توکلی سال 1365 و قبل از چهره شدن خسرو شکیبایی مجموعه تلویزیونی «مدرس» را با تهیهکنندگی اسماعیل شنگله با بازی او ساخت. مجموعهای که در زمان ساختش مورد توجه بسیاری از مخاطبان قرار گرفت و چهره متفاوتی از زندگی و سیره آیتالله مدرس را برای مخاطبان ارائه کرد. به بهانه بازپخش این مجموعه با هوشنگ توکلی درباره چگونه ساختن شدن این اثر گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
سریال مدرس بعد از سالها دوباره از رسانه ملی پخش شد. این پخش مجدد برایتان چه ویژگی داشت؟
نزدیک به سه دهه از ساخت سریال مدرس میگذرد و نسلها تغییر پیدا کردهاند و ماها جزو نسل قدیمیتر شدهایم و نسل جدیدی در عرصههای مختلف هنری و اجتماعی به فعالیت مشغول هستند که متاسفانه یک جور دیگر به تاریخ و مسائل نگاه میکنند و البته نمیخواهم این نوع نگاه کردن را ارزیابی کنم. موقعی که سریال مدرس را ساختم با یک تحقیق کامل و مدون و تحلیلی نسبت به تاریخ معاصر فیلمنامه نوشته و تمام لایههای شخصیتی و تحولات سیاسی و اجتماعی زمان زیست مدرس در کار به دقت عرضه شد. دقتی که این روزها کمتر در کار کارگردانها دیده میشود. ماها به عنوان نسلی در دهه 60 تلاش کردیم ساختاری انقلابی را در فرهنگ و هنر تعریف کنیم و در این راه سختیهای زیادی متحمل شدیم.
در مجموعه تلویزیونی مدرس چه بخشهایی از زندگی شهید مدرس را به تصویر کشیدید؟
این سریال محصول شبکه یک سیما درسال 1365 است و حضور مدرس در تهران تا انتخابش به عنوان وکیل مردم در مجلس شورای اسلامی و درگیری و مبارزه با رضاشاه بهخصوص در صحن علنی مجلس شورای ملی و تبعید و شهید شدنشان به دستور رضاشاه در سریال نشان داده میشود.
به چه دلیل در ساخت سریال از ساختاری مستندگونه و صرفا رئالیستی استفاده کردید؟
من نگاهی منطقی و به تعبیری ارسطویی به قصهگویی در ساختار سریال سازی با نگاهی شعرگونه دارم. این نگاه شاعرانه در غزلیات حافظ قابل بازخوانی است. به این ترتیب اگر یک بیت شعر حافظ در مخاطب اثرگذار است کل غزل هم چنین خاصیتی دارد. این ساختار شعرگونه در ساختار سریال مدرس به همراه هارمونی و هماهنگی با سایر عوامل از قبیل نور، رنگ، تصویر و بازیهای درخشان باعث شد اثری کامل و نو خلق و مخاطب جذب دیدن این سریال شود و پیام درونی سریال را بهخوبی دریافت کند. در ایران انقلاب بزرگی رخ داده بود و لازم بود سریالی با ساختار تجربهگرا درباره یک شخصیت مهم تاریخ معاصر ساخته شود. البته باید بعدا ازاین جنس کارها و ساختار بیشتر ساخته میشد و مورد بحث و بررسی قرار میگرفت که به دلیل وجود بینشهای معارضی که در حوزه فرهنگ از بعد از شهریور 1320وجود داشت این بینش معارض ادامه یافت و در ذهن اهالی هنر نهادینه شده بود و شاید به همین دلیل بود که تا زمان مرگ خسرو شکیبایی کمتر نقدی حتی منفی درباره این سریال در مطبوعات به چاپ رسید. این خلأ نقد و بررسی جدی آثار هنری باعث شد سریال مدرس مدتها در فراموشی قرار بگیرد. البته مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما در آن سالها مجموع مقالاتی را درباره سریال مدرس منتشر کرد. در خیلی از برنامههای مستند رسانه ملی در سالهای بعد اگر اثری درباره شهید مدرس ساخته شد از بخشهایی از سریال ما استفاده شد.
چگونه خسرو شکیبایی را برای بازی در سریال مدرس انتخاب کردید؟
جنس بازی خسرو غریزی بود. شکیبایی سالها در عرصه دوبله و بازیگری فعالیت میکرد و شیفته و عاشق حرفهاش بود و با وجود تواناییهایش هرگز نتوانسته بود به اندازه لیاقت و استعدادش در صحنه بازیگری مجال خودنمایی پیدا کند. بعد از پیروزی انقلاب او با انگیزههای مضاعفی در صحنه نمایش و بازیگری کارش را ادامه داد و بدون تردید یکی از ماندگارترین نقشهایش را در این سریال بازی کرد. بازیگری که علاقه خاصی به حرفهاش داشت و مثل همنسلانش با فداکاری و جدیت کار میکرد.
آیا برای ایفای نقش مدرس گزینههای دیگری هم داشتید؟
بله، چند گزینه مثل مرحوم فریبرز سمندپور هم وجود داشت. فریبرز سمندپور هم در آن دوران منتظر فرصتی برای ایفای نقش متفاوتی بود تا تواناییهایش را بروز بدهد. گزینه دیگری که در ذهنم به آن فکر کرده بودم مرحوم رضا ژیان بود که در آن مدت از ایران مهاجرت کرده بود و نمیتوانست در سریال بازی کند. اما شکیبایی همه تجربیات خودش را به کار گرفت تا بازیاش به یادماندنی و ماندگار شود. در ضمن وقت و انرژی زیادی را صرف کرد.
صحنه بازی شکیبایی جلوی دوربین و مونولوگ گفتنش بهخصوص در صحنههای طولانی نطق در مجلس در یاد مخاطبان باقی مانده است.
صحنهای که اشاره کردید مونولوگی طولانی و 20 دقیقهای بود که شکیبایی حتی بدون یکبار کات دادن و قطع فیلمبرداری بازی کرد و با قدرت بیان فوقالعادهاش قدرت و صلابت و حقانیت شهید مدرس در برابر خودکامگی رضاشاه را بهخوبی بازی کرد.
به نظر میرسد در زمان پخش سریال مدرس اغلب مخاطبان تلویزیون این سریال را میدیدند؟
بله، یادم میآید در زمان پخش سریال کوچه و خیابانها خلوت میشد و به استناد آمارهای سازمان این اثر یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیونی آن دوران با بیش از 98 درصد بیننده بود.
موقعی که با شکیبایی برای بازی در این نقش صحبت کردید چه واکنشی داشت؟
به دلیل روابطی که با هم داشتیم و حضورم در حوزه مدیریت هنری در آن دوران، همیشه از من توقع زیادی داشت و انتظار داشت فرصتهای مناسب کاری در اختیارش قرار بدهم تا به حقش برسد. مثل خیلی از هنرمندان همدورهای او، شکیبایی در برخی از حوزهها مهارت اندکی داشت و مهارتهای بازیگریاش کامل نبود.
این مهارتها شامل چه مواردی بودند؟
نحوه بیان، نحوه تنفس، نحوه نوع نگاه و حرکت در حین بازی و سریال مدرس برای خسرو یک کلاس درس فشرده هم محسوب شد و شکیبایی با پشتکار مهارتهایش را در این حوزهها کاملتر کرد. در حین بازی هم هر موقعی که مدیران شبکه برای بازدید میآمدند بازی خوب خسرو را تحسین میکردند و بعد از این سریال بود که او به موفقیتهای خیرهکنندهای در کار بازیگری رسید و بعد از آن نقش حمید هامون را بازی کرد.
آیا بعد از بازی در هامون و تبدیل شدنش به یک ستاره با خسرو شکیبایی همچنان در ارتباط بودید؟
ارتباط داشتیم و گهگاهی با من درباره کارهایش مشورت میکرد و این روند تا موقعی که به اعتماد بهنفس و باور کامل رسید، ادامه داشت و بعدا کمتر در این حوزه با من مشورت میکرد.
خاطرهای از مرحوم شکیبایی در سریال مدرس دارید؟
بعد از قطعی شدن بازی خسرو در سریال مدتی را به خانه من آمد و زندگی کرد و شد عضوی از اعضای خانوادهام و کلی خاطرات خوب از این اقامت چند ماهه برای من و خانوادهام از خسرو به وجود آمد.
به چه دلیل در مدت فیلمبرداری خسرو شکیبایی در منزل شما زندگی میکرد؟
لازم بود خسرو به سبک و سیاق قرنطینهگونه در حین فیلمبرداری در جایی حضور داشته باشد تا از تمرکز و دقت در حوزه نقشش دور نشود. همانطوری که گفتم نقش شهید مدرس نقش چند لایه و دشواری بود و به تمرکز ششدانگ خسرو روی نقشش نیاز داشت. اقامت او در خانه ما چنین شرایطی را برایش فراهم میکرد و از طرفی از حواشی زندگی روزمره هم دور میشد. در زمانی که خسرو در خانه ما اقامت داشت سوای تمرینات روزانه در سر صحنه تمرینات انفرادی و سنگینی را تحت نظارت من نیز انجام میداد.
بازیهای درخشان شما در مجموعههایی مثل زیرتیغ و شکرانه یا فیلم سینمایی خانه ابری از یاد مخاطبان نمیرود. کدام یک از نقشهایی را که بازی کردید بیشتر دوست دارید؟
تمام نقشهایی را که بازی میکنم با دقت انتخاب کرده و برای همهشان زحمت میکشم. زمانی نقشی را میپذیرم که مطمئن باشم میتوانم از عهده آن برآیم و از تجربههایی هم که دارم برای بهتر اجرا کردن نقشم استفاده میکنم . در این میان نقش دایی در سریال زیر تیغ و نقش پدر در سریال قفسی برای پرواز را بیشتر دوست دارم.
معمولا برای ایفای نقش چه کارهایی انجام میدهید؟
همیشه در مواقع عادی در کوچه و خیابان و ارتباطات با مردم و اطرافیانم که میتوانند شغلهای مختلفی داشته باشند روی رفتار و کردار و واکنشهایشان دقت زیادی انجام میدهم تا موقعی که نقشی به من پیشنهاد شد بتوانم به آرشیو ذهنم برای ایفای بهترش رجوع کنم. این ویژگی را همیشه به شاگردانم در محیطهای آموزشی نیز گوشزد میکنم. وقتی قرار است نقشی را بازی کنم سعی میکنم ما به ازای آن را پیدا کنم تا بتوانم واقعیتر آن را به تصویر بکشم. در ضمن نکات و یادداشتهایی را هم برای یافتن تمام مختصات نقش دارم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد