اما دولت آمریکا در میانه تحریم ها و تلاش های دیپلماتیک و تحت فشار صهیونیست ها، به طور مخفیانه یک سلاح مخرب را علیه تاسیسات هسته ای ایران به کار گرفت.
عماد کیانی، مدیر عامل شورای آمریکا-ایران می گوید: «برنامه هسته ای ایران، برای مردم آن کشور، مسئله ملی بود و هنگامی که این خرابکاری اقتصادی رخ داد، ایران در زمینه سایبری، رویکرد بسیار محافظه کارانه ای پیش گرفت.»
او درباره استاکس نت گفت که یک ویروس رایانه ای خود تکثیر شونده است و 20 درصد سانتریفیوژهای هسته ای ایران را از کار انداخت. این ویروس که در سال 2010 کشف شد، اولین مورد اعلام عمومی شده از جنگ افزارهای سایبری دولتی بود و یکی از موضوعات فیلم مستند جدید الکس گیبنی، به نام روزهای صفر است.
با این که این روزها در آمریکا در مورد این ویروس و پیامدهای آن زیاد صحبت نمی شود، اما تاثیر آن بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ ایران، عمیق و مهم بود. استاکس نت، یک کد بزرگ و پیچیده بود که برای سوء استفاده از آسیب پذیری سیستم عامل ویندوز طراحی شده بود.
این ویروس، در فلش مموری ها منتشر شد و هدف آن، یکی از نیروگاه های هسته ای ایران بود. استاکس نت در تاسیسات هسته ای متوقف نشد؛ اما قرار هم نبود از نیروگاه فراتر برود. این ویروس در رایانه های سرتاسر آسیا جابه جا شد و سرانجام یک متخصص بد افزار، آن را در ژوئن 2010 کشف کرد.
متخصصان امنیت سایبری و روزنامه نگاران، بعدها شواهدی را برملا کردند که نشان می داد استاکس نت، نوعی سلاح سایبری و حاصل همکاری مشترک دولت های آمریکا و رژیم صهیونیستی بود که هدف آن، برنامه غنی سازی هسته ای روبه افزایش ایران بود.
در نوامبر سال 2010، محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت ایران اعلام کرد این بدافزار باعث اختلال در سانتریفیوژها شده است. وی طی یک کنفرانس خبری گفت: «این ویروس از طریق نرم افزاری که در قطعات الکترونیکی نصب شده بود، مشکلاتی را برای چند سانتریفیوژ ایجاد کرده است.»
اظهارات احمدی نژاد، بعد از ترور یکی از دانشمندان برجسته هسته ای و زخمی کردن یک دانشمند دیگر مطرح شد. وی گفت: «بدون شک، دست رژیم صهیونیستی و دولت های غربی در کار است.» در خصوص تاثیر استاکس نت و این ترورها بر زیر ساخت های هسته ای ایران، بحث های فراوانی در گرفت اما بدون شک، چشم دولت مردان و شهروندان را به گستره، خطر و احتمال یک جنگ سایبری باز کرد.
دیوید کندی، بنیانگذار و مشاور ارشد امنیتی شرکت امنیت سایبری تراستد سک می گوید: «این جبهه جنگی، جدید بود.» زیرا حملات سایبری به پیاده کردن نیرو یا رویارویی فیزیکی نیاز ندارند. ایران و چند کشور دیگر که نمی توانند از لحاظ نظامی با قدرت های جهانی رویارویی کنند، «از این مسئله الگو گرفتند و آن را توسعه دادند.»
کیایی در مستند روزهای صفر می گوید: «وقتی به قدرت هسته ای ایران، آن هم از سوی یک منبع خارجی، حمله شد، تعداد ایرانی هایی که می خواستند در این دفاع سهیم باشند را افزایش داد.» دغدغه کشور بعد از حمله استاکس نت این بود که «چه طور از خودمان در برابر حملات بعدی، دفاع کنیم».
نیروهای امنیت سایبری و امنیت هسته ای ایران به لطف علوم، مهندسی، فناوری، ریاضیات-و خشم ناشی از سیاست های پنهان و آشکار آمریکا و صهیونیست ها علیه کشورشان، حالا بسیار گسترده و قوی هستند.»