دهه 80 بدون شک دهه پوست‌اندازی تلویزیون در تولید سریال‌های مذهبی و آثار معرفتی است. اگر این گونه مفاهیم تا پیش از این در زمره تابو‌های آثار نمایشی قرار می‌گرفت، مجموعه‌هایی همچون صاحبدلان سال 85، توانست گام مهم تلویزیون در این حوزه محسوب شود و در دوره‌ای که به علت تقارن ماه مبارک رمضان با پاییز و استقبال بینندگان تلویزیون، سریال‌های این ماه برای مدیریت وقت سازمان بسیار با اهمیت می‌نمود نظر‌های بسیاری را به خود جلب کرد.
کد خبر: ۹۱۸۰۳۵

این استقبال در دوره‌ای اتفاق می‌افتد که ماه رمضان با سریال‌های کمدی پیوند محکمی دارد و یکباره یک سریال مذهبی می‌تواند نگاه مخاطب در این ماه را به سوی خود بچرخاند. این مجموعه از چند منظر مهم قابل بررسی است که به آن پرداخته می‌شود.

یک سریال با مفاهیم قرآنی

«صاحبدلان» روی مفاهیم عمیق قرآنی بنا شده است. این مفاهیم چه به لحاظ معنوی و چه به لحاظ جسمیت در سریال تنیده شده است. ورود قرآنی قدیمی، قصه اصلی را شکل می‌دهد و بر اساس بسیاری از سوره‌ها و داستان‌های قرآنی قصه اصلی پیش می‌رود. باید به این نکته توجه داشت که قرآن مجید اساسا کتابی است با داستان‌ها و قصه‌های فراوان که می‌تواند ایده اصلی بسیاری از کارهای مذهبی باشد و البته به جرأت می‌توان گفت صاحبدلان از این قصه‌ها بهره مناسبی برده است.

مهم‌ترین داستانی که قصه صاحبدلان بر مبنای آن بنا شده است داستان حضرت نوح(ع) و فرزندش است که در این داستان بین سیدخلیل و پسرش محمود اتفاق می‌افتد. قصه دیگر شاید قصه هابیل و قابیل و دو برادر در دو سوی حق و باطل است. این قصه‌های اصلی در کنار روایت‌های فرعی همگی مجموعه‌ای را تشکیل می‌دهند که می‌تواند نمونه کاملی از ساخت یک مجموعه براساس کتب آسمانی باشد. البته توجه به این نکته ضروری است که در سال‌های قبل و بعد از این مجموعه هم سریال‌های قرآنی ساخته شده، اما تفاوت عمده صاحبدلان با این آثار در این است که این مجموعه سعی کرده برداشتی دراماتیک از این قصه‌ها داشته باشد و از روایت نعل به نعل داستان اجتناب کرده است.

این تجربه بسیاری از پرسش‌ها و بیم‌ها را در مورد این که آیا می‌توان بر اساس یک داستان قرآنی سریالی با شخصیت‌های امروزی تولید کرد را بر طرف کرده است.

ساختار و قصه

قصه صاحبدلان براساس ورود یک قرآن قدیمی به خانه سید خلیل صحاف شروع می‌شود. ورود این کتاب باعث انقلابی در سیدخلیل می‌شود و او سعی دارد با کمک نوه‌اش دینا به پسر، همسر و برادر و خانواده او هشدار دهد تا از وقوع فاجعه‌ای برای آنها جلوگیری کند، اما به غیر از نوه‌اش هیچ کس او را باور نمی‌کند تا زمان مرگش و در این میان البته آدم‌های قصه به شکلی عیان شخصیت خود را به مخاطب نشان می‌دهند. برادر سیدخلیل، جلیل فردی است که در تمام این سال‌ها با برادر بر سر اعتقاداتش درگیر بوده و این مساله را به فرزندانش هم منتقل کرده است و حالا با بزرگ شدن بچه‌ها و آشکار شدن اختلاف عقیده‌ها این تنش بیشتر شده است. فرزند خلیل، محمود هم مانند پسر نوح کاملا در جهت تخریب پدر گام برمی‌دارد و اتفاقا نقشه اصلی او به دست آوردن همان قرآن قدیمی است که برای صحافی به حاج خلیل سپرده شده است.

ساختار روایی صاحبدلان به گونه‌ای است که با وجود حقانیت خلیل و این نکته که مخاطب کاملا به او ایمان دارد اما در جاهایی نگران اثبات حرف اوست و این که اگر پیش‌بینی خلیل برای سیل اشتباه از آب در بیاید با زخم زبان‌ها و تمسخر برادر و خانواده‌اش چه کند، اما در نهایت خلیل رو سفید می‌شود و البته به سوی معبود می‌شتابد. گویی او توسط خداوند انتخاب شده تا همانند پیامبران رسالت خود را ابتدا از خانواده اش شروع کند و البته در این راه هم مصیبت‌های زیادی را تحمل می‌کند. این کنایه‌ها و زخم زبان‌ها روی مخاطب هم تاثیر می‌گذارد و آنچنان با خلیل همراه می‌شود که در سکانس‌های پایانی بیننده از این که گاهی به او شک کرده احساس شرم می‌کند.

صاحبدلان از یک کهن الگوی قدیمی بر مبنای تقابل خیر و شر استفاده می‌کند و دقیقا به‌دلیل استفاده از این قصه ابدی می‌تواند قصه را به شکلی درست و دراماتیک جلو ببرد و نکته مهمی که در این داستان وجود دارد شباهت برخورد اطرافیان با خلیل بر مبنای برخورد تمام کسانی است که با حقیقت رو‌به‌رو می‌شوند و آن را انکار می‌کنند و آن را متعلق به گذشتگان و افسانه‌ها می‌دانند.

تکنیک پنهان محجوب

بدون تردید حسین محجوب در این سریال و چند سال بعدتر ـ در مسیر زاینده‌رود ساخته حسن فتحی ـ اوج هنر بازیگریش را به عنوان یک بازیگر برخواسته از مکتب تئاتر نشان می‌دهد. محجوب یک نوع تکنیک پنهان در ایفای این نقش را به نمایش می‌گذارد که خلیل را فردی با ایمان ودر عین حال مظلوم و تنها نشان می‌دهد که توان مقابله با زورگویی و خشونت کلامی برادرش را ندارد ولی ایمانش تا لحظه آخر تغییر نمی‌کند. او از نسل بازیگرانی است که برای هر نقش طراحی جداگانه‌ای دارند و بسیار حرفه‌ای با نقش برخورد می‌کنند. ذکر این خاطره جالب از مجید مجیدی برای شناخت شیوه بازیگری حسین محجوب کافی است و آن این که در فیلم رنگ خدا و در سکانس افتادن به همراه پسر نابینایش در رودخانه خروشان وقتی متوجه می‌شود هیچ بدلکاری حاضر به این کار نیست خود درون رودخانه می‌پرد و آن سکانس ماندگار خلق می‌شود. باران کوثری، پوریا پورسرخ و برزو ارجمند در آن سال‌ها در ابتدای راه بازیگری بودند و این را می‌توان از چهره‌هایشان هم تشخیص داد. محمد کاسبی و مهرانه مهین ترابی مانند همیشه بازیگرانی استاندارد بودند و البته این سریال بازیگری به نام حمید ابراهیمی را به تلویزیون معرفی می‌کند و آن طور که باید در این سال‌ها مانند آغاز راه موفق نبوده است.

قرار گرفتن عناصر موفق در کنار هم

صاحبدلان مجموعه‌ای است که از کنار هم قرار گرفتن سه عنصر اساسی یک تولید موفق تشکیل شده است. فیلمنامه خوب با تحقیق مناسب، کارگردانی و بازیگران حرفه‌ای و گروه تولیدی قوی که در ساخت اثر از تمام امکانات استفاده می‌کند و به عنوان مثال در طراحی صحنه و دکور به حداقل‌ها قانع نمی‌شود. این سریال ثابت می‌کند همانند تجربه‌های موفق غرب و هالیوود می‌توان براساس قصه‌های مذهبی آثاری قوی تولید کرد و این در حالی است که قرآن مجید از سوی خدواند متعال بسیار تصویری و دراماتیک نازل شده و در بسیاری از قصه‌هایش مانند قصه پیامبران می‌توان فیلمنامه‌های جذاب فراوانی متصور شد. نمونه بارز این نکته داستان حضرت یوسف(ع) یا حضرت موسی (ع) است که به شکلی باور نکردنی سینمایی ترسیم شده‌اند.

اگر بگوییم در سال‌های گذشته از این کتاب دوست داشتنی برای آثار نمایشی استفاده خوبی شده است سخن درستی نخواهد بود، اما می‌توان با نگاه به تجربه‌های سال‌های گذشته همچون مجموعه صاحبدلان در ادامه راه طرحی نو در انداخت تا از شگفتی‌های این کتاب عزیز بیشترین بهره را ببریم. قرآن کتاب همه بشریت است و کاش هر سال در ماه مبارک رمضان یکی از داستان‌هایش از تلویزیون مهمان سفره‌هایمان باشد.

محمدحسین لطیفی: کارگردان

محمدحسین لطیفی، کارگردان این سریال از آن دست فیلمسازانی است که در همه ژانرها تجربه‌اندوزی کرده است. از سرعت و هیجان تا عینک دودی در گونه کمدی و البته فیلمی ترسناک به نام خوابگاه دختران و همچنین فیلمی در ژانر دفاع مقدس به نام روز سوم و سریال‌هایی در تلویزیون که آنها هم به کلی با هم متفاوت هستند. وفا سریالی با مضمونی سیاسی در بستری عاشقانه، نردبام آسمان مجموعه‌ای تاریخی و باز هم عاشقانه که نشان می‌دهد محمد حسین لطیفی کارگردانی است تکنیسین که قواعد گونه‌های مختلف را بخوبی می‌شناسد و همین نکته باعث می‌شود تا هر سال یکی از گزینه‌های ساخت سریال‌های مناسبتی او باشد. در حال حاضر هم مجموعه پادری که ادامه دودکش و در فضای کمدی است در شب‌های ماه رمضان از شبکه یک در حال پخش است. آن چیز که مسلم است صاحبدلان به لحاظ قدرت کارگردانی و هدایت بازیگر از کارهای شاخص لطیفی است که مجموعه نردبام آسمان میتواند تا حدودی در این سطح قرار گیرد. لطیفی فیلمسازی است که بشدت در آثار موفقش متن و فیلمنامه خوبی در اختیارش بوده و باید امیدوار بود او بتواند با اندکی حوصله به روز‌های اوجش باز گردد.

علیرضا قاسم بریشی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها