زلال معنویت، جرم و بزه را می‌شوید

جوامع انسانی از دیرباز، هیچ‌گاه عاری از جرم و جنایت نیست و متاسفانه در حال حاضر نیز بیشتر کشورهای دنیا گرفتار افزایش بزهکاری شده‌اند. جرم و بزه، نقش مهمی در اختلال نظم اجتماعی و پیدایش ناامنی دارد. مجرمان با تعدی به حقوق فردی و اجتماعی و از میان برداشتن نظم موجود، امنیت را از میان می‌برند و جامعه را دچار اختلال می‌کنند.
کد خبر: ۹۱۵۶۳۸
زلال معنویت، جرم و بزه را می‌شوید

جامعه‌شناسان و جرم‌شناسان، به منظور کشف دلایل بزهکاری و یافتن راه‌حل‌های پیشگیری از جرم، تحقیقات بسیاری انجام داده‌اند. آنها هنگام بررسی و شناخت عوامل و متغیرهای فردی و اجتماعی‌، اقتصادی و فرهنگی موثر در ایجاد بزهکاری‌، متوجه نقش آموزه‌های دینی و هوش معنوی در کاهش بزهکاری شده‌اند.

هوش معنوی و پیشگیری از ارتکاب به جرم

آیا هوش معنوی می‌تواند در پیشگیری از ارتکاب به جرم موثر باشد؟

در پاسخ به پرسش فوق بهتر است ابتدا تعریفی از هوش معنوی داشته باشیم. منظور از هوش معنوی، تجربه‌ای است که فرد در ارتباط معنادار با موجودی برتر از خود حس می‌کند. هوش معنوی زمینه تمام مواردی است که به آنها اعتقاد و باور داریم. این که به هدف زندگی و از کجا آمده یا به کجا می‌رویم فکر می‌کنیم، نشان از وجود هوش معنوی در ماست.

بنابر تحقیقات، مشخص شده است عقل و هوشیاری در پیشگیری از جرم تاثیر بسزایی دارد و هوش معنوی توانایی درست اندیشیدن را در فرد بالا می‌برد و به او کمک می‌کند درست را از نادرست تشخیص دهد و دچار اضطراب و آشفتگی نشود. این هوش دربرگیرنده باورها، هنجارها، عقاید و ارزش‌هایمان است. به عبارت دیگر هوش معنوی توانایی هوشمندانه و خردمندانه عمل کردن فرد را نشان می‌دهد. بنابراین می‌توان گفت این هوش، فرد را به نوعی تعادل روحی می‌رساند و به دلیل تنظیم عملکردش، از جرم و بزهکاری دور باقی می‌ماند. در حقیقت در بررسی‌ها معلوم شده حتی وجود قوانین سخت جزایی در یک جامعه، بدون نیروی معنویات و داشتن مردمی که ارزش‌های معنوی را حفظ کنند، نمی‌تواند رفتارهای مجرمانه و بزهکاری را از ریشه کند. در این خصوص نظریه‌های متفاوتی وجود دارد که وجود باورهای معنوی را الزامی می‌داند.

هوش معنوی و کنترل اجتماعی

تراویس هیرشی، یکی از جرم شناسان سرشناس، نظریه کنترل اجتماعی را ارائه کرده است. او در این نظریه می‌گوید، رفتار مجرمانه در نتیجه ضعف فردی یا گسستن او از جامعه رخ می‌دهد. او چهار عامل را که موجب پیوند فرد به جامعه می‌شود، معرفی می‌کند: وابستگی، تعهد، درگیری و باور. وابستگی به تعلق خاطری اشاره دارد که فردی نسبت به اطرافیان خود دارد و او به خاطر توجه آن افراد، دست به اعمال مجرمانه نمی‌زند. عامل بعدی یعنی تعهد، به مقدار انرژی و سرمایه فرد اشاره دارد. وقتی کسی عمل خلافی مرتکب می‌شود، سرمایه‌های باارزش زندگی‌اش را در معرض خطر قرار می‌دهد. سومین عامل نیز درگیری است و به مقدار فعالیت‌ها و مشغولیت‌های فردی اشاره می‌کند. اگر فردی بیکار نباشد، کمتر به خلاف فکر می‌کند. عامل چهارم و مهم‌ترین آن، باور و اعتقاد است. اگر فردی به هنجارهای اجتماعی معتقد باشد، کمتر آنها را نقض می‌کند و مذهب و هوش معنوی، این عامل از پیوند فرد به جامعه را تقویت می‌کند. همچنین باورهای معنوی روی انتخاب افراد بسیار موثر است و آنها معمولا در زندگی، انتخاب‌های هوشمندانه‌ای دارند و با افرادی مانند خود همنشینی می‌کنند. هوش معنوی با اثرات فردی و اجتماعی‌ای که از خود به جا می‌گذارد می‌تواند از اعمال بزهکارانه بکاهد.

هوش معنوی و اثرات فردی و اجتماعی آن

باورهای مذهبی و گرایش به معنویات، در سطح فردی، موجب آرامش روان و رضایت از زندگی می‌شود. فرد درک صحیحی از هستی و زندگی پیدا می‌کند و کمتر دچار تشویش و نگرانی می‌شود. از طرفی جلوی سرخوردگی و افسردگی افراد را می‌گیرد. محققان در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیدند که برخی از بزهکاران در زندگی دچار خستگی و کسالت هستند و برای ادامه دادن، به نوعی تحریک عصبی نیاز دارند و برای تامین این نیاز دست به رفتارهای پرخطر می‌زنند. اما باورهای مذهبی و گرایشات معنوی این نوع افسردگی را از زندگی افراد دور می‌کند و آنها با درک پرمعنا بودن زندگی، روش صحیحی برای خود در پیش می‌گیرند.

گرایش‌های معنوی در سطح اجتماعی نیز، موجب انسان دوستی، اتحاد و انسجام اجتماعی، احساس مسئولیت و در نتیجه کاهش جرم می‌شود. در تحقیقی در 182 ایالت از آمریکا مشخص شد ایجاد فضای معنوی در جامعه باعث می‌شود مردم به یکدیگر احترام بگذارند و برای هم ارزش قائل شوند. آن دسته از افراد که در محیطی مذهبی با گرایش‌های معنوی زندگی می‌کردند، به یکدیگر توجه بیشتری نشان می‌دادند و برای کمک به یکدیگر پیشقدم بودند. در چنین محیطی افراد به یکدیگر احساس تعلق کرده و پیوند بهتری با همنوعان خود برقرار می‌کنند. در نتیجه از میزان جرم و بزهکاری نیز کاسته می‌شود. درحقیقت باورهای معنوی موجب برقراری هنجارهای اخلاقی و پیوندهای اجتماعی می‌شود. دیگر کسی احساس تنهایی و اضطراب نمی‌کند و در نتیجه جامعه سالم، بزهکار کمتری خواهد داشت.

منبع:takingcharge.csh.umn.edu

مترجم: نادیا زکالوند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها