او در تئاترهای زیادی به ایفای نقش پرداخت که ازجمله آنها میتوان به «ب مثل بازیچه»، «طوقی»، «زندگی ضربدر سه»، «نخودی» و... اشاره کرد.بازی در این نمایشها افتخارات زیادی را برای او به ارمغان آورد که ازجمله این افتخارات، کسب چند جایزه بازیگری زن برای نمایش ب مثل بازیچه در شنوارههای مختلف، کسب جایزه بازیگری زن برای نمایش نخودی و... بود. او علاوه بر بازیگری تئاتر، در تلویزیون و در مجموعههای، «دوردستها»، «دختران حوا»، «پاتوق»، «مجموعه پیک تابستان82» و... حضوری چشمگیر داشته است. آیلار نوشهری این روزها، علاوهبر تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد کارگردانی دانشکده هنر و معماری، مشغول بازی در سریال «دوردستها» به کارگردانی جواد ارشاد است که قرار است فروردین 95 از شبکه یک به روی آنتن برود.
شما سابقه بازی در مدیومهای مختلف را دارید، اساسا تفاوت بازی در این مدیومها چیست؟
قطعا تفاوتهایی در مدیومهای مختلف بازی در سینما، تئاتر و تلویزیون وجود دارد. مقدار انرژی که بازیگر در هر مدیوم از خود نشان میدهد و تکنیکهایی که مورد استفاده قرار میدهد با هم متفاوت هستند. بدون شک بازیگری موفق است که درک درستی از این مدیومها و تکنیکها داشته باشد.
پیشینه و سابقه بازیگری در تئاتر، چقدر کمک میکند که بازیگر در مدیومهای دیگر هم موفق باشد؟
با اندکی تأمل در عرصه سینما و تلویزیون متوجه میشویم که اکثر قریب به اتفاق بازیگرانی که حرفی برای گفتن در این وادی داشتهاند و بازیهای بسیار خوب و قابل تأمل و ماندگاری از خود نشان دادهاند، پیشینه بازیگری در عرصه تئاتر را داشتهاند. ما در تئاتر اصول بازیگری و نحوه صحیح استفاده از بدن و بیان خود را بهخوبی فرا میگیریم و تمرینهای مکرر سبب میشود که بدن خود را در اختیار بگیریم و بهجا و به اندازه از آن استفاده کنیم. من هم از این قاعده مستثنا نیستم آنچه در حیطه تئاتر آموختهام پشتوانه محکمی برای من است که در مدیومهای دیگر با اعتماد به نفس بالاتری جلوی دوربین بروم.
بهعنوان یک تئاتری جوان، عرصه نمایش را برای همنسلان خود چگونه میبینید؟
محدودیتها برای کارکردن در عرصه تئاتر بسیار مشهود است. هرسال به تعداد فارغالتحصیلان بیکار تئاتر اضافه میشود. میزان عرضه و تقاضا برای فارغالتحصیلان برابر نیست.
با این وضعیت، جا برای تثبیت شما به عنوان یک بازیگر جوان وجود دارد یا باید پشت حضور پیشکسوتان این رشته متوقف شوید تا بالاخره نوبت به شما برسد؟
من اعتقادی به متوقف شدن ندارم. شاید کمی باید صبور بود. خوشبختانه احترام به پیشکسوتان هنوز در قلب جامعه تئاتر برقرار است.
وضعیت این روزهای تئاتر ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
تئاتر ما یک تئاتر بیمار است. به خون تازه احتیاج دارد. نمایشنامه خوب نداریم. آن چیزی که نوشته میشود همانطور ناقص به روی صحنه میرود. خیلیها تصور میکنند تئاتر یعنی همین... و این باعث پایین آمدن سلیقه مخاطب میشود و مخاطب دیگر صبوری دیدن یک تئاتر واقعی را ندارد.
با وجود این تلاشهایی که صورت گرفته و میگیرد، چرا تئاتر ایران هنوز نتوانسته است آنطور که باید و شاید موفق باشد؟
متأسفانه بعضی از کارگردانان اعتقاد دارندکه وظیفه ندارند مخاطب را با خود همراه کنند، به اعتقاد من، این نگاه، کاملا اشتباه است. مخاطبشناسی یکی از اساسیترین اصولی است که هر کارگردانی باید به آن واقف باشد. کارگردان باید بداند که نمایش خود در چه موقعیتی، در چه شرایطی، در چه زمانی و برای چه کسانی روی صحنه میرود. متأسفانه در تئاتر کشور ما، بحث سلیقه مخاطب در حد شعار باقی مانده است. مساله دیگر آن است که بحث احساس ضرورت دیدن تئاتر برای تماشاگر به صورت پایهای باید انجام شود. منظور از پایهای این است که در سن پایین آموزشِ دیدن تئاتر در کودکان به عنوان یک ضرورت فرهنگی و نیاز اجتماعی نهادینه شود.
نمایشهای فراوانی را میبینیم که متنشان ایرانی نیست و گاه مخاطبان در ارتباط برقرار کردن با این نمایشها موفق هستند و گاه نمیتوانند با آن ارتباطی برقرار کنند، بنابراین ترجیح میدهند که بیننده یک نمایش با متن ایرانی باشند، شما به عنوان یک بازیگر ترجیحتان کدام است و چرا؟
به اعتقاد من ضعف نمایشنامههای ایرانی از معضلات تئاتر کشور در دهههای اخیر به شمار میرود. به عنوان کسی که در این رشته فعالیت دارم، فکر میکنم که نمایشنامههای خارجی از چارچوب قویتری برخوردار هستند و شرایط دراماتیک بهتری در دل خود دارند.
یعنی به اعتقاد شما دلیل گرایش بسیاری از کارگردانهای تئاتر برای روی صحنه بردن نمایشهای خارجی داشتن شرایط دراماتیک بهترشان است؟
بله! متأسفانه نمایشنامهنویسان ما، مانند گذشته با دقت و درایت، به مسائل دور و بر خود توجه نمیکنند. شاید علت اصلی نبودن نمایشنامهنویسان بزرگ در حال حاضر همین باشد. از آنجا که نمایشنامههای خارجی دارای ساختار بهتری هستند و نویسندگان آنها هم از محدودیت کمتری برخوردارند، کارگردانان تمایل به کارکردن نمایشهای خارجی دارند.
به اعتقاد شما تئاتر امروز ما با موضوعی به نام بحران تماشاگر و مخاطب روبهروست؟
یکی از معضلات تئاتر امروز کشور ما نبودن مخاطب است، هرچند به نظرمیرسد با به وجود آمدن تئاتر خصوصی جرقههای امیدی در زمینه جذب مخاطب زده شده است. در همه جای دنیا بحث مخاطبشناسی را صاحبان فن این رشته انجام میدهند. قطعا تماشاگر مهمترین عنصر تئاتر است و به قول پیتر بروک تئاتر تنها هنری است که در تمام اشکال آن نیاز به وجود تماشاگر دارد ولی متأسفانه بیشتر مخاطبان تئاتر هنرمندان یا دانشجویان این رشته هستند. البته ناگفته نماند که در سالهای اخیر خصوصی شدن تئاتر باعث جذب طیف جدیدی از مخاطبان تئاتر شده است که به واسطه خصوصی کردن این اجراهای خصوصی درجه علاقهمندی این قشر مخاطب را افزایش دادهاند، البته این اتفاق، خود در درازمدت معضلی برای تئاتر محسوب میشود.
فکر میکنید که اجرای تئاتر در سالنهای خصوصی توانسته است کمی از بار مشکلات سالنهای دولتی بردارد؟
اینکه اجرای تئاتر در مکانهای مختلفی امکانپذیر شده است و از حالت انحصاری درآمده، بسیار اتفاق خوبی است. اضافه شدن سالنهای خصوصی میتواند تأثیر زیادی در توسعه تئاتر کشور داشته باشد. در این شرایط جوانانی که دغدغه حضور در عرصه تئاتر دارند، امکان کارکردن پیدا میکنند، هر چند در برخی موارد هم ناچار میشوند که هزینههای زیادی را متقبل شوند. من معتقدم که این اتفاق باید سالهای پیش میافتاد.
در انتخاب یک متن برای بازی، چه چیزهایی را ملاک قرار میدهید؟ در تئاتر و تلویزیون یا سینما؟
متنی که از ساختار دراماتیک درستی برخوردار باشد و نقشی که تأثیرگذار در روند قصه اصلی باشد. دوست دارم نقشهایی که بازی میکنم متفاوت باشد، شاید این جواب کلیشه باشد، اما تکرار شدن در یک نقش به نظر من برای یک بازیگر ضعف است و من تا به حال تلاشم را کردهام که نقشهایی که انتخاب میکنم مرا گرفتار تکرار نکند و متنوع باشد.
بازیهای خود را بعدا میبینید؟ بیشتر منظورم تجربههایتان در مدیومهای غیرتئاتری است.
حتما میبینم و مثل یک منتقد بیرحم خودم را نقد میکنم.
تا به حال پیش آمده فکر کنید میتوانستید بهتر بازی کنید؟
بله. بارها.
اجراهای متوالی یک نمایش در شبهای مختلف، به بازیگر تجربههای بیشتر میآموزد یا از یک مرحله به بعد ملالآور میشود؟
معتقدم یک روند کلی وجود دارد، ولی لحظه به لحظه هر اجرا با اجرای بعدی متفاوت است. برای همین است که میشنویم که در یک شب اجرای فلان بازیگر خوب است و در اجرای شب بعد، بد. قطعا ملالآور نیست.
به نظر شما دیدن نمایشهای متعدد چه تأثیری در کار یک کارگردان یا بازیگر دارد؟
همانطور که مطالعه در حوزههای مختلف در بالا رفتن اطلاعات کارگردان و بازیگر موثر است، بدون شک زیاد دیدن و خوب دیدن به مثابه مطالعه کردن است با این تفاوت که این بار کتاب دیداری است.
از کارهایتان بگویید و فعالیت این روزهایتان و اینکه دغدغه اصلی شما در بازیگری چیست؟
در حال حاضر مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد کارگردانی هستم و تصمیم دارم که به زودی به یاری پروردگار یک نمایشنامهخوانی که ادای دینی به شهدای گمنام است را اجرا کنم و بعد از آن یک نمایش صحنهای را آغاز کنم و البته در کنار اینها به فعالیتهای تصویری هم بپردازم. آخرین تئاتری که به عنوان بازیگر در آن حضور داشتم، نمایش «پشت شیشهها» به کارگردانی آقای مسعود نورمحمدیان بود که در تماشاخانه باران به روی صحنه رفت. در حال حاضر مشغول بازی در سریال «دوردستها» به کارگردانی آقای جواد ارشاد هستم که فروردین 95 از شبکه یک روی آنتن خواهد رفت. دغدغه اصلی من در بازیگری ماندگار شدن و فرار از تکرار است.
سخن پایانی؟
همیشه با افتخار خودم را تئاتری دانسته و میدانم و هرگز فراموش نخواهم کرد که زندگی هنریام را با تئاتر شروع کردم و با تمام وجودم معتقدم تعداد آدمهای بینام و نشانی که عاشقانه در وادی تئاتر عمر خود را گذاشتهاند، کم نیستند. گرچه کارهایشان زیاد نباشد یا دیده نشده باشد، اما همه آنها با افتخار و سری بالا خود را تئاتری میدانند.
مهرداد نصرتی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد