعتراض کرد اما ایمان با خونسردی گفت که چند ساعتی را با هم هستیم و سپس تا جلوی خانه تان همراهی ات می کنم.

زن جوان وقتی متوجه فریبکاری ایمان شده بود مرد شیک پوش را تهدید کرد که اگر در کنار بزرگراه توقف نکند خودش را از خودرو به بیرون پرت می کند.

سرعت خودرو کم شده بود و ایمان به تهدیدهای فرنگیس نیش خند می زد که ناگهان زن جوان برای فرار از دست این مرد شیطانی در خودرو را باز کرد و خودش را به بیرون پرت کرد.

مغازه داران و راننده های تاکسی کنار بزرگراه وقتی دیدند زن جوان خود را از خودروی زانتیای نقره ای رنگ به بیرون پرت کرد به سرعت به کمک وی رفته و در همین لحظات کوتاه یکی از راننده ها اقدام به برداشتن شماره پلاک این خودروی مرموز کرد.

فرنگیس خیلی زود به بیمارستان منتقل شد و پس از درمان با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران پیش روی بازپرس محسن مدیر روستا در شعبه ششم قرار گرفت و از راز این آدم ربایی شیطانی را فاش کرد.

بدین ترتیب تیمی ازماموران پلیس آگاهی تهران برای تحقیقات ویژه وارد عمل شدند و باتوجه به در دست داشتن شماره پلاک خودروی زانتیا بازپرس مدیر روستا دستور احضار ایمان به دادسرا را اعلام کرد.

ایمان صبح امروز- سه شنبه – پای در دادسرای امور جنایی تهران گذاشت و گفت: دانشجوی دکتری هستم و روز حادثه با فرنگیس در نمایشگاه کتاب آشنا شدم و به خاطر اینکه وسایل زیادی داشت تصمیم به کمک گرفتم و او نیز قبول کرد و فرنگیس ادعا کرد که مسیرش سمت کرج است و من نیز پذیرفتم او را تا یک مسیری برسانم.

وی افزود: در مسیر فرنگیس ادعا کرد که از همسرش طلاق گرفته است و هنوز لحظاتی نگذشته بود که تلفن موبایلش زنگ خورد و ناگهان فرنگیس به هم ریخته و مضطرب شد و خواست تا در کنار بزرگراه توقف کنم.به همین خاطر سرعت خودرو را کم کردم تا کنار بزرگراه توقف کنم که ناگهان فرنگیس در خودرو را باز کرد و به پایین پرید که در ادامه چون نمی خواستم کسی فکر نادرستی در مورد من بکند کیفش را به بیرون پرت کردم و با سرعت به سمت خانه رفتم.

بنا به این گزارش، بازپرس محسن مدیر روستا در این مرحله دستور داد تا تحقیقات تکمیلی در این پرونده آغاز شود تا راز این سناریوی پرماجرا فاش شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
شهرام
-
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۷
۰
۰
حالا اگر یك آدم معمولی بود براش قرار صادر میكردن و میفرستادنش آگاهی و بیا ببین چه خبر كه نمی شد ولی طرف پزشك هست تبعیض تا چه اندازه
كارمند مفلس
-
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۷
۰
۰
فساد در جامعه به كجا می رود اینچنین شتابان

نیازمندی ها