محل قرار گرفتن موتور با چگونگی پیکربندی و قرار گرفتن سایر اجزا در خودرو مرتبط است. بهویژه این که کدام چرخها نیروی محرکه خودرو را فراهم میکند. این ارتباط قوی است اما کاملا عاری از استثنا نیست.
به گزارش جام جم آنلاین، خودروهای دو دیفرانسیل (4WD) و تمام چرخ متحرک (AWD) از استثنائات قابل توجه و مرسوم این مثال است. موضوع محل قرار گرفتن موتور در خودرو آنقدر مهم و مورد مناقشه است که پایگاه تخصصی Car and Driver با بررسی و مقایسه دو مدل پورشه که موتور یک مدل در عقب و موتور مدل دیگر در وسط خودرو قرار دارد، به تجزیه و تحلیل آن پرداخته است.
حتی اگر بودجه لازم برای خرید یک پورشه را نداشته باشیم، بسیاری از ویژگیهای ذکر شده همانهایی هستند که در خودروهای این دو کلاس، اما با قیمت پایینتر میتوانیم بخریم. با این تفاسیر به برخی خصوصیات هر یک از این دو نوع طراحی نگاهی میاندازیم. گفتنی است در هر یک از این طراحیها، مهندسان و فیزیکدانهای زیادی درگیر هستند. اما در این مطلب تلاش بر آن است که تا حد امکان به این موضوع سادهتر نگاه کنیم.
وقتی موتور خودرو در جلو نصب میشود
نصب موتور خودرو در جلو، رایجترین محل قرارگیری است و خودروهای دیفرانسیل جلو هم معمولتر از بقیه خودروها هستند. قرار گرفتن موتور در جلو اجازه میدهد تا کابین وسیعتری در اختیار داشته باشید و در نتیجه فضای سرنشین بیشتر شود. هر چند یک خودروی موتور جلو میتواند از برخی جنبهها قابل تنظیم و مناسب باشد، اما از نظر مهندسی در مقوله کارایی دارای ضعفهایی است که تولیدکنندگان خودروهای بسیار کارآمد از این طرح برای تولید نسخههای ارزانتر و مدل پایینتر استفاده کرده یا بهطور کلی از آن چشمپوشی میکنند. چرا؟ سادهترین توضیح این است که خودروهای دیفرانسیل عقب از نظر عملکرد بهتر از خودروهای دیفرانسیل جلو بوده و برای انتقال نیرو به چرخهای عقب در خودرویی که موتور آن در جلو نصب شده باید انرژی زیادی هدر رود. همچنین در خودروهای موتور جلو بخشی از ظرفیتهای ترمز هدر میرود. زیرا هنگام ترمز کردن سنگینی خودرو به جلو افتاده و مقدار زیادی انرژی جنبشی آنی در جهت ناخواسته به خودرو وارد میشود.
موتور خودروهایی که در عقب نصب میشود
موتور نصب شده در عقب به این معنی است که موتور در جایی که ما آن را به عنوان بدنه میشناسیم قرار گرفته است. این نوع طراحی بیشتر در خودروهای اسپرت (ورزشی) معمول است. زیرا قرار گرفتن منبع نیرو در پشت اکسل عقب باعث افزایش شتاب و توانایی عملکرد ترمز میشود. وزن خودرو بیشتر روی چرخهای عقب بوده و این موضوع باعث بهبود اصطکاک تایرها میشود. واضح است که به دلیل ماهیت این نوع طراحی، خودروهای موتور عقب به طور قابل توجهی اندازه کوچکتری نسبت به خودروهای موتور جلو دارند و این موضوع باعث سهولت رانندگی میشود. البته این نوع طرح یک مشکل مخصوص به خود دارد. خودروهای موتور عقب مستعد نوعی لغزش موسوم به انحراف محور عقب از مسیر مناسب (Over steer) و عدم تبعیت از خط فرضی است که چرخهای جلو رسم میکنند. این لغزش باعث ایجاد چرخشهایی موسوم به اثر دم ماهی (fishtailing effect) میشود. البته چرخیدن خودرو به دلیل کاهش اصطکاک چرخهای عقب را میتوان بهویژه در آب و هوای نامساعد کنترل کرد. هر چند بسیاری از رانندگان ماجراجو از چنین اثری هنگام رانندگی لذت میبرند و از آن استقبال میکنند.
طبق تجزیه و تحلیل متخصصان پایگاه Car And Driver، خودروهای موتور وسط به نسبت دو دسته قبلی کمتر متداول هستند، اما باید گفت در این طرح، موتور در مطلوبترین محل قرار گرفته است. علاوه بر نزدیکی موتور به اکسل عقب، این طراحی به خودرو اجازه میدهد بهترین توزیع وزن، مرکز ثقل و اصطکاک را داشته باشد. هنگامی که وزن خودرو متمرکز است فرمانپذیری بیشتری داشته و هدایت آن دقیقتر انجام میشود. اینها فاکتورهایی است که احتمالا رانندگان عادی هرگز به آن فکر نمیکنند؛ اما همین عوامل میتوانند هنگام پیچیدنهای ناگهانی یا در پیچهای تند، دنیایی از اختلاف و نتایج متفاوت را ایجاد کنند.
منبع: Howstuffworks
مترجم: آتنا حسنآبادی
جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد