یادداشت

شهرآفتاب به شهروندانش زنده است

شهر باید آباد باشد، برو بیا داشته باشد، برج و بارو داشته باشد، شهر خرابه را هیچ کس دوست ندارد، هیچ کس دل به دلش نمی‌دهد، شهروندش نمی‌شود. شهری هم که شهروند نداشته باشد شهر نیست، خرابه است.
کد خبر: ۹۰۴۰۶۳

حکایت شهرآفتاب هم همین است، شهرآفتاب هرقدر هم که بزرگ باشد و تازه ساز و نو نوار، باز هم به شهروندانش زنده است؛ به بازدیدکننده‌هایی که خودشان را می‌رسانند از کیلومترها آن‌طرف‌تر به حاشیه بزرگراه خلیج فارس، قبل از عوارضی تهران ـ قم. بازدیدکننده‌هایی که شلوغی مترو را تاب می‌آورند، در ترافیک اتوبان دم نمی‌زنند و از گرمای هوا کلافه نمی‌شوند. خانواده‌هایی که زیرانداز برمی‌دارند و بساط غذا و فلاسک چای؛ دست بچه‌هایشان را می‌گیرند و راه می‌افتند سمت شهرآفتاب، تا کتاب بخرند و خوش بگذرانند و این دقیقا همان روی دیگر شهر آفتاب است. همان روی دیگر سکه که شهرتازه ساز آفتاب را، آباد کرده و با آبرو. آن هم در پایتختی که برای تفریح و وقت‌گذرانی در آن،‌ مقصد زیاد است و دست مردم برای انتخاب باز، اما امروز که تمام بشود، دقیقا 9 روز است که مردم شهرمان، اسم یک جای دیگر را هم به فهرست مکان‌های تفریحی‌شان اضافه کرده‌اند؛ یک جای جدید برای گذراندن وقت.

شهر جدید تهرانی‌ها، شبیه مکان‌های تفریحی قبلی نیست. در دل بیابان قرار گرفته؛ کیلومترها آن‌طرف‌تر از برج‌های بلند و قدکشیده شهر، دور تا دورش تا چشم کار می‌کند از آبادی و آبادانی خبری نیست. اما این شهر هم درخت دارد، هم گل. هم حوض دارد و هم فواره؛ برای خودش باغ راه دارد اصلا. شهر جدید تهرانی‌ها، سالن‌های بزرگ و کوچک دارد،‌ غرفه‌های شلوغ و پرجمعیت؛ غرفه‌هایی که رنگ عوض می‌کنند با مناسبت‌های تقویم نمایشگاهی کشور.

آبادانی این شهر جدید اما نه به سوله‌های سه قلوی تازه تاسیس آن است، نه به خدماتی که در غرفه‌هایش ارائه می‌شود. آبادانی شهر آفتاب به جمعیت میلیونی بازدیدکننده‌هایش است؛ جمعیتی که بینشان هم راضی هست و هم ناراضی. نسبتش را اگر بخواهید باید به گفته مجتبی عبداللهی، معاون خدمات شهری شهرداری تهران استناد کنیم؛ به نسبت 80 درصدی راضی‌ها به ناراضی‌ها؛ رضایتی که گرچه در روزهای نخست افتتاح، مهر قبولی به کارنامه مسئولان شهری و درصدر آنها محمدباقر قالیباف در سال‌های آخر ریاستش بر مسند شهرداری تهران می‌زند، اما بار سنگین‌تری بر دوش افرادی می‌گذارد که می‌خواهند این راه را ادامه بدهند. مسئولانی که برای آبادتر نگه داشتن این شهر آباد ‌باید غمخوارش باشند، رفیق مردمش باشند. باید بگردند ایرادها را پیدا کنند، پای گلایه‌های همان 20 درصد ناراضی بنشینند و کمر همت ببندد به رفع مشکلات؛ مشکلاتی که اگر بمانند سال به سال بزرگ‌تر می‌شوند و تیشه می‌زنند به ریشه‌های شهری که با هزار امید و آرزو ساخته شده است.

مینا مولایی

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اقتصاد بازار، مهم‌تر از هویت ملی

طالقانی معتقد است سینمای ملی داشتن به هر قیمتی افتخار محسوب نمی‌شود، چون این مقوله تبدیل به یک ابژه شده و طرف غربی هر قدر خودمان را تحقیر کنیم، بیشتر به ما امتیاز می‌دهد

اقتصاد بازار، مهم‌تر از هویت ملی

نیازمندی ها