فاجعه مثل درنده‌ای گرسنه، نشانمان کرده بود که هجوم بیاورد؛ هواشناسی و رسانه‌ها از پیش، خطر را فریاد زده بودند، اما مردم و خیلی از مسئولان چشم‌ها را بستند و گوش‌ها را گرفتند تا وقتی که بحران به تمامی بلعیدمان و باران از اواسط هفته گذشته، در 14 استان غوغا کرد، سیل شد و غضبناک و حریص بارید تا هرچه رشته بودیم، پنبه کند و با خود ببرد و میلیاردها تومان خسارت روی دستمان بگذارد و با پوزخند، مهر تائید دیگری بزند بر این حقیقت تلخ و تکراری که ایران هنوز در مدیریت بحران ضعف دارد.
کد خبر: ۸۹۶۰۰۳

هواشناسی آمدن سیل در استان‌های کشور را هشدار داده بود؛ به همه، بویژه به آنها که زیر سقف‌های خشتی و گلی نااستوار زندگی می‌کنند، به کشاورزها و دامدارها که دارایی‌شان، بی‌پناه زیر سقف آسمان است و به آنها که حرمت طبیعت را شکسته‌اند و در حاشیه رودخانه‌ها خانه ساخته‌اند. هشدارها از چه وقت آغاز شده بود؟ از شنبه هفته گذشته.

شنبه گذشته، تاریخ مهمی است می‌دانید چرا؟ چون برخی مسئولان که باید هشدار‌ها را از آن زمان می‌شنیدند و برنامه‌ریزی می‌کردند، نشنیدند و بی‌تفاوت ماندند تا چه وقت؟ تا چهارشنبه‌ای که باران، دیوانه شد؛ رم کرد و تند و بی‌امان زمین را به رگبار بست و آن بارش‌های پراکنده در سراسر کشور، سیلاب‌های سخت و سنگین شدند و همه چیز را بردند یا شاید تا پنجشنبه که سیدحسن روحانی، رئیس‌جمهور کشورمان دلنگران شد و از ترکیه با معاون اولش، اسحاق جهانگیری تماس گرفت و دستورهایی برای کنترل بحران داد.

از همان وقت،‌ مسئولان ناگهان به تکاپو افتادند؛ تکاپویی که دیر و دور بود و به سرانجام نرسید تا همه دستگاه‌ها بموقع و همزمان برای هشداردهی در سطح استان‌ها و کمک‌رسانی به آسیب‌دیده‌ها عمل کنند، چون سیلاب‌ها همان وقت که مسئولان بالاخره راضی شده بودند دور میزها بنشینند و تصمیم بگیرند، کار خودشان را کرده بودند.

نماینده مجلس: آماده نبودیم

سیل 14 استان را برده است، اما حتی ظهر جمعه انگار هنوز خیلی‌ها آماده نبودند یا ماجرا آنقدر نگرانشان نکرده بود، تا پاسخگوی تماس‌های رسانه‌ها درباره وضعیت استان‌ها باشند چه رسد به پاسخگویی مردم سیل‌زده، اما معدودی هم به گوش مانده‌اند مثل عیسی دارایی، نماینده‌ مردم اندیمشک که مدیریت بحران را در خوزستان، استانی که بیشترین خسارت از سیل را در کشور داشته است، بسیار ضعیف می‌داند.

دارایی از هلال‌احمر گله دارد که هنوز هیچ کمکی به مردم سیل‌زده اندیمشک نکرده و دستشان را خالی گذاشته است و این وضع را تعمیم می‌دهد به دیگر بخش‌های استان.

از هلال‌احمر که بگذریم، گزارش‌های مردمی خوزستانی‌‌ها هم قابل تامل است. آنها می‌خواهند بدانند چگونه ممکن است چاره‌اندیشی برای بحرانی که یک هفته درباره‌اش در رسانه‌ها اطلاع‌رسانی شده است، به دقیقه 90 می‌رسد و در طول این یک هفته، مسئولان حتی زحمت تشکیل جلسه‌ای برای مدیریت فاجعه را به خود نمی‌دهند تا لحظه آخر؛ وقتی که سیل زندگی مردم را تمام و کمال شسته و برده است.

مردم هم مقصرند

همه تقصیرها را اما نمی‌شود گردن مسئولان انداخت برای مثال خوزستانی‌ها می‌دانند که وقتی سد دز پر شده بود و باید دریچه‌هایش باز می‌شد‌، روستاییان اطراف سد تا آخرین لحظات، هنوز در خانه‌هایشان مانده بودند و بخت یارشان بوده که سیل جانشان را نگرفته است که یعنی برخی مردم خبرها و هشدارها را جدی نمی‌گیرند و بموقع باخبر نمی‌شوند؛ هرچند به نظر دارایی، استانداری و فرمانداری می‌توانستند در این ماجرا مفید عمل کنند و حتی روستا به روستا، به مردم هشدار بدهند.

بی‌خیالی مردم در حریم رودخانه‌ها و اطراف سد، اما دلیل دیگری هم دارد، آنها هم مثل مسئولان غافلگیر شده‌اند چون باور نمی‌کردند پس از سال‌ها خشکسالی سیلابی بیاید که به گفته نماینده مردم خوزستان، در هر ثانیه، 8000 مترمکعب آب وارد سد دز کند یا عرض 50 تا 200 متری رودخانه‌های استانشان را تا 50 متر برساند.

سیلاب مهارشدنی بود

گرچه مسئولان به تعداد کم کشته شده‌ها در این بحران افتخار می‌کنند و آن را نشانه‌ای از مدیریت حرفه‌ای‌شان می‌دانند، اما نمی‌شود مطمئن بود شمار کم تلفات لزوما به معنای عملکرد قابل قبول آنهاست چون اگر ستاد مدیریت بحران به درستی عمل می‌کرد باید پیش از وقوع بحران، راه را بر ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم رودخانه‌ها می‌بست و حتی سازمان‌هایی را که در ازای رشوه، اجازه چنین ساخت و سازهایی را می‌دهند پای میز محاکمه می‌کشاند تا امروز، میلیاردها تومان هزینه خسارت سیلاب‌ها نشود.

مرتضی اکبرپور، معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور هم مثل دارایی فکر می‌کند و می‌گوید باید زیرساخت‌ها را از پیش، برای مقابله با بحران فراهم کرد برای مثال سازه‌ها را مقاوم ساخت تا زمان وقوع بحران دردسرساز نشود.

او مثال می‌آورد از پل‌هایی که در کمتر از یک دهه اخیر ساخته شده و آنقدر بی‌ثبات و سست بوده که سیلاب آنها را با خودش برده است و شرم‌آور این است که پل دوره ساسانیان در دزفول، با وجود سیل، محکم و استوار باقی مانده است.

باب انتقاد که باز می‌شود خیلی‌ها حرف‌هایی برای گفتن دارند مثل احمد صادقی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران که برایمان از جای خالی آموزش شهروندان برای مواجهه با بحران حرف می‌زند.

صادقی بر این باور است که برای کاهش خسارت‌های حوادثی مانند سیل باید به برنامه‌های بلندمدت و نکاتی مانند آموزش شهروندان توجه بیشتری کرد، چون بیشتر مردم از نحوه برخورد در چنین شرایطی آگاه نیستند.

او البته از اشاره به ضعف کشورمان در آبخیزداری هم نمی‌گذرد و هشدار می‌دهد که همین ناتوانی در کنترل آب‌های سطحی باعث شده است حتی بارش‌های معمولی نیز، سیلاب ساز شود.

گواهی دیگر برای اثبات ضعف در مدیریت بحران و عملکرد ناهماهنگ دستگاه‌ها را محمد سادات ابراهیمی، نماینده مردم شوشتر و گتوند رو می‌کند که اعتقاد دارد وزارت نیرو در بحران سیلاب‌های اخیر به وظیفه‌اش درست عمل نکرده است چون با توجه به پیش‌بینی‌ها درباره وقوع سیلاب می‌توانستند به موقع با رها کردن بخشی از آب سد دز، شرایطی را به‌وجود آورند که روان‌آب‌ها بخوبی به وسیله سد مهار و از قدرت سیلاب‌ها کاسته می‌شود.

اگر این اتفاق می‌افتاد، اگر آنها پیش‌بینی‌ها را جدی گرفته بودند و در بزنگاه عمل می‌کردند، خسارت‌ها اکنون به حداقل رسیده بود و اموال و دارایی مردم سرجایش بود و 14 هزار هکتار زمین کشاورزی مرغوب که کشاورزان شوربخت در آنها گندم و سیفی‌جات کاشته بودند، به گل و لایی بی‌حاصل تبدیل نشده بود.

سادات ابراهیمی می‌گوید سیل تا این لحظه سر چهار روستا را زیر آب کرده است، اما پیش‌بینی‌ها این است که تا پایان بارندگی تعدادشان به 34 روستا خواهد رسید.

خیز خطر برای باقی استان‌ها

خطر هنوز رفع نشده است؛ بحران هنوز ادامه دارد، جنگ میان مرگ و زندگی. مرتضی اکبرپور، معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور از رسانه‌ای‌ها می‌خواهد هشدارها را ادامه بدهند چون سامانه بارشی به سمت شمال شرق کشور در حرکت است و مردم آن مناطق باید آماده مواجهه با بحران باشند.

مهدی آئینی ـ مریم یوشی‌زاده

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها