محمود عزیزی، بازیگر «نیمه پنهان ماه»:

سریال خیابان‌ها را خلوت می‌کرد

محمود عزیزی از بازیگران باسابقه و نیز تحصیلکردگان تئاتر و تلویزیون ایران است که به‌خصوص در دهه‌های 70 و 80، در مجموعه‌های تلویزیونی به‌یادماندنی زیادی ایفای نقش کرد که از آن جمله می‌توان به «نیمه پنهان ماه» اشاره کرد؛ مجموعه‌ای که جزو نخستین تلاش‌های تلویزیون در زمینه ساخت آثار مناسبتی ویژه ماه رمضان محسوب می‌شود. این سریال سال 73 توسط فرهاد توحیدی نوشته شد و با کارگردانی مجید جعفری از شبکه یک سیما روی آنتن رفت. مروری بر این سریال خاطره‌انگیز بهانه‌ای شد تا با محمود عزیزی گفت‌وگو کرده و از او درخصوص بازی در این مجموعه بپرسیم.
کد خبر: ۸۵۷۴۹۹
سریال خیابان‌ها را خلوت می‌کرد

از بازی در مجموعه نیمه پنهان ماه بگویید. به نظر شما دلیل اصلی موفقیت و دیده شدن این سریال در زمان خودش چه بود؟

بازی در این سریال برای خود من خاطره خیلی خوبی بود. یادم می‌آید آن زمان می‌گفتند پخش این سریال موجب می‌شد خیابان‌ها خلوت شود و مردم کار را با علاقه دنبال می‌کردند. موفقیت سریال هم به دلایل زیادی بستگی داشت، از جمله این‌که انتخاب بازیگران بسیار خوب صورت گرفته بود و جوانان مستعد زیادی را به تلویزیون معرفی کرد.

فضای کار خیلی جمع و جور و خوب بود.

هم به لحاظ کارگردانی و هم قصه‌نویسی سعی شده بود کیفیت در کار رعایت شود. ضمن این‌که نظارت خوبی هم روی آن وجود داشت و در پشت‌صحنه کار، تمام عوامل از حرفه‌ای‌های رشته خودشان بودند که از ایجاد هر نوع کاستی و ضعف جلوگیری می‌کردند. البته این سریال به منزله یادآوری حسرت‌هایی هم برای من است.

چه حسرت‌هایی؛ برایمان توضیح می‌دهید؟

این‌که چرا دیگر مانند آن زمان‌ها سریال نمی‌سازیم و حضور عوامل حرفه‌ای در تلویزیون کمرنگ شده است. حسرت دیگرم مشاهده نمای ساختمان‌ها و خیابان‌هایی است که ما کار را در این مکان‌ها ضبط کردیم، اما اکنون همه‌شان عوض شده‌اند. ساختمان‌های کوچک جای خود را به برج‌ها داده‌ و خیابان‌ها عریض شده‌اند و این در واقع خاطرات ماست که با گذر زمان از بین می‌رود.

بهترین خاطره‌ای که از بازی در این سریال در یادتان مانده کدام است؟

یادم هست زمان ساخت این سریال هر روز درگیر کار بودیم و برای این‌که فضا خیلی برایمان یکنواخت نشود، ظهرها من و مرحوم حسین کسبیان با هم به رستورانی که در همان نزدیکی بود، می‌رفتیم و آبگوشت می‌خوردیم. حسین کسبیان اطلاعات بی‌نظیری در مورد تاریخ تهران و قصه‌های ناشنیده آن داشت و تک‌تک‌شان را برایم تعریف می‌کرد.

شما در این سریال نقش پدر خانواده را ایفا می‌کردید؛ فردی سنتی که اخلاق‌های خاص خودش را داشت و به رسوم گذشته پایبند بود. چطور به این نقش رسیدید؟

بله، نقشی که من در این سریال بازی می‌کردم، در واقع نماینده آدم‌هایی بود که امروزه حضورشان در این مرز و بوم کمرنگ شده و متاسفانه دارند فراموش می‌شوند. آدم‌هایی که به فرهنگ و نیز مناسبات میان آدم‌ها بها می‌دادند و اگر رفتار فردی مطلوبشان نبود، بر او خشم می‌گرفتند چراکه ارزش‌های انسانی را از هر چیزی مهم‌تر می‌دیدند. او پدر خانواده بود و تعریف دیگر اعضای خانواده با بودنش شکل می‌گرفت. نقش همسرم را هم مهین شهابی ایفا می‌کرد که امروز دیگر در میانمان نیست.

فکر می‌کنید اگر قرار بود این سریال الان و در شرایط کنونی جامعه پخش شود، آیا همچنان مورد استقبال مردم قرار می‌گرفت؟

قطعا الان شرایط نسبت به آن موقع فرق می‌کند. ولی به‌طور کلی این شکل از قصه‌ها همیشه در فرهنگ ایرانی ما جای خاص خودشان را داشته‌اند. ما متاسفانه همیشه خیلی زود می‌گذرد و دیروزمان را فراموش می‌کنیم و از یاد می‌بریم. اما واقعیت این است که در آن زمان خاص مجموعه زیادی از آدم‌ها با این سریال خاطرات خوبی داشتند و حتی بازپخش دوباره آثار اینچنینی می‌تواند باعث مروری بر این خاطراتشان باشد. ضمن این‌که بن‌مایه داستان‌های اجتماعی و انسانی تاریخ مصرف ندارد و هیچ‌وقت نمی‌توان گفت کارایی خود را از دست داده‌اند.

زهرا غفاری

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها