‌ مستند قونقا به ورود تراموا به شهر تبریز می پردازد

سوار بر قونقا در تاریخ

خصلت مشترکی که دیدن یک اثر تاریخی در جای جای جهان به بیننده القا می‌کند، این است که اگر زمان به عقب بازمی‌گشت‌ یا خود اثر لب به سخن می‌گشود، چه رازهای مگویی را فاش می‌کرد و چه تحولی می‌توانست در تاریخ ادب و هنر دنیا ایجاد کند؟ یکی از این آثار «میدان قونقاباشی تبریز» و مجسمه عظیم قونقاست که محمد فرزین‌نیا را وادار به ساخت مستندی درباره آن کرده است.
کد خبر: ۹۳۴۴۱۲

با نگاهی هر چند گذرا تاریخ ورود قونقا به شهر و تاثیرش بر حمل و نقل اهالی را در آغاز قرن چهاردهم هجری مورد بررسی قرار داده است. این مستند کوتاه که البته با توجه به گستردگی مبحث می‌توانست به یک مستند طولانی‌تر تبدیل شود و حتی خط داستانی به خود بگیرد، از چند دیدگاه خاص و متفاوت باعث جلب توجه بیننده می‌شود: نکته اول جذاب بودن عنوان اثر و به‌کارگیری ذهن مخاطب برای فهم معنای لغوی و کشف کاربرد آن است که مستندساز در همان آغاز روایت با چند جمله ساده و بدون حاشیه به تعریف آن پرداخته است: قونقا در زبان ترکی به معنای تایر و لاستیک است که با پیشنهاد روس‌ها و به همت چند نفر از خیرین این شهر ازجمله ـ قاسم‌خان امیر تومان ـ که بعدها اولین شهردار شهر تبریز شد، در سال 1280 راه‌اندازی شد و در واقع همان تراموای اسبی یا غربی نام دارد. نکته دوم حائزاهمیت در این کار، تلفیق مستند با انیمیشن و جان بخشی به مجسمه معروف قونقا در میدان قونقاباشی است که خود فرزین‌نیا اعتقاد دارد بهترین راه نمایش پاره‌ای از تاریخ این منطقه، بخشیدن حرکت به ماشین نیمه‌جانی است که برای لحظاتی بیننده را سوار بر قونقا از میدان مبداء تا ایستگاه‌های خطیب، نصفه راه، لاله، شام غازان و در نهایت ایستگاه مقصد (راه آهن) با خود همراه می‌کند.

تصاویر کوتاهی که با نمایش بی‌کلام کشیدن چپق توسط پیرمردی اصیل شروع می‌شود، با نگاه ممتد زنی که کنار کودک خود نشسته و هیجان او را تماشا می‌کند، گره می‌خورد و با شادی پدری که در حال نشان دادن مناظر اطراف به پسر کوچک خود می‌باشد سهیم شده و با تکاپوی اسب‌ها و لبخند راننده تراموا پایان می‌یابد، اما مثلث طلایی کار زمانی شکل می‌گیرد که این پلان‌های رویایی یکباره و بدون مقدمه به شخصیت‌هایی از جنس فایبرگلاس تبدیل می‌شود که توسط مجسمه‌ساز معروف این شهر «احد حسینی» ساخته شده و سال‌هاست که در میدان امام خمینی کنونی مورد بازدید هزاران نگاه مشتاق و هنردوست قرار گرفته است، مشاهده دقایقی از زندگی شخصیت‌های انیمیشنی که با طراحی ساده شکل گرفته‌اند و همزادپنداری با آنها که بدون پیش درآمد و با تقطیع ناگهانی مبدل به واقعیت و سکون اجباری شده، در میدانی تاریخی جای می‌گیرند، باعث ایجاد گره‌گشایی می‌شود و بیننده در یک آن متوجه حقیقت این نماها شده و با دیدن اصل مجسمه که کارگردان قبل از این صحنه، هیچ اشاره‌ای بدان نکرده است، دلیل این چینش زیرکانه را در می‌یابد و با رضایت بیشتری کار را دنبال می‌کند، اما شاید نقطه ضعف این مستند پرهیز کارگردان از پرداختن به نمای اضافه و آمیختن آن با موضوعات حاشیه‌ای که شاید در نظر خود ایشان نقطه قوت کار باشد، تبدیل به اشتباه ساختاری شده است که باعث سردرگمی بیننده و ایجاد این سوال در ذهن وی می‌شود که اساسا دلیل وسواس شدید کارگردان در بریدن مصاحبه افراد کهنسالی که تجربه مسافرت درون‌شهری با قونقا را دارند و اصرار بر تمام شدن فیلم، آن هم درست در لحظه‌ای که بیننده تازه با اثر همراه شده است، چیست؟

سازنده براحتی می‌توانست با استفاده از تصاویر آرشیوی موجود در مرکز نگهداری آثار این شهر، دلیل ورود قونقا، نوع برخورد مردم با این وسیله و نیز بازتاب آن در زندگی روزمره اهالی را نشان دهد و با واگویه کردن تاثیر آن بر حمل و نقل کشور، به تاریخ توقف آن نیز اشاره کند؛ اما فرزین‌نیا با وجود اصرار تدوینگر بر طولانی‌تر شدن زمان کار و استفاده از تمام گفت‌وگوهای موجود در نسخه‌های فیلمبرداری شده، بر موجز بودن آن تاکید کرده و کار را در سطح یک مستند کوتاه فرم‌گرا نگه داشته است که می‌توانست این گونه نباشد.

قونقا تجربه خوبی برای فیلمسازان جوان درباره موضوعات تاریخی ایران است. تاریخی که با نگاه به آن می‌توان بسیار آموخت.

بهرنگ ملک‌محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها