سیامک موحدی؛ کارگردان دفاع مقدسی تئاتر و تلویزیون:

عقل تماشاگر قضاوت می‌کند نه احساساتش

سیامک موحدی متولد 1356 و از کارگردانانی است که کارگردانی و حتی بازیگری در تئاتر و تلویزیون را تجربه کرده، اما تعلق خاطر بیشتر او به کارگردانی در حوزه نمایش و بیشتر در زمینه دفاع مقدس است و شاهد این مدعا هم کارهای این سال‌های اخیر او، «ترانه‌ای برای آیدا»، «مینای شکسته»، «کودکان در حلبچه می‌میرند» و... است. او که این روزها با نمایش «سرود سرد خاکستر»، در پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت حضور دارد، معتقد است دفاع مقدس دین بزرگی به گردن تک‌تک افراد جامعه دارد و پر از ظرفیت‌های کشف نشده برای هنرمندان است و او دوست دارد به عنوان کارگردان در این حوزه، شناخته شود. این کارگردان جوان، کارشناس تئاتر و کارشناس ارشد پژوهش هنر و دبیر اجرایی جشنواره‌های مختلف تئاتر بوده است. با سیامک موحدی درباره حال و هوای این روزهای تئاتر، مشکلاتی که نمایش دچار آن است و موضوعات مختلف گفت‌وگو کردیم.
کد خبر: ۸۵۲۹۹۱

در بین فهرست کارهایی که سیامک موحدی کارگردانی کرده، نام حمیدرضا نعیمی به عنوان نویسنده زیاد به چشم می‌خورد. دلیل خاصی دارد؟

البته. ما درک مشترک خوبی از کار با هم داریم. میان من و حمیدرضا نعیمی خوشبختانه اعتمادی دو طرفه حاکم است. من به متن‌های او و قابلیت‌هایش ایمان دارم و در طرف مقابل او اعتماد دارد که می‌توانم از عهده کارهایش برآیم. حمیدرضا نعیمی، دیالوگ‌نویس قهاری است. پشت هر دیالوگش فکری عمیق نهفته است. او تصویری می‌نویسد و تماشاگر به همین دلیل با کارهایش خوب ارتباط برقرار می‌کند و کارهایش را دوست دارد. متن‌های او به دلیل تصویری بودن، قابلیت تبدیل شدن به تصویر را دارد. کمتر پیش می‌آید که نمایشنامه‌نویسی این‌گونه باشد که هر کدام از تصاویر متنش‌ قابلیت تبدیل شدن به یک پلان را داشته باشد. او چون خود کارگردان، نویسنده و بازیگر است، ظرایف یک متن را در تبدیل شدن به یک اثر نمایشی خوب می‌شناسد.

هیچ‌وقت خودتان هم نمایشنامه‌ای نوشته‌اید؟

نه من علاقه‌ای به نوشتن ندارم. من کارگردانی خوانده‌ام و به هر ترتیب باید مبانی اولیه کار نمایش را که یکی از آن مبانی، نمایشنامه‌نویسی است بدانم، برای من نوشتن نمایشنامه از لحاظ تکنیکی کار سختی نیست، اما آنچه مهم است، نوشتن نمایشنامه خوب است که هر کس از عهده آن بر نمی‌آید. نوشتن نمایشنامه خوب، سخت است. من ترجیح داده‌ام و می‌دهم که کارگردان خوبی باشم تا یک فرد متوسط در همه حوزه‌ها. من کاری را که از عهده‌اش بر نیایم یا قرار باشد در آن، برجسته و درجه یک نباشم، انجام نمی‌دهم. به اعتقاد من، یکی از چیزهایی که باید اهالی هنر تئاتر همیشه مورد توجه داشته باشند این است که اگر آنها به جرگه کارگردانان و نویسندگان وارد شده‌اند، هنگامی که دیدند نمی‌توانند بنویسند، ننویسند. من درس این کار را خوانده‌ام، اما واقعا به خودم اجازه نمی‌دهم پا در جای پای یک نویسنده بزرگ بگذارم.چرا که معتقدم به قول سعدی این شیوه ختم است بر دیگران.

به خاطر کارهای اجرایی است که کم کار هستید؟

این یکی از دلایل کم کاری من است. دلیل دیگر هم شرایط حاکم بر تئاتر امروز است که کار را سخت کرده است. به این معنی که شما به عنوان کارگردان در گرفتن سالن برای اجرا و حمایت مادی شدن و اسپانسر داشتن، دستت چندان باز نیست. این سختی وقتی در ژانر دفاع مقدس کار می‌کنی، بیشتر است. البته جا دارد من از مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرش تشکر کنم که اگر حمایت‌هایشان نبود، عملا توفیقی دست نمی‌داد. حمایت بنیاد تئاتر انقلاب و دفاع مقدس هم قابل تقدیر است.

درباره نمایش تازه‌تان بگویید. چقدر برای روی صحنه رفتن این کار تمرین داشتید؟

سرود سرد خاکستر را، به عنوان جدیدترین کارم از دو ماه قبل تمرین کردیم و برای آماده شدن، روزی 4 ساعت تمرین می‌کردیم. البته بخش عمده‌ای از موفقیت ما در این نمایش به بازیگران خوبی بود که در نمایش بازی کردند. حسین پرستار، مهدی رحیمی، زهره رستگار مقدم، حمیده رسولی و سید علی محمد علوی پور از بچه‌هایی هستند که یا چهره‌های کاملا شناخته شده تئاتری هستند یا درک خوبی از هنر نمایش و بازیگری دارند و این موضوع دست مرا در اجرای خوب و بازی روان گرفتن از آنها باز می‌گذاشت.

داستان سرود سرد خاکستر به عنوان یک کار دفاع مقدسی چه بود؟

در این نمایش، بخشی از تاریخ جنگ روایت می‌شد. در موقعیتی حساس واقع در منطقه فکه پایگاهی نظامی قرار دارد. در این پایگاه یک فرمانده و سرباز حضور دارند که در طول نمایش مخاطب با گذشته و ارتباط این آدم‌ها با یکدیگر آشنا می‌شود. استواری که در دوران جنگ دوستانش را از دست داده با وجود زخمی بودن وظیفه خود می‌داند که هر نوع تحرکی را در مرز ایران و عراق مد نظر قرار داده که یکی از این روزها زنی عراقی با پای پیاده از مرز رد شده و به پایگاه می‌آید. سرود سرد خاکستر روایت مستند از فکه است. در آنجا یک عده از رزمندگان ما را عراقی‌ها در کانال غافلگیر کردند و به آتش بستند و زنده به گور کردند.

شیوه خاصی برای اجرا داشتید؟

بله! این نمایش به شیوه فاصله‌گذاری اجرا می‌شد و شعور و عقل تماشاگر ما را قضاوت می‌کرد و نه احساس و شور او. در عین حال فضاسازی به وسیله نورپردازی و موسیقی به‌خصوص در فضاهای ذهنی کاراکترها نقش مهمی را بر عهده داشت و ما از این تکنیک استفاده خوب و مناسبی کردیم.

سیامک موحدی دوست دارد بیشتر به عنوان کارگردان ژانر دفاع مقدس شناخته شود؟

همه ما مدیون دوران دفاع مقدس هستیم. ببینید در برهه‌ای از زمان، جنگی به ما تحمیل شد و ما آسیب‌های فراوانی به لحاظ مادی و معنوی دیدیم. به گونه‌ای که جامعه ما هنوز هم مبتلا به آسیب‌ها و جراحت‌های روزهای حماسه و خون است. در جنگ تحمیلی افراد فراوانی تمام اعتقاداتشان را به کف گرفتند و در جبهه‌های جنگ مردانه جنگیدند و مظلومانه به شهادت رسیدند. پایمردی آن نسل، باید توسط ما روایت شود. باید نمایش داده شود. باید نشان بدهیم که قدردان جوانمردی‌های آن نسل ایثارگر هستیم. اینها شعار نیست. اعتقاد من است. شما اگر به کارهایی که من کرده‌ام نگاه کنید می‌بینید که آنی از این دغدغه، دور نبوده‌ام و افتخارم این است که به عنوان کارگردان دفاع مقدسی شناخته شوم. از این به بعد هم اگر نمایشنامه خوبی در این زمینه به دستم برسد که حرفی برای گفتن داشته باشد، شک نداشته باشید که در همین ژانر ادامه خواهم داد.البته کار بعدی‌ام هم تقریبا مشخص است و احتمالا متنی با نام گذرگاه را از عبدالحی شماسی روی صحنه خواهم برد که در راستای همان دغدغه‌هایی است که به آن اشاره کردم.

سرود سرد خاکستر را در تالار پرواز (سالن شهید عباس واعظی) ارتش روی صحنه بردید که چندان سالن شناخته شده‌ای نیست. دلیل خاصی داشت؟

دلیل خاصی نمی‌توان گفت، اما در شرایطی که با وجود اضافه شدن سالن‌های خصوصی، باز هم مشکلاتی نظیر در نوبت اجرا رفتن و سالن گرفتن هنوز هم به قوت خود پا برجاست، طبیعی است که ما باید از تمام امکان‌های موجود استفاده کنیم و من هم همین کار را کردم. طبعا چنین اقداماتی باعث می‌شود سالن‌هایی نظیر سالن پرواز بیشتر معرفی شوند و امکان جدیدی برای همکاران ما ایجاد شود که مدت‌ها در نوبت گرفتن یک سالن می‌‌مانند و همین موضوع باعث می‌شود کم کار شوند و هنر نمایش، تضعیف شود.

برای بهبود اوضاع نمایش چه پیشنهادی دارید؟

معضل اساسی در مسیر کار ما، بودجه است. بودجه که به قدر کفایت به حوزه‌های هنر نظیر تئاتر و سینما اختصاص داده شود، کاستی‌های بعدی را به ترتیب مرتفع می‌کند. به عنوان مثال وقتی بودجه باشد، سالن‌های بیشتری در مرکز شهر یا جاهایی که مردم تردد بیشتری دارند، ساخته خواهد شد که این به نوبه خود، اتفاق خجسته‌ای است. باور کنیم که با وجود همه سالن‌هایی که امروزه در اختیار تئاتر است، باز هم کمبود داریم. بسیاری از سالن‌ها، گنجایش کافی ندارند و حتی بعضی‌هایشان واقعا فاقد کارایی لازم برای اجرا هستند. اختصاص بودجه به توسعه سالن‌های نمایش و البته برای تولید متن و نمایشنامه، از مهم‌ترین چیزهایی است که به پویایی نمایش کمک شایانی می‌کند.

مهرداد نصرتی ـ اعظم حسن تقی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها