دختر نوجوان افغان زمانی که پی برد پدرش می‌خواهد وی را به عقد مردی درآورد، از خانه گریخت و با پسر مورد علاقه‌اش ازدواج کرد.
کد خبر: ۸۹۵۱۶۲

به گزارش جام‌جم، شامگاه چهارم فروردین امسال مردی افغان با حضور در کلانتری 116 مولوی تهران از ناپدید شدن دختر نوجوانش خبر داد و برای یافتن وی کمک خواست . شاکی در اظهاراتش به پلیس گفت: دختر 14 ساله‌ام به نام سمیه امروز برای خرید خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت. همه جا را جست‌وجو کردیم اما موفق به یافتن وی نشدیم. می‌ترسم بلایی بر سرش آمده باشد .

همزمان باتشکیل پرونده قضایی در شعبه 9 بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران و به دستور قاضی سهرابی، پرونده برای تحقیقات در دستور کار ماموران پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت .

در این مرحله ماموران به تحقیقات از خانواده دختر ناپدید شده پرداختند که معلوم شد او قرار بود تا دو هفته دیگر با مردی که 13 سال از وی بزرگ‌تر است، ازدواج کند. این درحالی بود که سمیه با این ازدواج موافق نبود.

ماموران همچنان در جست و جوی دختر نوجوان بودند که به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد او به پسری علاقه‌مند بوده و خانواده‌اش هم از این موضوع مطلع بودند.

همین سرنخ کافی بود که ماموران احتمال دهند دختر نوجوان پس از فرار از خانه همراه پسر مورد علاقه‌اش باشد. بنابراین تحقیقات برای یافتن خانه پسر نوجوان را آغاز کردند تا این که چند روز پیش ماموران خانه او را در محله نواب شناسایی کردند. ماموران وقتی وارد این خانه شدند، دریافتند دختر و پسر نوجوان یک روز در آن خانه بوده سپس به خانه‌ای در دماوند رفته بودند. سرانجام دختر و پسر فراری در دماوند دستگیر شدند اما برگه عقدنامه‌ای را به پلیس نشان دادند که نشان می‌داد، آنها به عقد یکدیگر درآمده‌اند و زن و شوهر هستند. دختر نوجوان در تحقیقات به پلیس گفت: من در راه مدرسه با نعمت آشنا شدم. در جریان دوستی‌مان به هم علاقه‌مند شده و تصمیم گرفتم با پایان یافتن مدرسه‌مان، او همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام بیاید و با هم ازدواج کنیم؛ اما خانواده‌ام با این وصلت مخالفت کردند. آنها می‌خواستند مرا به مردی که 13 سال از من بزرگ‌تر بود به زور شوهر دهند . موضوع را به نعمت گفتم و تصمیم گرفتیم فرار کرده و با هم ازدواج کنیم.

سپس نعمت مورد تحقیق قرار گرفت و با تائید گفته‌های دختر مورد علاقه‌اش گفت: ما به‌طور شرعی ازدواج کرده‌ایم. حتی برای این که مشکلی پیش نیاید من مهریه همسرم را یک ماده گاو، یک درخت توت در مزرعه، یک قطعه زمین و پول افغان در نظر گرفتم که خودش هم این مهریه را قبول کرد.

بازپرس پرونده با توجه به این که این دختر و پسر نوجوان قانونی ازدواج کرده بودند، پرونده قضایی آنها را مختومه کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها