انتخابات و عقلانیت سیاسی

تبیین مفاهیم نظری در حوزه سیاست و جامعه از دو طریق و در دوسطح ممکن است که عبارتند از:1ـ استدلال عقلی و نظری یا تبیین مفهومی. 2ـ استناد تجربی یا تبیین مفهومی
کد خبر: ۸۷۸۳۴۲
انتخابات و عقلانیت سیاسی

سطح یک که مبتنی بر منطق و گزاره‌های صادق فلسفی است به‌کار اصحاب و ارباب معرفت می‌آید والبته قابل دفاع‌تر و متقن تر از روش دیگر است.

برای مثال در دفاع از عقلانیت در سیاست می‌توان به آرای متنوع فلاسفه و اندیشمندان سیاسی از سقراط تا جان رالز اشاره کرد اما اگر مخاطب شما مردم عادی و توده‌های شهری باشند این روش چندان کارآمد نیست زیرا فضای گفتمانی مشترکی بین متخصصان و عوام وجود ندارد و بهترین روش کارآمد تبیین تجربی است.

یقینا یکی از الزامات عقلانیت سیاسی منع ورود نابلدان به حوزه سیاسی و زمینه‌سازی برای ورود و ایفای نقش خبرگان و نخبگان و متخصصان به این حوزه است.

در امر انتخابات هم‌چنین است، هرچند در انتخابات این رای مردم است که ترکیب انسانی نهادهای سیاسی را شکل می‌دهد اما قبل از آن عقلانیت سیاسی ایجاب می‌کند زمینه‌های مشارکت صحیح و موثر و حداکثری شهروندان در انتخابات اعم از ریاست‌جمهوری، شوراها، مجلس و خبرگان رهبری فراهم شود. در اینجا به برخی شاخصه‌های عقلانیت در انتخابات اشاره می‌کنم و تفصیل آنها را به نوشتاری دیگر موکول می‌کنم.

1ـ دموکراسی و مردم‌سالاری به هیچ‌وجه به این معنا نیست که هر کسی بتواند در معرض انتخاب مردم باشد از این رو باید مطابق قانون و کاملا شفاف شرایط و ویژگی‌هایی داشته باشد که براساس آنها بتوان صلاحیت متقاضی را سنجید. در این بحث حتما احراز صلاحیت ارجح بر فقدان صلاحیت است. یعنی متقاضیان نمایندگی مردم هم باید شاخصه‌های فقدان صلاحیت مانند سوء شهرت نداشته باشند و هم باید شاخصه‌های احراز صلاحیت مانند تجربه و شعور سیاسی و اجتماعی لازم را داشته باشند. از این‌رو زیر پرچم دموکراسی نمی‌توان و نباید به دامان پوپولیسم (عوام‌گرایی) و دماگوژی (عوام فریبی) افتاد و نهادهای سیاسی و بالادستی را به افراد ناوارد و غیر متخصص سپرد و با سرنوشت یک ملت بازی کرد. البته همین عقلانیت حکم می‌کند که معیار و شاخص‌ها باید کاملا قانونی و قابل اندازه‌گیری و مستند باشد و در اینجا شهود و سلیقه و نظر شخصی جایگاهی ندارد.

2ـ عقلانیت در انتخابات ایجاب می‌کند در تعیین شاخص‌های احراز و عدم احراز صلاحیت به تغییرات اجتماعی و فرهنگی و چشم‌انداز‌های پیش روی کشور توجه کرد و خواسته‌ها و مطالبات اقشارو طبقات متنوع اجتماعی را در نظر گرفت.

3ـ عقلانیت در انتخابات ایجاب می‌کند جابه‌جایی قدرت به‌صورت قانونی و نرم و بدون خشونت صورت گیرد. نگاه غیر عقلانی به انتخابات این است که تصور شود در فرآیند انتخابات نباید تحول اساسی و بنیادی در ترکیب نیروی انسانی نهادهای سیاسی مورد اشاره صورت گیرد. این تصور و فرض از اساس غلط و انحرافی و غیرعقلایی است. یکی از فلسفه‌های بنیادین انتخابات در جهان جابه‌جایی قدرت به شکل مسالمت‌آمیز است. اساسا تفاوت دموکراسی و شبه دموکراسی و انتخابات و شبه انتخابات در همین معناست. البته با رعایت ضوابط قانونی و چارچوب‌های رسمی که امری بدیهی است. پس هراس از تغییرات اساسی در چیدمان انسانی نهادهای سیاسی یک وسواس انحرافی است.

4ـ عقلانیت در انتخابات ایجاب می‌کند در فرآیند اجرا ونظارت و تمهیدات و مقدمات انتخابات به گونه‌ای عمل شود که همه شهروندان حس و تمایل در مشارکت داشته و نفع خود را در این مشارکت جستجو کنند. اگر با رفتارهایی حس دلخوری و شکست و نا امیدی را به شهروندان القا کنیم خلاف عقلانیت گام برداشته و در نتیجه فرآیند انتخابات از مسیر عقلایی خارج شده است.

دکتر امیر دبیری‌مهر - استاد دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها