به گزارش جام جم ، این بخشی از اعترافات پسر جوانی است که 15 آذر در جنایتی هولناک با 27 ضربه چاقو پدر 55 سالهاش را در شمال تهران به قتل رسانده بود.
متهم به قتل دیروز برای بازپرسی به دادسرای امور جنایی منتقل و جزئیات جنایت را بیان کرد. در حاشیه جلسه، گفتوگویی را با متهم انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
چرا پدرت را به قتل رساندی؟
او آدم دهنبینی بود و هر دقیقه نظرش عوض میشد و بهخاطر حرف دیگران، همیشه به بیکاری من گیر میداد.
از روز قتل بگو؟
سه روز قبل با دختر مورد علاقهام درگیر شدم و برای همین با خوردن قرصهای خواب از پنجشنبه عصر خوابیدم. یکشنبه صبح وقتی از خواب بیدار شدم تا به کارهای بانکیام بپردازم، متوجه شدم پدرم به خانه آمده است. او خیلی کم به خانه میآمد. وقتی به خانه آمدم و سلام کردم، جوابم را نداد و شروع به سرکوفت زدن کرد. دقایقی بعد او به آشپزخانه رفت و با تکرار موضوع بیکاری، حرفهایی را در مورد مادرم که دو سال قبل فوت کرده بود، زد. بعد هم سنگی از آشپزخانه برداشت و به سمتم پرت کرد. من هم با همان سنگ دو ضربه به سرش زدم که خون جاری شد.
بعد چه شد؟
از او خواستم به اتاق برود که با چاقو به سمتم آمد. نمیدانم چه شد که با چاقو یک ضربه به او زدم. بعد هم به اتاق خوابم رفتم و تحتتاثیر قرصها خوابیدم. فکر کردم خواب میبینم و وقتی بیدار شوم، پدرم زنده است.
چرا با 27 ضربه او را کشتی؟
چند ضربه؟ من چیزی از زمان قتل به یاد ندارم. تحتتاثیر قرصهای خواب بودم و نمیدانم چند ضربه زدم. باور کنید فکر کردم همان یک ضربه را به او زدم.
بعد از قتل چه کردی؟
دست و لباسهایم خونی شده بود به همین خاطر دوش گرفتم و بعد که حالم بهتر شد موضوع قتل را به همسایهها و پلیس گفتم.
فقط به خاطر زخم زبان، پدرت را کشتی؟
من او را دوست داشتم و نمیخواستم پدرم را به قتل برسانم. تحتتاثیر قرص خوابآور بودم و نمیدانم چرا او را کشتم.
چرا بعد از 15 روز به قتل اعتراف کردی؟
پدرم هر شب به خوابم میآید. او خوشحال بود و به من میگفت نگران نباش مشکلی نیست. با خوابهای پدرم تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: