شهر فیـروزه‌ای پر از رباعی

نیشابور، شهر نجیبی است، نگین خوش‌رنگ آرامش ایران است این دیار که حتی در یورش وسیع دشمنان هم متین و باوقار ایستاد و نیشابور ماند.
کد خبر: ۸۳۸۷۴۴
شهر فیـروزه‌ای پر از رباعی

نیشابور اگرچه مثل اصفهان، شیراز، کرمان و کاشان‌های و هوی ندارد و همانند آنها در معرض توجه گردشگران داخلی و خارجی نیست اما دیاری است پر از زیبایی بصری و معنوی، فیروزه‌ای گرانبها در میان کویر خراسان و سمنان که بزرگانی همچون خیام و عطار را در خود به یادگار دارد؛ شهری زیبا که آشی کاگا آتسوواجی ژاپنی را به وجد می‌آورد و او را به تحسین وامی‌دارد؛ شهری که او را سر ذوق می‌آورد و در سفرنامه اش سراسر آن را تمجید می‌کند.

متن پیش رو گزیده‌ای از سفرنامه خاطرات ایران اوست که می‌خوانید:

حدود ساعت 11 به نیشابور رسیدیم. نیشابور، در خراسان در قرون میانه شهری بزرگ و آباد بود. خیام بیشتر زندگی خود را در این شهر به سر برد. نیشابور برای قالی‌های زیبای آن و فیروزه نیشابوری شهره است؛ مسجد و بقعه‌ای بسیار زیبا دارد که گنبد فیروزه‌ای آن، زیر آسمان آبی ایران می‌درخشد.

روزی که به نیشابور می‌رفتیم آسمان یکدست آبی بود و هوا تازه و خوشگوار، چنان که شتران و کاروانیان که در دور دست راه می‌پیمودند، خوب دیده می‌شدند.

ما از دشت و کوه می‌گذشتیم. اینجا و آنجا درخت و سبزه و جویبار می‌دیدیم. ایرانی‌ها جویبار خنک را بسیار دوست می‌دارند. کنار جویباری دو یا سه مرد ایرانی به شیوه شرقی بر زمین در سایه درختی نشسته و چای دم کرده بودند. می‌نوشیدند و شعر می‌خواندند، از سعدی، حافظ و خیام.

گمان دارم که زیر درخت و کنار جویبار نشستن و نوشیدن و شعر خواندن بالاترین خوشی
ایرانی‌هاست. آنها بسیار شعردوست‌اند.

به تهران که رسیدم و به ایرانی‌ها برخوردم، همیشه از شعر سخن می‌گفتند و از بلند و به آواز خواندن شعر لذت می‌بردند، مصداق این رباعی که از ترجمه ژاپنی یانو از خیام می‌آورم:

گر دست دهد ز مغز گندم نانی/وز می‌ دو منی ز گوسفندی رانی/با ماهرخی نشسته در ویرانی/عیشی بود آن نه حد هر سلطانی. این شعر نمودار راستین اندیشه زندگی ایرانی است، خوش گذراندن و دریافتن عمر. از تک درخت‌ها و جویبارها گذشتیم و به آرامگاه خیام رسیدیم. در میان راه می‌دیدیم که این جا و آنجا زیر درختی و کنار جویباری قالیچه‌ای روی تخت انداخته بودند تا بر آن بنشینند.

نزدیک آرامگاه بقعه ( امامزاده محمد محروق) است و جویباری با آب صاف و خنک از میان درختان صحن آنجا می‌گذرد. جویبار در میان سکوت درختان زمزمه‌ای رازگونه دارد.

باغ آرامگاه پر از گل‌های زیبا و درختان گردو و انار و درختان بار آور دیگر بود. باغ میوه و آب نما و فواره باغ‌های ایرانی را بسیار دوست می‌دارم. فضا و نمای باغ ایرانی لطف و صفای خاصی دارد. باغ گل سرخ بسیار زیباست. در اردیبهشت که فصل شکفتن گل‌های درشت سرخ است، همه جا بوی گل به مشام می‌آید.

خانم‌های مرفه‌تر ایرانی بوی گل سرخ (گلاب) می‌دهند که عطر خوشی دارد. گل‌های سرخ که باز می‌شود، بلبلان خوش الحان به سرودن آغاز می‌کنند. در ژاپن تعبیر شاعرانه بلبل بر درخت آلبالو را داریم، در فارسی گل و بلبل ترکیب و اصطلاحی آشناست. بسیاری از شاعران در شعرشان از گل و بلبل یاد می‌کنند.

نیشابور در باختر خراسان است و سر راه تهران به مشهد که تربت امام رضا(ع) و زیارتگاه شیعیان است و مردم از همه جا برای زیارت به این شهر می‌آیند. در راه به خراسان از دشت کویر گذشتیم. قرار بود نزدیک به نیشابور به دیگر افراد گروه (‌شرکت کننده در جشن هزاره فردوسی) بپیوندیم.در این جا رشته کوه‌های آلاداغ، بینالود نزدیک‌تر به چشم می‌آمد.

آبادی کویری پای کوه وسیع می‌نمود و زمین پر فراز و نشیب. از تهران تا مشهد حدود هزار کیلومتر راه بود و پیمودن آن با ماشین سه روز می‌کشید. این راه از شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود و سبزوار می‌گذشت. میان سمنان و نیشابور درخت پسته زیاد بود. ایرانی‌ها پسته را بسیار دوست می‌دارند. نیشابور تحریف شده نو-شاپور است، به معنای شاپور نیک. شاپور اول این شهر را ساخت.

طوس و نیشابور از جاهای تاریخی معروف است. ری که ویرانه‌های آن نزدیک تهران است و نیشابور در روزگاران پیش شهرهایی آباد و پررونق بودند. یزدگرد دوم (پادشاه ساسانی) جلوی یورش هپتالیان را به نیشابور گرفت. خود به اینجا آمد تا شهر را از دشمن نگه دارد. پس از یورش عرب‌ها هم نیشابور اهمیت و رونق خود را حفظ کرد.

همچنین گور خیام در بیرون نیشابور واقع است و این باغ و زیارتگاه برایم زیبا بود. بازهم بگویم که من باغ میوه و بوستان‌های ایرانی با آبنما و فواره را بسیار دوست می‌دارم. باغ ایرانی با منظره سازی هنرمندانه اش فضا و صفای خاصی دارد. خیام در بیشتر زندگی اش با دلی پرشور به دنبال یافتن حیات آسمانی و عمر جاودانی شد و صوفی ایرانی یگانه‌ای بود. نیکلاس فرانسوی که سال 1867 میلادی به ایران آمده و در رشت مانده بود، رباعی‌های خیام را از فارسی به فرانسه ترجمه کرد.

چمدان (ضمیمه پنجشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها