آن روزها البته مثل امروز تلویزیون هم وجود داشت که قرار بود علاوه برسرگرمی، چیزهایی را به ما بیاموزد. رادیو، تلویزیون و سینما در کنار روزنامه و نشریات، کل سهم ما از رسانهها بود و البته سرمایه کمی هم نبود؛ اما آن روزها کسی از سواد رسانهای و ضرورت آن سخن نمیگفت. حتی اگر کسی روزنامه یا کتاب نمیخواند بیسواد محسوب نمیشد، مهم توانایی خواندن بود اما با بسط تکنولوژیهای ارتباطی و پیشرفت برقآسای آن در سطوح مختلف جامعه، همه چیز تغییر کرد؛ مناسبات و اشکال ارتباطی و سبک زندگی عوض شد و روابط انسانی که دانش و مهارت استفاده از ابزارهای ارتباطی و رسانهها را به معیاری برای تشخیص سواد یک فرد محسوب کرد، تسهیل یافت. حالا اگر کسی امروز از موبایل استفاده نکند یا ایمیل کردن را بلد نباشد یا اینترنت نداشته باشد او را بیسواد میدانند!
در واقع آنقدر انواع ابزارهای ارتباطی اختراع شد و انتشار یافت و آنقدر این ابزار در ساختار درونی و بیرونی نظام اجتماعی تنیده شد که بهتدریج بهعنوان بخشی از سبک زندگی مردم به حساب میآید.
نقش وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژیهای رسانهای به قدری گسترده شد که کم کم، صاحبنظران بهویژه در حوزه ارتباطات از دانش جدید به اسم «سواد رسانهای» استفاده کردند. کمترین سویه این سواد رسانهای، آشنایی با استفاده ازتکنولوژیهای ارتباطی است به طوری که برای زندگی کردن در این عصر حتی یک آدم بیسواد نیز باید سواد رسانهای داشته باشد. چه بسیار شهروندان ایرانی که شاید سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند، اما طرز استفاده از اپلیکشنهای گوشی را هم میدانند یا حتی نصب کردن یک نرمافزار روی تلفن همراهشان را. البته سواد رسانهای در ابتداییترین سطح خود ناظر به این معناست و گرنه مفاهیم و مصادیق و حدود و ثغور این معنا دامنه وسیعتری دارد.
واقعیت این است که در این چرخش ارتباطی ـ اجتماعی، رسانه خود به پیام بدل شد و تبادل این پیام به سواد رسانهای نیاز داشت. البته سواد رسانهای در تعریف علمی و آکادمیکش به معنای آشنایی یا بلد بودن طرز استفاده از وسایل ارتباطی معنا نمیشود بلکه ناظر بر یک بینش و بصیرت رسانهای است که بهرهوری درست از رسانهها و استفاده صحیح از وسایل ارتباطی و در نهایت مدیریت آنها را در برمیگیرد، اما اگر همین تعریف مبتدی را شاخص قرار دهیم و سواد رسانهای را به معنای آگاهی از طرز استفاده از رسانهها بدانیم امروزه بیشتر افراد جامعه واجد این سواد یا مهارت هستند به ویژه نسل جوان! اما آنچه به عنوان مصداق آسیب و یک نوع تضاد و پارادوکس رفتاری دراین مطلب به آن میپردازیم این است که بسیاری از این افراد علی رغم سواد یا دست کم مهارت رسانهای بالا، فاقد سواد به معنای عمومی و متعارفش هستند. نمونهاش را چندوقت پیش در سطح اطلاعات و دانش افرادی که در یک مسابقه شرکت کردند، دیدیم و هفته پیش نیز درمصاحبه با یکی از بازیگران سینما خود را نشان داد.
متاسفانه خیلی از جوانان و نوجوانان ما میدانند آخرین ورژن یک برند گوشی چگونه کار میکند اما فلان شاعر یا نویسنده کشور را نمیشناسد. مهمتر از اینها این که فاقد بینش و آگاهی اجتماعی نسبت به مسائل اجتماعی هستند. سواد رسانهای دارند، اما سواد عمومیشان ضعیف است. این نسبت متضاد را در یک سطح کلیتر میتوان به مناسبات انسانی و اجتماعی نیز تعمیم داد. به این معنی که امروزه در جامعه ما بسیاری از افراد برای داشتن بهترین و پیشرفتهترین ابزارهای ارتباطی با هم رقابت میکنند، اما رفاقت را بلد نیستند! وسیله ارتباطی آن پیشرفته و آخرین مدلی است که به بازار آمده! به آخرین مدهای اجتماعی مجهزند اما مدلهای ارتباطی را نمیشناسند! گوشیای که در دست آنهاست پیشرفتهترین گوشی بازار است، اما نه گوشی برای همدلی و همزبانی دارند و نه هوش اجتماعی خود را پرورش دادهاند! این در حالی است که از همین تکنولوژیهای ارتباطی میتوان در جهت ارتقای دانش عمومی و تخصصی و با سوادتر شدن استفاده کرد. امکانات فضاهای مجازی صرفا برای تفریح و سرگرمی و جوک گفتن نیست؛ انواع کانالها و صفحههای علمی در حوزههای مختلف علوم راهاندازی شده که میتوان با عضویت در آنها بر دانش و بینش خود افزود. به صرف این که یک گوشی آخرین مدل را در دست بگیرم یا لپتاپ و تبلت ما پیشرفتهتر از بقیه باشد، پیشرفتهتر از بقیه نمیشویم. آنچه فراتر از تکنیک به آن نیاز داریم دانش و بینشی است که بهرهگیری از این تکنیکها را برای ما مفید و سودآور کند.
اگر سواد رسانهای را نه به معنای آکادمیک که به معنای دانش و مهارت استفاده از وسایل ارتباطی چنانچه دراین یادداشت آمده، فرض کنیم امروز با یک خطر بزرگ اجتماعی مواجه هستیم و یک بحران خطرناک جامعه ما را تهدید میکند: باسوادی رسانهای و بیسوادی عمومی! در این باره بیشتر بیندیشیم!
سیدرضا صائمی
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: