به میانسالی که میرسیم و وارد سراشیبی زندگی میشویم، آرامآرام چشمهایمان کمسو میشود، گوشهایمان بهراحتی صداها را نمیشنود.
زانوانمان که روزی سختترین قلهها را درمینوردید، قادر نیست از چند پله بالا برود، دستانمان نیرویشان را از دست میدهند و خلاصه گویی برمیگردیم به نقطه اول زندگی؛ همان دوران کودکی که بدون کمک دیگران نمیتوانستیم ادامه دهیم.
اما دوران سالمندی با دوران کودکی یک فرق اساسی دارد و آن اینکه یک کودک ناتوان چیزی به نام عزت نفس نمیشناسد.
ولی یک سالمند نمیتواند بپذیرد او که سالها سکان زندگی خود و خانوادهاش را به دست داشته و کشتی زندگی را در دریای پرتلاطم حوادث هدایت کرده، دیگر قادر نیست در زندگی خود و فرزندانش نقشآفرینی کند.
به همین دلیل وقتی میبیند برای بالارفتن از یک پله کوتاه به کمک نیاز دارد، غرورش جریحهدار میشود، با تلنگری کوچک دلشکسته و افسرده شده و نمیتواند با این درجه از ناتوانی کنار بیاید.
اصلا در بسیاری از موارد سالمندان ما ناتوانیشان را باور ندارند و به همین دلیل نهتنها کمک حال خانواده نیستند، بلکه برای خود و اطرافیانشان مشکل نیز به وجود میآورند.
اینجاست که ما بهعنوان همراهانشان نقش بس مهمی در نگهداریشان به عهده داریم.
کارشناسان تاکید میکنند آنها که در خانه از سالمند خود نگهداری میکنند باید آموزشهای لازم در ارتباط با چگونگی برخورد با او را بیاموزند و بدانند کوچکترین برخورد اشتباه و ندانمکاری، روح آنها را بهشدت میآزارد و دل نازکشان را میشکند.
به همین دلیل است که در برخورد با سالمندان باید مراقب باشیم غرورشان خرد نشود و عزت نفسشان آسیب نبیند.
نگهداری از سالمندان دو ویژگی مهم میخواهد؛ عشق و صبوری. عاشقانه دوستشان داشته باشیم که بهشدت نیازمند محبت هستند و در نگهداری آنها صبوری کنیم و مراقب رفتار و گفتار خود باشیم.
فراموش نکنیم آنها ستونهای اصلی خیمه خانوادهاند. قدرشان را بدانیم و احترامشان را نگه داریم و یادمان باشد در خانهای که بزرگترها کوچک شوند، کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند.
زهرا عرب/ دبیر چاردیواری
ضمیمه چاردیواری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد