نقد و بررسی بازی آنچارتد 4

جویبـار روایت

همان طور که پیش‌نمایش‌های چشمگیر این بازی القا کردند و هواداران معتقد و متوقع بودند، با یکی از بهترین اختتامیه های تاریخ بازی‌های رایانه‌ای روبه‌رو هستیم. آنچارتد 4 با زیبایی هرچه تمام‌تر، با کمترین نقص ممکن و با ابهتی خاص داستان ناتان دریک را به پایان برده و هواداران را انگشت به دهان کرده است.
کد خبر: ۹۰۸۵۰۸

در ساعات اولیه بازی، عتیقه‌ای به‌دست ناتان کشف می‌شود که رویش نقل قولی از کتاب مقدس و از زبان دیسماس حک شده است: «هر چه به ما می‌رسد، عاقبت کرده خودمان است.» دیسماس از کسانی بود که به روایتی همراه عیسی مسیح مصلوب شد. او سال‌ها به سرقت و کشتار مردم بی گناه مشغول بود و در نهایت در تقاص خطاهایش به مرگ محکوم شد. روایت است که وی با بیان این آخرین سخنان توانست رستگاری خود را بخرد.

این نقل قول، بخوبی فضای بازی را با غفلت‌ها، خیانت‌ها، افسوس‌ها و رستگاری‌هایش ترسیم می‌کند. آنچارتد 4 در تمام لحظات، از بزرگ‌ترین صحنه‌های پر زد و خورد گرفته تا صمیمی‌ترین و آرام‌ترین قطعاتش، روایت را با احاطه‌ای مثال‌زدنی بر نفوس شخصیت‌هایش پیش می‌برد.

در سه قسمت گذشته، شاهد سفر ناتان دریک ماجراجو به بخش‌های متعددی از جهان بودیم. در قسمت اول دنبال شهر افسانه‌ای الدورادو در جنگل‌های بارانی آمازون، در قسمت دوم به دنبال سنگ سینتامانی در قلب هیمالیا و در نهایت به شهر شن‌خورده ارم ذات‌العماد سفر کردیم که تاریخ خاص خود را دارد، اما آنچارتد 4 با توفان آغاز نمی‌شود. ناتان با همسرش النا فیشر که یک خبرنگار مستقل است، زندگی آرامی را می‌گذراند. تفریحشان هم بازی‌های ویدئویی است.

اما با پیدا شدن سر و کله سم، برادر بزرگ‌تر ناتان که 15 سال خیال می‌کردند مرده است، گردباد به پا می‌شود. سم با جنایتکاران به مشکل برخورده و بدهی زیادی به آنان دارد. او سرنخی از یکی از بزرگ‌ترین گنج‌های دنیا پیدا کرده که از اولین روزهای کاوشگری‌هایشان در پی آن بوده‌اند. اینجاست که آرامش ناتان برهم خورده و دو برادر به سفر تازه‌ای پا می‌گذارند.

پیدا شدن مجدد سم، نه تنها آرامش زندگی ناتان را به هم زده که میان او و همسرش هم کدورت ایجاد می‌کند. در آنچارتد 4 وقایعی از گذشته ناتان و چگونگی شکل یافتن خلق و خویش را می‌بینیم؛ این‌که چطور از فرمانبری ابا دارد و شوخی را برای دفاع از خود به‌کار می‌برد و چطور مدت‌ها قبل، خشونت را وسیله‌ای قابل توجیه برای رسیدن به هدف می‌دانسته است. نگاه‌های خیره و مظلومانه دریک به همسرش اِلِنا یا لرزشی که هنگام تعریف کودکی‌اش در صدایش موج می‌زند، حکایت از دقتی بی‌مثال در ادای ایده‌های تیم صداپردازی و انیمیشن دارد.

توجه به جزئیات در گیم‌پلی بازی نیز موج می‌زند. مانند قسمت‌های قبلی، گیم‌پلی این قسمت نیز حول ارکان معمول بازی‌های اکشن ماجرایی یعنی مکانیک‌های تیراندازی، صعود از ارتفاع، حل معما و... می‌گذرد. در این قسمت می‌توانید بعضی از قسمت‌های بازی را بدون هرگونه آسیب به دشمن طی کنید. ایده‌ای که یادآور خصلت بازی قبلی ناتی داگ، یعنی Last of Us است. بجز این، بازیکن را بیشتر با روحیه محافظه‌کارتر ناتان کنونی آشنا و همیار می‌کند.

مثل هر گیم دیگری، این بازی نیز بدون نقص نیست و با وجود انیمیشن‌های فوق‌العاده روان بازی، گاهی پیش می‌آید که ناتان پشت نقطه‌ای نادرست پناه بگیرد یا لبه‌ای اشتباه را بچسبد، اما این خطاها آن‌قدر کم و خوبی‌های بازی چنان زیاد است که آسیب جدی به تجربه بازیکن وارد نمی‌کند.

این قسمت از آنچارتد، عناصر دیگری را هم از بازی «آخرینان ما» به عاریه گرفته است. رویکرد طی مراحل بسیار وسیع‌تر شده است. می‌توانید دشمنان یک محدوده را خوب زیر نظر گرفته سپس حساب شده به دلشان بزنید یا اصلا همه را دور زده و از نقطه‌ای میانبر و بدون درگیری محل را ترک کنید. خوشبختانه سازندگان تعادل خوبی میان عناصر بازی ایجاد کرده‌اند و این گزینه‌ها هیچ وقت مایه تنزل بازی نمی‌شوند.

صحنه‌های این قسمت از بازی نه تنها بهترین‌های این سری که از بهترین‌ها در تمام سبک هستند. هرجا که بازیکن احساس می‌کند آنچارتد کم‌کم لحنش را نرم کرده و کند پیش می‌رود، با یک تعقیب و گریز فوق‌العاده از جا ‌کنده می‌شود. سرعت این صحنه‌ها واقعا بالاست و طراحی مراحل نیز به گونه‌ای صورت گرفته که بازیکن مجبور نباشد سرعت را فدای دقت کند.

کلید این ریتم روان نیز در نحوه هدایت بازیکن توسط نورپردازی و دوربین است که بخوبی لبه‌ها، درها یا دیوارها را برای بازیکن پررنگ می‌کند تا بموقع عکس‌العمل نشان دهد. همین مورد برای صداپردازی بازی نیز صدق می‌کند و خیلی مواقع، دیالوگ‌های کاراکترهای دیگر هدایتگر بازیکن می‌شود.

در نهایت از همه جزئیات باید به کل برسیم. آنچارتد4 مصداق واقعی تمام کردن است. اگر جنگل‌های درون بازی را زیبا و شبیه‌سازی اسکاتلند را در آن وسیع بخوانیم، کم‌لطفی کرده‌ایم. جنگل‌ها گویا جان دارند و نقشه‌های بازی حیرت‌آورند. انیمیشن بازی نیز همان طور که باید در شاءن یک بازی انحصاری باشد، استانداردی نو برای عناوین هم‌قطار خود پدید آورده است. سطح جزئیات واقعگرایانه در چهره‌ها تکان‌دهنده است.

بخش آنلاین بازی نیز لطف خاص خود را دارد. با حضور شخصیت‌های مهم کل سری آنچارتد در این بخش و هیاهویی که در آن به پاست، باید آن را یک آشوب به تمام معنا دانست؛ البته از نوع خوبش. علاوه بر اکشن مسلحانه‌ای که در بازی متداول است، استفاده از عتیقه‌های کشف شده در طول سری نیز در بخش مولتی‌پلیر بازی نقشی پررنگ دارد. اتکا به قدرت الدورادو، توهماتی را احضار می‌کند که به جان دشمنانتان می‌افتد، سنگ سینتامانی هم‌تیمی‌های شکست خورده را احیا می‌کند و با استفاده از جن نیز می‌توانید به نقاط مختلف نقشه تلپورت کرده و راحت‌تر دشمنان را از پا دربیاورید.

البته با وجود تمام خوشی‌هایی که از بخش مولتی‌پلیر آنچارتد عاید بازیکن می‌شود، جاذبه اصلی آن همان بخش داستانی بازی است. گیم‌پلی و داستان در بخش داستانی آنچارتد از یکدیگر جدا نیستند؛ گیم‌پلی روایت را به پیش برده و روایت گیم‌پلی را به جلو می‌تازاند. آنچارتد4 به غایت هرآنچه خوبان دارند در خود جمع کرده است. آنچارتد مصداق بارز یک سفر به یاد ماندنی است؛ مصداق بارز یک خاطره خوش که تجربه آن برای هر هوادار پلی‌استیشن ضروری است.

Uncharted 4: A Thief’s End

پلتفرم PS4

ناشر Sony Computer entertainment

سازنده Naughty Dog

سبک اکشن ماجرایی

امتیاز 10

سیاوش شهبازی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها