خوراک مسموم بیگانگان برای جوانان

از جمله معضلاتی که امروزه گریبانگیر خانواده‌ها شده است، معضل انتقال فرهنگی است. چراکه در فرآیند جامعه‌پذیری و هنجار گزینی فرزندان، عناصر فراوانی مداخله می‌کنند و مزاحمان بیشماری به‌دنبال ارائه خوراک فرهنگی برای نسل نوجوان و جوان جامعه هستند بنابراین کارکرد خانواده در این زمینه دچار ضعف و نقصان شده است و نمی‌تواند از عهده این رسالت مهم یعنی جامعه‌پذیر کردن و آموزش هنجارهای اجتماعی به فرزندان برآید.
کد خبر: ۹۳۶۲۷۹
خوراک مسموم بیگانگان برای جوانان

فرآیند جامعه‌پذیری از کودکی آغاز می‌شود و تا لحظه مرگ ادامه می‌یابد، ولی در مقاطع مختلف عمر شدت و ضعف‌هایی دارد. مثلا در دوران نوجوانی شدت پیدا می‌کند و در دوران جوانی پربار و قوی‌تر می‌شود.

رسالت خانواده هنگام اوج‌گیری فرآیند جامعه‌پذیری که مقطع نوجوانی و جوانی است، بسیار حساس و مهم است یعنی در دوران طلایی عمر فرزندان وظیفه ارزشمندی به‌عهده نهاد خانواده گذاشته شده است.

اگرچه عناصر مزاحم فراوانی در کنار نهاد خانواده اجازه شکل‌گیری این فرآیند فرهنگی را نمی‌دهند و مانع ایجاد می‌کنند و به همین دلیل ناکامی‌هایی را در هنجارپذیری فرزندان از سوی نهاد خانواده مشاهده می‌کنیم.

مهم‌ترین بخش فرآیند جامعه پذیری، به‌واسطه زندگی جمعی شکل می‌گیرد. به این معنا که فرد به‌واسطه تعاملات جمعی باید با این فرآیند آشنا شود، آنها را باور کند، اعتقاد پیدا کند، درونی کند و نهادینه شود و بعد به آن تعلق خاطر پیدا کند تا به وفاداری برسد و تلاش کند آنچه را که کسب کرده، به دیگری انتقال دهد.

یعنی این فرآیند به همین شکل باید به‌صورت کامل طی شود. اما متاسفانه امروز گسست نسلی که باعث کاهش ارتباط بین والدین و فرزندان شده، سبب بیگانگی آنها از همدیگر شده است؛ به گونه‌ای که خوراک فرهنگی والدین با ذائقه کودکان هماهنگی ندارد، غذای روح و روان فرزندان توسط منابع دیگری تهیه می‌شود که با فرهنگ بومی و محلی خانواده سنخیتی ندارد و در بسیاری از موارد دچار تقابل، ‌تعارض، ‌تضاد و جدایی است.

فرزندان هیچ‌گونه دلبستگی فرهنگی نسبت به خوراک فرهنگی والدین ندارند و متاسفانه از غذاهای مسموم بیگانگان مدد می‌گیرند که نتیجه آن ایجاد بیماری در روابط بین اعضای خانواده است.

غذاهای آلوده فرهنگی که توسط مخالفان ما برای فرزندان ما تهیه می‌شود، باعث پیدایش انواع و اقسام فرهنگ‌های متفاوتی می‌شود که بیماری‌های مزمنی را ایجاد و خانواده را در عصر حاضر با این روند دچار فروپاشی می‌کنند و به رغم تلاش‌های فراوانی که والدین انجام می‌دهند تا این رابطه را مستحکم کنند، متاسفانه رابطه‌ای اندک و یکسویه و ضعیف شکل می‌گیرد، به‌گونه‌ای که نمی‌توانیم به جریان جامعه‌پذیری و فرآیند جامعه‌پذیری در خانواده اعتماد کنیم. اما پس از خانواده نهادهای دیگر هم در این قضیه نقش دارند. وقتی ارتزاق فرهنگی در منابع بیگانه انجام می‌شود، قطعا جریان جامعه پذیری مخدوش خواهد شد.

منقطع شدن جریان فرهنگی باعث ولنگاری فرهنگی می‌شود و خوراک مختلف مشکلات شدید فرهنگی را ایجاد می‌کند. درنتیجه فرزندان مثل سربازان پیاده نظام جنگ نرم از افسران دشمن تغذیه می‌شوند، ازآنها خوراک می‌گیرند.

اینها که قربانیان جنگ نرم هستند، ظاهرا در کنار خانواده ارتزاق می‌کنند با خانواده هستند اما هیچ تعلق فکری و فرهنگی نسبت به فرهنگ عمومی و محلی ندارند.

در این حالت باید یک هماهنگی و همدلی در دستگاه‌های فرهنگی به‌وجود بیاوریم تا خوراک فرهنگی که از منابع مختلف به فرزندانمان داده می‌شود، یک غذای سالم و هماهنگ باشد. در حقیقت توصیه می‌شود همه این نهادها از خانواده تا مدرسه و دانشگاه و... باید با هم هماهنگ شوند.

چراکه تربیت فرهنگی نسلی زمانی صورت می‌پذیرد که همدلی، هماهنگی و برنامه ریزی‌های دقیق و درست بین همه نهادهای فرهنگی مرتبط با آن نسل بدرستی اتفاق بیفتد، تا دیگر شاهد شکل‌گیری مدل ویژه فرهنگی ناب ایرانی اسلامی در فرزندانمان باشیم.

جعفر بای - جامعه شناس و استاد دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها