اما براستی بهره بردن از میوههای زندگی جدید و ابزارهای تکنولوژی تا چه اندازه مفید است؟ آیا امروزه، زندگی بدون فناوری و ابزارهای تکنولوژی امکانپذیر است؟ به نظر میرسد، هر جا که مدرنیته رفته و میرود از نخستین چیزهایی که به دنبال آن خواهد رفت علم، تکنولوژی، صنعت و ابزارها هستند. تا جایی که گویی زندگی بدون اینها تا حدودی ناممکن و حتی نامتصور شده است. ملموس ترین تفاوت میان گذشته و حال نیز، به تفاوت در همین وسایل و ابزارها اختصاص پیدا میکند.
فناوری، چرا و چگونه؟
گویی در ذات فناوری مسائلی وجود دارد که روز به روز گرایش صاحبان قدرت و حتی عموم مردم به آن بیشتر شده و شاید حرکت به این سمت و سو امروزه در اوج خود قرار داشته باشد. چراکه اساسا تمام معادلات جهان جدید بر اساس و پایه فناوری بنا شده است.
فناوری را چند جور میتوان فهمید. یکی همان شیوه سازمان یافته و افزارمندِ انجام کارهاست، که سراسر تاریخ فناوری را پوشش میدهد و سیر تاریخی درازمدتی را هم پشت سر گذاشته است. اما شکلی که معمولا امروز به این کلمه اشاره میشود، کاربردی خاصتر را در نظر دارد و به فناوری مدرن اشاره میکند. در واقع، تمام تمدنهای جهان فراز و فرودهایی داشتهاند که بسیاریشان را میتوان به کمک ظهور و افول فناوریهای گوناگون توضیح داد. دکتر شروین وکیلی، جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اشکال پیاپی فناوریهای شکلدهنده به جوامع در تمدن مدرن به جامجم میگوید: آغاز این موجها بیشک فناوری ساخت کشتی اقیانوسپیما و صنعت چاپ بوده است. نوترین نقطه آن که طی دهههای اخیر تجربهاش کردهایم، به فناوری رسانههای جمعی مربوط میشود که میتوان آن را با انقلاب صنعت چاپ مقایسه کرد. در واقع تمام موارد اعم از رایانه، تلفن همراه، اینترنت، شبکههای اجتماعی و ماهواره از ترکیب دو فناوری پایه پدید آمده است. یکی از آن، دستاوردهای مهندسی مخابرات نیمه قرن بیستم است که تلویزیون را ممکن کرد و دیگری رایانه که دو سه دهه دیرتر شکل گرفت و پردازش اطلاعات را با جهشی بیسابقه روبهرو کرد. در این معنی همه این نمودها را میشود در دو کارکرد اصلی خلاصه کرد که عبارتند از: پردازش اطلاعات و دادهآمایی بعلاوه مخابره کردن و فرستادن پیام. این دو در ضمن کارکردهای اصلی، مغزهای اجتماعی شده هم هستند. یعنی آدمیان در مقام جانوران اجتماعی همین دو کارکرد را به عنوان رکن حضور خود به رسمیت میشناسند. «من»ها اطلاعاتی را پردازش و پیامهایی را به دیگران مخابره میکنند.
به رنگِ تکنولوژی
خواسته یا ناخواسته تکنولوژی، فرهنگی را با خود همراه دارد. این فرهنگ را به میان همه مردم، اعم ازفقیر و غنی، بافرهنگ و بیفرهنگ، باسواد و کمسواد، برده و آنها را به رنگِ خود در میآورد. دکتر وکیلی در این خصوص نیز معتقد است: «منها یعنی شخصیتهای انسانی را میتوان از یک زاویه به صورت ماشینهای پردازنده اطلاعات و فرستنده پیام دانست. در این معنی، ساز و کارهایی که به این دو کارکرد شکل میدهند، شکل هستی من را هم تغییر میدهند و تا حدودی تعیین میکنند. یعنی، تکنولوژی پیکربندی خاصی از انسان را ضروری میسازد. شاید در پارسی بهترین مترادف برای این مساله «تختهبند» باشد. تختهبند در اصل به معنای آتل و قالبی بوده که دور اندام شکسته میبستهاند تا بتدریج شکل خود را باز یابد و ترمیم شود.
فناوری و بخصوص فناوریهای نسل جدید که پردازش اطلاعات و ارسال پیام و تنظیم خودانگاره و ابراز آن را دگرگون میسازند، به تعبیری تختهبندی هستند که منهای در حال گذار و بنابراین شکسته و در هم ریخته را در خود جای میدهند و شکلی تازه به ایشان میبخشند. در این معنی فناوری مثل قالبی عمل میکند که به منها شکل میدهد. گرچه به نظر آن را تعیین نمیکند و اختیار آزاد منها برای انتخاب وضعیت خویش همچنان پا برجا میماند، هرچند کمتر و دشوارتر تحقق یابد.
حجتالاسلام علی سرلک، استاد دانشگاه و کارشناس مذهبی هم در این زمینهبه جامجم شرح میدهد: «باید اعتراف کرد که زندگی بشر امروز، وابسته به ابزاری شده که به نحوی رفته رفته خود را به او تحمیل کردهاند. دلیل این امر هم روشن است؛ سرعت دستیابی انسانها به اهدافشان را تسهیل میکنند. اما نباید از این نکته غفلت کرد که گرچه تکنولوژی باعث تواناتر شدن بشر شده ولی آیا بشر امروز انسانتر هم شده است؟ که به نظرم در جای خود قابل تامل است.»
فناوری تهدید یا ...؟
این که بسیاری از مردم ساعاتی از وقت خود را صرف گردش در فضای مجازی بخصوص شبکههای اجتماعی یا برخی کانالهای ماهواره ای میکنند، این سوال را به ذهن متبادر میکند که آیا این مساله بحرانی اجتماعی است؟ یا آن که این حرکت در ریل خود بوده و روند طبیعی را طی میکند؟ وکیلی در این رابطه تصریح میکند: هر تغییری را نمیشود بحران یا اختلال دانست. نظام اجتماعی در کل یک سیستم پویای تکاملی است و هرگز در وضعیتی ایستا و پایدار قرار نمیگیرد. یعنی تعادل و ثبات و مفاهیمی از این دست که اغلب ستوده میشوند و از سوی رسانههای نو مورد تهدید قلمداد میشوند، در واقع هرگز وضعیتی منجمد پیدا نمیکنند. پس به نظرم خطاست اگر فناوریهای نوین را تهدید یا اختلال بدانیم. اینها ابزارها و شیوههایی تازه برای پردازش اطلاعات و مخابره پیام هستند که شکل و شمایلی تازه را به منها تحمیل میکنند. واقعیت آن است که خطری در این میان وجود ندارد. همان وضعیت قدیمی ستوده شده و بظاهر امن هم زمانی برای خودش انقلابی و نوظهور و تهدیدکننده به نظر میرسیده است. باید به امکانها و محدودیتهای نوظهوری که فناوریهای تازه پدید میآورند بنگریم و خردمندانه بهترین گزینهها را در رویاروییشان انتخاب کنیم. نفی و طرد و نکوهششان نه سودی دارد و نه اصولا نتیجهای به بار میآورد.
آیا جلوی ورود فناوری را باید گرفت؟
در گذشته برای گفتوگو با دوستان میبایست به خانه آنها میرفتیم یا به خانهشان تلفن میزدیم و اگر او در خانه بود از راه یک سیم با هم گفتوگو میکردیم. بهای گفتوگوی تلفنی هم به شکلی بود که مردم معمولا با کسانی که چند کیلومتر بیشتر با خودشان فاصله نداشتند حرف میزدند. اما امروز تلفن همراهی در دستان همه است که میتوانند با هرکس در هر جای کره زمین حرف بزنند و هزینهای بسیار اندک بپردازند و تازه خواهند توانست تصویرش را هم ببینند و نوشته و متن و فیلم و عکس هم با او رد و بدل کنند. حال چطور ممکن است کسی بتواند جلوی چنین فناوریای را بگیرد؟ و اصولا چرا کسی باید بخواهد چنین کند؟
دکتر وکیلی ادامه میدهد: اصولا مهار فناوری ممکن نیست، و به نظر من مطلوب هم نیست. فناوری تازه، دایره انتخابها و امکانات پیش روی انسانها را افزایش میدهد و از این رو همگان از آن استقبال میکنند. سادهلوحانه است اگر بخواهیم بکوشیم مردم را از ورود به آن باز داریم. حجتالاسلام سرلک نیز بر این باور است که: ما وقتی از آسیبهای تکنولوژی صحبت میکنیم، این موضوع بدان معنا نیست که تکنولوژی را باید حذف کرد یا با تبر به جان آن افتاد! بلکه به عقیده من بهترین راهکار در مواجهه با فناوری و تکنولوژی و ابزارهایشان فهمیدن و درک درست آنهاست.
سیاستگذاران و فناوری
در این که سیاستگذاران جامعه ما باید در جریانِ دگرگونیهای فناورانه دنیا باشند و امکانها و پیامدهای این ماجرا را درک کنند، شکی نیست. یعنی این فناوریها ردپایی ماندگار و تعیینکننده بر شکلِ هستی انسانها به جا گذارده و به این ترتیب نظامهای ارزشی، قواعد اخلاقی، ساختهای اجتماعی و قالبهای فرهنگی ما را دگرگون میسازند.
وکیلی، استاد جامعهشناسی اضافه میکند: تنها در شرایطی که خرد و درکی سازمان یافته برای فهم این دگرگونیها وجود داشته باشد و تدبیرهایی عقلانی و سنجیده برای استفاده درست از آنها اندیشیده شود، میتوان به زیبایی و سودمندی کارکرد این تختهبند امیدوار بود. پیشنهاد من آن است که سیاستگذاران ما به دستگاه نظری روزآمد و درستی مسلح شوند، ویژگیهای این تختهبند و سودها و زیانهای احتمالیاش را دریابند و به برنامهای عاقلانه و درست برای ترویج استفاده درست و توسعهبخش از آن دست یابند، که اگر چنین شاخص هایی در هر برنامهای باشد، با استقبال مردم هم روبهرو خواهد شد.
محمد شمس
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد