مسعود سلطانی‌فر، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در یکی از نخستین اظهارات خود پس از پایان تعطیلات نوروزی امسال گفت براساس آمارهای موجود، 8 درصد از اقامت‌ها در هتل‌ها و هتل آپارتمان‌ها، 38 درصد در کمپ‌های موقت، 20 درصد در مراکز اقامتی آموزش و پروررش و مدارس و 5 درصد در خانه مسافرها بوده است.
کد خبر: ۸۹۴۹۴۷

می‌توان حدس زد که حدود 30 درصد باقیمانده از میزان اقامت گردشگران در کشور هم در خانه مسافرهای ثبت نشده و نیز منازل شخصی یا منازل دوستان و آشنایان بوده است. به این ترتیب و حتی با درنظر داشتن درآمد 13 میلیارد تومانی آموزش و پرورش از اجاره بیش از یکصدهزار کلاس در سراسر کشور باز هم نمی‌توان مدعی بود که حتی به اندازه نیمی از کل میزان اقامت در کشور هم به صورت تجاری بوده است. این موضوع می‌تواند شاهدی بر مدعای برخی کارشناسان باشد که یکی از مشکلات عمده صنعت توریسم در کشور را نبود یا به تعبیر دقیق‌تر کمبود مراکز اقامتی می‌دانند. البته نباید یکطرفه به قاضی برویم و یکسره صنعت توریسم و فعالان این بخش را مقصر ناکامی در جذب گردشگر بدانیم، زیرا به نظر می‌رسد درخصوص عدم استفاده از ظرفیت توریست موجود در کشور به صورت تجاری در بخش اقامتی، مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم دخیل باشند. در اینجا تلاش کردیم بخشی از موانع موجود بر سر راه توسعه بخش توریسم در حوزه اقامت را واکاوی کنیم.

معضل اول: قیمت زمین

نخستین مانع جدی بر سر توسعه مراکز اقامتی در کشور ما قیمت زمین است. مرکز آمار ایران در سری زمانی «متوسط قیمت یک مترمربع زمین ساختمان‌ مسکونی کلنگی در شهر تهران» می‌گوید قیمت زمین در پایتخت، درحدود 12 سال گذشته، 10‌برابر شده است و ‌سال 94 متوسط قیمت زمین در تهران، پنج میلیون و 170 هزار تومان است. این به آن معناست که یک سرمایه‌گذار مراکز اقامتی برای حداقل متراژ زمین 500 مترمربع باید چیزی حدود 2.5 میلیارد تومان پول بپردازد. البته در نظر داشته باشید قیمت گفته شده مربوط به میانگین تهران است و قیمت زمین در مراکز مرکزی که برای توریست‌ها جذاب‌تر است؛ به مراتب بیشتر خواهد بود.

البته در کنار قیمت زمین باید به دو عامل مثبت و منفی دیگر هم اشاره کرد. عامل منفی این که هزینه ساخت مسکن هم که در سال‌های اخیر بشدت افزایش پیدا کرده را باید به قیمت زمین اضافه کرد، اما عامل مثبت این که حمایت‌هایی در بخش دولتی به صورت وام و... از ساخت مراکز اقامتی صورت می‌گیرد که می‌تواند کمک رسان سرمایه‌گذاران باشد.

معضل دوم: زیرساخت حمل‌ونقل عمومی

تا درخصوص قیمت زمین سخن می‌گوییم باید این نکته را هم مورد بررسی قرار داد که متاسفانه به دلیل فقدان یا کمبودهای موجود در بخش زیرساخت حمل و نقل عمومی کشور، مثلا در تهران، امکان این که مراکز اقامتی به سمت مراکز حومه شهر گسترش پیدا کند بسیار محدود است. این در حالی است که با توسعه حمل و نقل عمومی می‌توان به مناطق دور از شهر هم به عنوان نقطه‌ای بکر و البته ارزان برای تاسیس این مراکز فکر کرد. مشابه اتفاقی که برای هتل در حال ساخت در کنار فرودگاه امام خمینی(ره) تهران افتاده و به نظر می‌رسد ساخت خط مترو یکی از عوامل اصلی جذب سرمایه‌گذار خارجی به این پروژه بوده است.

معضل سوم: پایین بودن قدرت خرید خدمات اقامت در مردم

با وجود این همان طور که پیشتر گفته شد؛ نمی‌توان از نقش عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در طرف تقاضا هم گذشت.

انکارشدنی نیست که بخش بزرگی از مردم ما در طبقه متوسط و نیز طبقه فرودست جامعه زیست می‌کنند و پرداخت هزینه هر شب اقامت 300 هزار تومانی به طور متوسط در تهران (به طور مثال) برای آنها بسیار گزاف است. از این رو بدون این که توقع داشته باشیم صنعت هتلداری از حاشیه درآمد یا حتی سود خود بکاهد یا به اموری مثل قیمت دستوری در بازار روی بیاوریم؛ باید به‌سمت ساخت مراکز اقامتی ارزانقیمت برویم.

مراکزی که هم هزینه ساخت آنها و هم هزینه ارائه خدمات در آنها به قدری پایین است که بتواند 38 درصدی که حاضر شدند در کمپ‌های موقت استراحت کنند یا افراد زیادی را که در چادرهای شخصی و در مکان‌هایی مثل پارک، روز و شب خود را گذراندند هم به سمت مراکز اقامتی تجاری و البته ارزان جلب کنند. البته در ساخت چنین مراکز ارزانی، همواره مسائل فرهنگی و اجتماعی بومی کشور را باید در نظر گرفت و نمی‌توان چنین مواردی را فدای پایین آوردن هزینه کرد.

مصطفی مسجدی آرانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها