از مشکلات مهم در حوزه بهرهبرداری از معادن، اختلافی است که بین فعالان محیط زیست و فعالیتهای معدنی ایجاد میشود، نظرتان در این باره چیست؟
نگرانی فعالان محیط زیست را درک کرده و به آنها حق میدهیم. اما این نکته هم قابل توجه است که لازمه معدن کاری در تمام دنیا این است که زمین شکافته شده و آنچه در دل زمین است، بیرون آورده شود که طبعا با تخریبهایی همراه است. درست مثل عمل جراحی قلب که پزشک مجبور به شکافتن پوست و انجام عمل جراحی میشود. هرچند دو تفاوت بزرگ بین این دو عمل وجود دارد؛ اول اینکه عمل جراحی کوتاهمدت است و پس از چند ساعت به پایان رسیده و پوست بخیه زده میشود، اما معدن کاری یک مساله طولانیمدت است. دوم اینکه پزشک جراح کاملا روش بخیه زدن را بلد است، اما معدن کاران ما بعضا متاسفانه نگرش فنی به بحث بازتوان بخشی در محدوده معدنی و احیای مناطق را ندارند. هرچند نمونههای خوبی هم در کشور داریم که معدن کاران در عین استخراج به جبران به هم زدن مناطق، به جنگلکاری در کنار معادن اقدام کردهاند، درحالی که کاشت درخت وظیفه معدنکار نیست.
میتوانید مثال روشنی در این زمینه در کشورمان بزنید؟
بله، یک نمونه موفق در ایران مربوط به استان اصفهان است. گلپایگان یک پارک جنگلی دارد که پیش از آن معدن سنگ تزیینی بوده که پس از اتمام کار و رها کردن معدن توسط بهرهبردار، شهرداری گلپایگان این معدن را احیا کرده و به شکل پارک جنگلی در آورده است. به این ترتیب که از سینهگاه اصلی معدن، یک آبنما با نورپردازی و حوضچه درست کرده و از باطله معدن که بیشترین سهم را در چشمانداز نازیبا دارد برای ایجاد سنگفرش استفاده و آنجا را به یک منطقه و جاذبه گردشگری تبدیل کرده است.
دقیقا چه عواملی در بهرهبرداری از معادن موجب نگرانی و نارضایتی فعالان و مسئولان محیط زیست میشود؟
ببینید، همه مشکلات به معدن کاری برنمیگردد. به طور مثال گاهی دیده میشود که در معادن فلزی، آلودگی آب را به معدن کاری ارتباط میدهند، درحالی که این گونه نیست و وجود عناصر سنگین در طبیعت و مجاورت آنها با آبهای زیرزمینی باعث انحلال آنها در آب میشود. مثلا در معادن طلا، آبهای زیرزمینی موجود در منطقه، ارسنیک موجود را حمل و وارد آبراهه رودخانه یا باغات میکند، درحالی که وجود این عناصر مزاحم هیچ ارتباطی با معدن کاری ندارد. اما مشکلی که واقعا به معدن کاری برمیگردد، این است که بعضی از بهرهبرداران معدنی ما متخصص این امر نیستند و علم و دانش فنی آن را ندارند و بهرهبرداری اشتباه از معدن باعث میشود که دورریز یا باطله ماده معدنی زیاد شود. طبیعتا وقتی این دورریز زیاد میشود، بههم ریختگی که در عرصه ایجاد میکند، باعث نگرانی فعالان و دوستداران محیط زیست میشود.
آیا این تخریبات و بههم ریختگیها در عرصههای منابع طبیعی و محیط زیست قابل جبران و برگشتپذیر نیست؟
اتفاقا چرا کاملا قابل جبران است، و تا پیش از این نیز بهرهبرداران معدنی ما خسارت پرداخت میکردند بابت آنچه منابع طبیعی از آن به عنوان تخریب یاد میکرد، ولی با وجود پرداخت خسارت هیچ کدام از عرصهها تاکنون احیا نشده است. اکنون نیز معدن کاران و مکتشان ما در زمان اکتشاف و بهرهبرداری هزینه احیا و بازسازی منطقه معدنی را طبق قانون معادن به سازمان جنگلها پرداخت میکنند، ولی سازمان جنگلها هیچ کجا را تاکنون احیا نکرده است.
با این اوصاف، چاره چیست؟
به نظر من یا باید کار احیای مناطق معدنی را به عهده خود معدن کار و متولی دولتی بخش معدن بسپارند. اخیرا و البته پس از سالها، ارتباط خوبی با سازمان جنگلها برقرار کردهایم و به نقاط مشترکی رسیدهایم که یکی از این نقاط مشترک همکاری است که قرار است سازمان نظام مهندسی معدن ایران و سازمان نظام مهندسی منابع طبیعی و کشاورزی ایران انجام بدهند که مبنی بر آموزشهای متقابل است، زیرا خیلی از معدنکاران ما اطلاعات کافی درباره مسائل منابع طبیعی ندارند. به طور مثال یک درخت 2 متری ارس ممکن است 800 سال عمرش باشد، اما معدن کار ما اطلاع کافی در این باره ندارد و نمیداند که بذر ارس باید تحت شرایط خاصی 2 سال در زمین باشد تا جوانه بزند. ما معدن کارها نیاز داریم اطلاعاتمان را درباره محیط زیست و منابع طبیعی بالا ببریم، ولی نه با هیاهو بلکه با آموزش. نگرانی فعالان محیط زیست کالا طبیعی و منطقی است. اما باید بدانیم که ما همگی در کنار هم روی یک زمین زندگی میکنیم و معدن کار نه قصد تخریب دارد و نه قصد نابود کردن نعمتهای خدادای را و نه اینکه غاصب یا مهاجم است. اما نوع روش معدن کاری این است که زمین شکافته شود و نعمتی که خدا برای ما قرار داده از دل سنگ سخت بیرون بکشیم، ولی باید پس از آن با روشها و راهکارهایی که وجود دارد، مناطق احیا و بازسازی شود اما نگرانی فعالان محیط زیست در سالها اخیر باعث شده که فقط زشتی کار را ببینند.
فاطمه مرادزاده
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم