یاسر با وجود نقشآفرینیهای گزیدهاش از عالم سینما هم به دور نمانده و علاوه بر بازی در فیلمهای سینمایی چون «روز سوم» و «توفیق اجباری» خود، تهیهکنندگی فیلم «اسب سفید پادشاه» را هم عهدهدار شده است. با او به بهانه بازی در مجموعه پادری گفتوگو کردیم و از تجربه همکاری دوبارهاش با محمدحسین لطیفی پرسیدیم.
از قبول حضور برای بازی در نقش منصور بگویید. ویژگیهای اصلی این نقش که شما را به قبول آن ترغیب کرد چه بود؟
حقیقتش را بخواهید در ابتدای مراحل شروع و پیشتولید کار اصلا خبر نداشتم که من هم قرار است در این مجموعه بازی کنم و آقای لطیفی مرا برای نقش منصور در نظر گرفتهاند؛ بلکه گمان میکردم که کار قرار است با حضور همان بازیگران سری اول ادامه پیدا کند. اما بعد با من هم تماس گرفتند و در خصوص نقش با هم صحبت کردیم. متوجه شدم منصور شخصیتی است که با نقشآفرینیهای قبلیام به گونهای متفاوت است و دو سه وجه متمایز از هم دارد. در واقع در ابتدا شخصیتی است که بسیار موجه و متین است و در ادامه تغییراتی میکند که در خصوصش توضیح بیشتری نمیتوانم بدهم و مخاطبان خودشان باید شاهدش باشند. همه این عوامل دست به دست هم داد و در کنار حضور شخص محمدحسین لطیفی در مقام کارگردان کار و متن خیلی خوب کوروش نریمانی، باعث شد که با افتخار حضور در این مجموعه را بپذیرم.
سابقه دوستی و همکاری قبلیتان با لطیفی چقدر در قبول این نقش تاثیرگذار بود؟
من همواره در انتخاب نقشها بسیار حساس هستم و همیشه برایم این قضیه مهم بوده که انتخابهای درستی داشته باشم. محمدحسین لطیفی به نگاه من فرد بسیار هوشمندی است و نگاه خاصی دارد که باعث میشود نیاز مخاطبش را بدرستی شناسایی کرده و سریالهایی مطابق با همان نیازها بسازد. شما اگر چشماندازی به گذشته داشته باشید و مجموعههایی چون «وفا» و «صاحبدلان» را به خاطر بیاورید، قطعا این حرفم را تائید میکنید که همه این مجموعهها جدای از مناسبتی بودنشان بشدت مورد استقبال قرار گرفتهاند. خب اینها همه در انتخاب من و اطمینان به کار ایشان تاثیر دارد؛ اما این را هم در نظر بگیرید که من در شش سال گذشته در هیچیک از ساختههای اخیر لطیفی بازی نکردهام و در واقع رفاقتمان سایهای بر فعالیت هنریمان نینداخته است. من هرگز به خودم اجازه نمیدهم که در عالم دوستی از ایشان درخواست نقش کنم و انتخاب درست برای هر دوی ما در وهله اول اهمیت است. به هر حال، به تشخیص ایشان این نقش فرصت خوبی برای همکاری دوباره بود.
چالشهای حضور در این مجموعه که در واقع سری دوم و ادامه مجموعه «دودکش» محسوب میشود، برای شما به عنوان بازیگری که تازه به کار ملحق شدید چه بود؟ نمیترسیدید نقشتان اقبال مخاطبان را در پی نداشته باشد؟
اضافه شدن یک شخصیت جدید به مجموعهای که همه شخصیتهای دیگرش از قبل برای مخاطبان معرفی شده و دیده شدهاند، کار بسیار سختی است . هم به لحاظ قبول کردن برای مخاطبان و هم نقشآفرینی برای خود بازیگر چالشی جدی محسوب میشود؛ چرا که اگر مورد حمایت تیم و گروه بازیگران قرار نگیری هرگز نمیتوانی اتفاقاتی را که در ذهن داری به مرحله اجرا در بیاوری. لذا جا دارد از زحمات و حمایت خوب تمام اعضای این مجموعه تشکر کنم بخصوص از بهنام تشکر، چرا که کمکهای زیادی به من کرد و همه اعضا با آرامششان بستر کار بهتر را برایم فراهم کردند.
به نظر میرسد منصور نقش متفاوتی در کارنامه کاریتان محسوب میشود و به لحاظ جدی بودنش در تمایز با نقشهای قبلیتان است؛ چقدر این تفاوت را قبول دارید؟
شخصیت منصور پیچیدگیهای خاص خود را دارد و متاسفانه هیچ توضیح اضافهای در مورد شخصیتش نمیتوانم بدهم. فقط این را میگویم که در ادامه تغییرات زیادی خواهد داشت و از مخاطبان میخواهم که صبور باشند و با اعتمادی که به کار دارند دست از قضاوتهای عجولانه بردارند؛ چرا که در قسمتهای بعدی حسابی غافلگیر خواهند شد.
البته گریمتان هم بسیار متفاوت است و با چهرهای که در مجموعههای قبلی داشتید فرق میکند؛ به طوری که خیلی از مخاطبان در قسمتهای نخست نتوانسته بودند شما را تشخیص بدهند. در مورد گریم هم برایمان توضیح بدهید.
بله گریم کار بسیار خوب است و برای این نقش چهرهای بسیار متفاوتتر از کارهای قبلیام تعریف شد که بسیار هم دوستش دارم و باید از طراح و مجری گریم این کار هم تشکر بکنم. در واقع این چهره متفاوت باعث شد که منصور علاوه بر رفتار به لحاظ ویژگیهای بصریاش هم متمایز شود. این اتفاقی بود که تاثیر خوبش را در نقش هم شاهدیم.
با توجه به این گزیدهکاریتان در انتخاب نقشها، آیا به لحاظ بازی در میان دو حوزه سینما و تلویزیون هم مرزی قائل هستید؟
خب سینما حوزهای است که خیلی حرفهایتر است و حساسیتهای بیشتری را هم میطلبد. در واقع کارها باید بسیار هدفمندتر باشند تا به دل مخاطب بنشینند. اما این حقیقت را نادیده نگیریم که تلویزیون رسانهای است که مخاطب 70 میلیونی دارد و به لحاظ حسی بودن، ارتباط مردم با آن خیلی بیشتر است. این برایم خیلی مهمتر است و دلم میخواهد اگر در مناسبتی بخصوص ماه رمضان مجموعهای با بازی من پخش میشود، لبخندی را هم به لب مخاطبانم بیاورم و این مساله برایم بسیار ارزشمند است.
و دلتان نمیخواهد روزی نقشی جدی و حتی منفی را تجربه کنید؟
قطعا همینطور است و به عنوان یک بازیگر تجربه نقشهای متفاوت را دوست دارم. اما تعریفی که من از نقش منفی در ذهن دارم چیز متفاوتی با نقشهای کلیشهای مرسوم است. برای مثال نقش خرچنگ در مجموعه تلویزیونی «وفا» که فرهاد قائمیان آن را ایفا کرد یا فواد «روز سوم» با بازی حامد بهداد. در واقع اینها نقشهایی هستند که منفی بودهاند، اما منفور نه و هر مخاطبی ذرهای میتوانست با آن ارتباط برقرار کند و نگران حال شخصیتهایشان باشد. چون خودم در جریان بازی در این کارها بودهام و از سختی کارشان آگاه هستم، این دو نقش را مثال زدم. تعریف من از نقش منفی این است و دلم میخواهد روزی چنین نقشهایی را بازی کنم.
به عنوان پرسش آخر استقبال مردم از مجموعه پادری را در همین قسمتهای پخش شده چطور ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید آیا ممکن است سری سوم این مجموعه برای پخش در سالهای بعد ساخته شود؟
من فقط نظر شخصیام را میتوانم بگویم. به نظر من ادامه ساخت یک مجموعه تلویزیونی تصمیمی است که در وهله اول مردم باید بگیرند و با علاقه و محبتشان از تداوم کار حمایت کنند. در ادامه نظر مسئولان سازمان هم دخیل است و آنها باید نظر مساعدی را نسبت به این قضیه داشته باشند. اما اگر همه شرایط برای ساخت سری سوم فراهم باشد چرا که نه؟ قطعا ساخته شدنش اتفاق بدی نخواهد بود. مثل مجموعه پایتخت که در ادامه هم موفق بود و با در کنار هم قرار دادن تیمی حرفهای و قدرتمند توانست در جذب نگاه مخاطبان همچنان درخشان عمل کند. به نظرم اگر این اتفاق برای پادری هم بیفتد، بعید است کسی از آن استقبال نکند.
زهرا غفاری
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد