دانیل کریگ‌ از حضور در یک مجموعه تلویزیونی می‌گوید

آدم گذشتـه نیستم

همه او را با نام جیمز باند می‌شناسند. از سال 1996 تا به حال در چهار قسمت از مجموعه فیلم جیمز باند بازی کرده است. دانیل کریگ که بازیگر فیلم‌های مستقل انگلیسی بود، با بازی در نقش مامور 007 در «کازینو رویال» به یکی از ستارگان مطرح روز تبدیل شد.
کد خبر: ۹۲۱۸۱۵

قبل از این موفقیت، او نقش‌هایی نه‌چندان مهم هم در چند مجموعه تلویزیونی بازی کرده بود. در حالی که تهیه‌کنندگان جیمز باندها از او خواسته‌اند پنجمین فیلم جیمز باندی‌اش را هم بازی کند، ولی او تا به امروز پاسخ مثبتی به این دعوت نداده و گفته اگر در این فیلم بازی کند، فقط به خاطر پول است که این کار را انجام می‌دهد. اعلام خبر بازی در مجموعه تلویزیونی «پیوریتی» بسیاری را شگفت‌زده کرد.

کریگ در این درام دلهره‌آور تاریخی در نقش یک بازاریاب آلمانی به نام آندره اس ولف بازی می‌کند. او آدمی مرموز و در عین حال کاریزماتیک است که به یاری زن جوانی به نام پیوریتی می‌آید تا یک معمای پررمز و راز را حل کند.

در گفت‌وگوی زیر دانیل کریگ درباره علاقه‌اش به این پروژه و نوع جذب‌شدنش به داستان آن (که اقتباسی از یک نوول پرخواننده ادبی به همین نام است) صحبت می‌کند. نکته جالب این که کریگ در گفت‌وگو اذعان می‌کند که منتظر پرسش‌هایی از این دست بوده است.

چرا تلویزیون؟ ‌آن هم در اوج شهرت و زمانی که با پیشنهادهای خوب سینمایی روبه‌رو هستید.

وقتی قرارداد بازی در پیوریتی را امضا کردم،‌ می‌دانستم حتما چنین پرسشی از من خواهد شد و باید جوابی برای آن داشته باشم. در مقابل،‌ می‌پرسم چرا نه؟ تلویزیون ارزش و اعتبار خاص و بالایی دارد و در سال‌های اخیر، مجموعه‌های قابل بحثی تهیه کرده که با تولیدات مهم سینمایی برابری می‌کند. درست است که ما در اینجا با یک قاب کوچک روبه‌رو هستیم، ولی همین قاب جادویی می‌تواند میلیون‌ها نفر را جذب خود کند. مگر هدف سینما همین نیست؟ اصل مهم هم در سینما و هم در تلویزیون، جذب حداکثر تماشاچی است. به عنوان یک بازیگر، ترجیح می‌هم با یک مجموعه پربیننده همکاری کنم تا یک فیلم سینمایی بدون تماشاچی.

پیوریتی اولین کار تلویزیونی‌تان از زمان شهرت در سینما در سال 1996 است. امروز چه نگاهی به این رسانه دارید؟

نگاه من همانی است که قبلا داشتم. همیشه دوست داشتم بازیگر نقش اصلی یا یکی از نقش‌های اصلی مجموعه‌های تلویزیونی باشم. این آرزوی هر بازیگری است، اما در آن زمان چنین نقش‌هایی را به من نمی‌دادند. بازیگران مشهوری بودند که همیشه این نقش‌ها به آنها می‌رسید، ولی حالا وضعیت فرق کرده و تلویزیون نگاه دیگری به من دارد. حالا من آدم گذشته نیستم. بازیگر مشهوری هستم که نقش‌های خوب به من می‌رسد. کمی سخت و تلخ به نظر می‌رسد، ولی واقعیت همین است. وقتی سرشناس و مشهور هستی هم نقش بهتری به تو داده می‌شود، هم برای بازی در کارهای بهتر و مطرح‌تر دعوت می‌شوی و هم پول بیشتری می‌گیری!

چطور شد که پیوریتی را برای همکاری با تلویزیون انتخاب کردید؟

یک روز دوست تهیه‌کننده‌ام اسکات رودین به من تلفن کرد و گفت نوول پیوریتی جاناتان فرانزن را خوانده‌ای؟ پاسخ منفی دادم و اضافه کردم، می‌دانم یک نوول دیگرش به نام «تصحیحات» را که به مجموعه‌‌ای تلویزیونی تبدیل شده است، دیده‌ام. کار خوبی بود. هم کارگردانی‌اش خوب بود و هم داستان جذابی داشت. رودین گفت نوول را برایم می‌فرستد تا بخوانم. حدس زدم می‌خواهد با آن کار سینمایی تهیه کند و طبیعتا مرا هم به عنوان بازیگرش انتخاب کرده است. نیمی از حدسم درست بود. او امتیاز تولید یک مجموعه تلویزیونی را خریده بود. وقتی نوول را خواندم، احساسم این بود که کار درستی کرده است. این داستان بیشتر به درد یک کار دنباله‌دار تلویزیونی می‌خورد تا یک فیلم سینمایی.

چه چیز داستان نوول، شما را جذب خودش کرد؟

فکر می‌کنم یک داستان حماسی را تعریف می‌کند و سرشار از انرژی است. از آن دسته درام‌های دلهره‌آور روانکاوانه است که بیننده را در پایان هر اپیزود به دنبال خود می‌کشد و می‌خواهد ببیند بعد از آن چه خواهد شد. جالب است که تلویزیون یا سینما به دنبال چنین داستان‌های پیچیده و پررمز و راز اخلاقی برود. در داستان نوول (و همچنین مجموعه) شما شاهد نوعی ایده‌آلیسم جوانگرا هستید که شرافت انسانی را جستجو می‌کند و با مسائل و مشکلات متعددی (حتی قتل) روبه‌رو می‌شود. آنچه پس از مطالعه نوول مرا درگیر خودش کرد این بود که خواننده با داستان‌های جالب‌توجهی از آدم‌های متفاوت و در سنین مختلف روبه‌روست که از پس‌زمینه‌های متفاوت و متنوعی می‌آیند. از برلین شرقی گرفته تا جنگل‌های بولیوی و از غرب هارلم گرفته تا مرکز کالیفرنیا، هر یک از این کاراکترها داستانی شنیدنی برای تعریف دارند. در بستر چنین تنوعی است که ماجراهای مجموعه به پیش می‌رود.

تاکید سازندگان مجموعه روی نام و حضور شماست، ولی کاراکتر اصلی نوول یک زن است، حتی نام نوول هم براساس نام اوست.

درست است که داستان نوول درباره زن جوانی به نام پیوریتی است که در جستجو برای پیدا کردن پرسش‌هایی درباره خود و خانواده‌اش است، اما کاراکتر من هم (که در این راه با او همراه می‌شود و سرنوشت‌شان به هم گره می‌خورد) به اندازه او اهمیت دارد. فکر می‌کنم در مجموعه حضور کاراکتر آندراس پررنگ‌تر از پیوریتی خواهد بود.

ظاهر شدن در نقش یک مرد آلمانی در داستان مجموعه برایتان سخت نیست؟

بازیگری یعنی این که در نقش آدم‌های متفاوت در موقعیت‌های مختلف بازی کنی. این هم یک نقش دیگر است که باید سعی کنم به بهترین شکل ممکن آن را ارائه کنم.

مترجم: کیکاووس زیاری
منبع: گاردین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها