در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
جالبتر این که مدیران اپراتورها و شرکتهای بزرگی که تمام یا بخش مهمی از فعالیت شان ارائه خدمات دسترسی به اینترنت از فناوریهای مختلف است نیز این مساله را عنوان کردهاند که اینترنت در ایران گران است. هرچند صحت این مساله با جزئیات فراوان آن از همه بیشتر نزد همین شرکتهای ارائهکننده خدمات اینترنت عیان است، اما کاملترین گزارش وضعیت در مورد این مساله را مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تهیه کرده است. پس گرانی اینترنت خواب و خیال نیست، واقعیتی است که همه به آن اذعان دارند. غیر از قیمت، مساله کیفیت ارتباط هم هست که جای بحث آن در این نوشته نیست، اما چون در ایران «قیمت بالا» کنار «کیفیت پایین» دست به دست هم دادهاند و پیمان برادری بستهاند، نارضایتی از قیمت بالا بیشتر خودش را نشان میدهد.
وعدهای همیشگی
ارزانی اینترنت یکی از وعدههای ثابت هر سه سکاندار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در سالهای اخیر بوده است. سلیمانی و تقیپور، وزیران دولت قبلی و واعظی، وزیر دولت کنونی هر کدام به نوبت این رسالت را برای خود و وزارت تحت مدیریت خود واجب میدانستند که قیمت اینترنت را پایین بیاورند؛ البته غیر از دو وزیر موقت که یکی از وزارت راه و دیگری از سازمان جغرافیا، پس از عزل تقیپور، چند ماه آخر دولت قبلی را بر کرسی وزارت فاوا نشستند. گذشته از این حقیقت که در دوره وزارت سلیمانی و تقیپور، با وجود فشار هر دو وزیر برای کاهش قیمت اینترنت که نتیجهاش افزایش کاربری در سطح کشور و بالا رفتن رتبه کشورمان در شاخصهای توسعهای است، این کاهش قیمت برای مردم محسوس نشد، دغدغه هر سه وزیر برای اینکه کار مفیدی در حق مردم و کاربران اینترنت کرده باشند ستودنی است، اما اینترنت ارزان نشد که دلایل مختلفی برای آن با توجه به اینکه راوی سخن در کدام طرف میز و در کدام بخش ـ بخش خصوصی، دولتی و نیمهخصوصی- نشسته باشد، عنوان شده است.
چرا اینترنت ارزان نشد؟
آنهایی که پشت میز شرکتهای ارائهکننده خدمات دسترسی اینترنت هستند، بعضی مواقع میگویند اینترنت ارزان شد! بعضی مواقع میگویند اینترنت با وجود تورم گران نشد! و بسیاری از مواقع بهطور ضمنی گفتهاند اینترنت ارزان نشده و دلیل آن را هم اعلام کردهاند. در مورد ادعای تحقق ارزان شدن اینترنت که بعضی از آقایان به آن اشاره کردهاند که حرفی نمیشود زد، زیرا همچنان تاکید بلندمرتبهترین مسئول فاوای کشور بر ارزان شدن است. اما وقتی ادعای ارزان شدن و «گرانتر نشدن» را که هر دو توسط شرکتهای ارائهکننده خدمات اینترنت طی این چند سال مطرح شده کنار هم بگذاریم، به مدل تجاری میرسیم که هدفش پاک کردن صورت مساله بوده و نتیجهاش اتفاقا گرانتر شدن اینترنت برای کاربر نهایی. یعنی مدل اینترنت با سرعت دسترسی بالاتر و ترافیک ارسال و دریافت محدود که به مدل «گیگفروشی» یا «حجمفروشی» معروف است. حساب و کتابش هم ساده است، امروزه بیشتر کاربران با توجه به اینکه از چه فناوری برای دسترسی به اینترنت استفاده میکنند، از یک اشتراک اینترنت برای چند وسیله ارتباطی بهره میگیرند. مثلا در یک خانواده چهار نفره، اگر یک رایانه شخصی یا لپتاپ، یک تبلت و سه گوشی هوشمند وجود داشته باشد -پدیدهای که دیگر در این دوره و زمانه چیز عجیبی نیست- این خانواده از یک اشتراک مثلا 512 کیلوبیت بر ثانیه برای پنج دستگاه ارتباطی استفاده میکند. اگر در مصرف روزانه این خانواده از اینترنت، دانلود موسیقی، فیلم و دیگر محتواهای نسبتا حجیم را هم در نظر نگیریم، فقط بهروزرسانیهای نرمافزاری، آنتیویروسها و استفاده از شبکههای اجتماعی باعث میشود این خانواده چهار نفره، ترافیک زیادی را نیاز داشته باشد؛ زیاد البته در مقایسه با ترافیکهای محدود سهمیهای در مدل «حجمفروشی» یا اینترنت حجمی. بهاینترتیب سهمیه ترافیک ماهانه یا سالانه کاربر زود تمام میشود و کاربر باید ترافیک را جداگانه خریداری کند.
پای صحبت شرکتها
اما اگر پای صحبت همین شرکتها بنشینیم متوجه میشویم اول اینکه آنها پهنای باند را بسیار گرانتر از نرخ متوسط جهانی میخرند و دوم اینکه پیچیدگیهای عجیبی در کار این شرکتها وجود دارد که باعث میشود قیمت اینترنت در ایران واقعا گران باشد. شرکتهای ارائهکننده خدمات دسترسی اینترنت ارزان نشدن اینترنت را عمدتا به گردن قیمت بالای پهنای باند و به عبارت دیگر شرکت ارتباطات زیرساخت، از شرکتهای زیرمجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات میاندازند.
اما از طرف دیگر اوایل تابستان 89 و زمانی که شرکتهای ارائهکننده اینترنت پیکان خود را به سمت قیمت بالای پهنای باند از سوی زیرساخت نشانه رفته بودند، مدیرعامل وقت شرکت مخابرات ایران برای اولین بار از «بازار سیاه پهنای باند» اینترنت صحبت کرد که معنیاش این بود که چند شرکت بزرگ اینترنتی، به دلیل اینکه مصرف پهنای باندشان از بقیه رقبا بیشتر است، پهنای باند مازاد مصرف خود را از شرکت ارتباطات زیرساخت میخرند و به قیمت گرانتر به شرکتهای کوچکتر و دیگر متقاضیان میفروشند.
نقش شرکت زیرساخت
شرکت ارتباطات زیرساخت هم در این چند سال نظرش این بود که قیمت پهنای باند تاثیری 20 تا 25 درصدی بر قیمت تمام شده اینترنت ارائه شده توسط شرکتهای ارائهکننده خدمات دسترسی اینترنت دارد. زیرساخت عنوان کرده بود خطوط STM1 را گاهی با تخفیف به شرکتها میفروشد، اما شرکتها این تخفیف را در قیمت نهایی عرضه خدمات خود نمیآورند. هرچند آمار و ارقام قیمت خرید پهنای باند و فروش آن به شرکتهای اینترنتی بخوبی مساله گرانفروشی پهنای باند را نشان میدهد. هرچند شرکت ارتباطات زیرساخت روشهای خرید لینکهای STM1 مختلفی را طی این چند سال تجربه کرده است.
قراردادهای کوتاهمدت و بلندمدت که در هرکدام با توجه به نوع قرارداد، قیمت لینکهای STM1 تفاوت دارد. عددی که بیشتر کارشناسان بر آن توافق دارند این است که هر لینک STM1 وقتی به مرز ما میرسد با قیمتی حدود 800 دلار خریداری میشود. به این 800 دلار مبالغ دیگری نیز بهعنوان قیمت «نگهداری و بهرهبرداری» اضافه میشود که حاصل آن قیمتی حدود هزار دلار میشود. یعنی حدود سه میلیون و 500 هزار تومان. اما شرکت ارتباطات زیرساخت هر STM1 را حدود 20 میلیون تومان به شرکتهای اینترنتی و متقاضیان پهنای باند در داخل کشور میفروشد.
چرایی اینکه اینترنت ارزان نشد داستانهایی از این دست دارد که هرکدام بسته به این که راوی چه کسی بوده، متفاوت است. هرچند گرانی قیمت پهنای باند عرضه شده به شرکتهای اینترنتی حقیقتی غیرقابل انکار است، اما درمجموع برآیندی از تمام دلایل را میتوان برای این حقیقت که چرا اینترنت ارزان نشده، در نظر گرفت.
اخبار و وعدههای امسال
امسال اما از اول سال اخبار زیادی را در مورد ارزان شدن اینترنت خواندیم. کاهش تعرفه ترافیک داخلی و کاهش 15 درصدی قیمت اینترنت بینالمللی برای کاربران نهایی از جمله خبرهایی است که چند روز گذشته مورد توجه قرار گرفته است.
آخرین خبر در این مورد به پروژهای به نام (IXP (Internet Exchange Pointبرمیگردد. اما ارتباط این پروژه با ارزانی اینترنت چیست؟ به سادهترین صورت میتوان این طور توضیح داد که تا پیش از راهاندازی مراکز IXP در کشور، حجم ترافیکی که از کشور خارج میشد، برای شرکتهای اینترنتی هزینهبر بود. یعنی شرکتهای اینترنتی برای ترافیکی که از کشور خارج میشد باید به شرکت ارتباطات زیرساخت پول میدادند. کار مراکز IXP این است که وقتی مبدا و مقصد هر دو در کشور باشند، نمیگذارد ترافیک از کشور خارج شود. بهاینترتیب جلوگیری از خروج ترافیکی که میتواند در داخل ایران چرخه داشته باشد از چند نظر مورد توجه قرار میگیرد. از منظر صرفهجویی برای اینکه بخشی از پولی که شرکتهای اینترنتی برای خروج ترافیک از ایران به شرکت ارتباطات زیرساخت میپردازند، کم میشود. از منظر دیگر، این پروژه و جلوگیری از خروج ترافیک اینترنت را به آنچه «توسعه شبکه ملی انتقال داده» خوانده شده نسبت دادهاند.
هرچند مشابه با بسیاری از پروژههای دیگر، وقتی صحبت از مزیتهای پروژهها باشد، فهرستی از مزایا و منافع به دنبال آن قطار میشود. در مورد این پروژه که ظاهرا بخشی از تامین مالی آن غیر از بودجه، از منابع سرمایهگذاریهای داخلی جذب شده، منافع زیادی از سوی خود شرکتهای اینترنتی و ارائهکنندههای خدمات محتوای دیجیتال عنوان شده که نمیتوان ارتباط زیادی بین این منافع با این پروژه پیدا کرد.
افزایش کیفیت محتوای داخلی، کاهش چشمگیر هزینه محتوای داخلی، مهاجرت سرورهای ایرانی از خارج کشور به داخل به علت مزیتهای قیمتی و کیفیتی که برای آنها وجود داشته، تقویت و توسعه اشتغال در حوزه دیتاسنترها به علت افزایش تقاضا درنتیجه کاهش قیمت تمام شده، تقویت و توسعه اشتغال در حوزه تولید محتوای داخلی به علت مزیتهای کیفیتی، از مزایایی است که شرکتهای اینترنتی از راهاندازی مرکز IXP عنوان کردهاند که البته غیر از کاهش قیمت که ناشی از صرفهجویی هزینه شرکتهای اینترنتی در قبال پرداخت هزینه ترافیک خروجی اینترنت به شرکت ارتباطات زیرساخت است، نمیتوان به مهاجرت سرورهای ایرانی از خارج کشور به داخل به علت مزیتهای قیمتی و بخصوص مزایای کیفیتی و اشتغالسازیهای بعد از آن خوشبین بود.
به هرحال شرکتهای اینترنتی حداقل با روی خوش از این پروژه استقبال کردهاند و برای تشکر از راهاندازی آن نامهای هم به وزیر نوشتهاند و نه تنها نوید ارزانی میدهند، بلکه از اتفاقهای خوب دیگر هم خبر میدهند.
آیا میتوان به ارزان شدن امیدوار بود؟
با در نظر گرفتن این حقایق و این مساله که بالاخره قسمت زیادی از گفتهها و دلایل تمام طرفین مساله در گران بودن اینترنت و ارزان نشدن آن تاکنون درست بوده است، این که آیا اصلا میتوان امیدوار بود اینترنت ارزان شود ، امیدی واهی است یا واقعیتی در راه تحقق مسالهای است که خودش را بزودی ثابت میکند. امید بر انسان عیب نیست بخصوص که این همه وعده و وعید هم پشتوانه آن است. ارزانی اینترنت به معنی واقعی باید شامل حال همه کاربران بشود و روندی مانا داشته باشد. همچنین این مساله نباید به مدل تجاری دیگری منتهی شود که صورت مساله را پاک کند و تنها ظاهری موجه برای ادعایی قدیمی مهیا کند. ضمن اینکه کیفیت از آنچه هست تنزل نکند. خیلی حیف میشود اگر بعد از این همه تلاش برای ارزان شدن اینترنت و این همه وعده از سوی دولت و بخش خصوصی، باز هم این ارزانی نصیب کاربران ایرانی نشود. اما خودمانیم چه چیزی در این سالها ارزان شده که اینترنت دومیاش باشد؟
محمدعلی پورخصالیان
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم