درباره حاج حسن ...

به یاد فیلم‌های حاتمی

خب شیرین است دیگر این قصه، اگر چشم‌هایت را ببندی و یک بار دیگر قصه را در ذهنت مرور کنی، شاید بتوانی حتی تصویرسازی هم برایش در رویایت انجام دهی، راهنمایی‌ات هم می‌کنم، لازم نیست خیلی خلاقانه پیش بروی، فقط کافی است یاد فیلم‌های علی حاتمی بیفتی، دیگر باقی کار حل است، همان میزانسن، همان صحنه‌ها و همان لهجه‌ها... می‌شود روایت یک بچه تهران قدیم، با همان فلسفه زندگی و همان نگاه... خیلی شبیه آن کارهاست، روایت را در ذهن مرور کن، ببینحق با من است.
کد خبر: ۸۲۷۷۰۱

تازه کاراکتر‌ها هم می‌تواند همان باشد، یک بازاری که توان خریدن پوند دارد، اما گیر بچه‌دار شدن است، دوستی همیشه خوب پیدا می‌شود که راه را برای بزرگ‌ترین معجزه زندگیش فراهم کند و آن گنبد طلا مثل همیشه بهترین بهانه است برای نیاز و برآورده شدن آن... این شهر در حافظه تاریخی خود چند قصه این گونه دارد که برخی از آنها را کارگردانی مثل علی حاتمی از درون دل‌ها بیرون کشیده و برای ما به میراث گذاشته است و برخی هم دارند از بین می‌روند و هیچ کس نیست خاطرات مردمی را که از سنگفرش تا آسفالت خیابان‌های شهر در خاطر و ذهن دارند، قصه کند. گیرم که روایت همین باشد، یک زندگی که خیلی اوج و فرود نداشته و همه چی به خوبی و خوشی پیش رفته، به غیر همان که ضامن آهو، حلش کرد... اما این قصه‌ها همیشه شیرین است، مثل تمام لحظه‌های فیلم‌های حاتمی رنگی دارد که با این که ما‌ها آن را ندیده‌ایم، اما انگار واقعا بخشی از خاطره ماست؛ شاید ناخودآگاه جمعی همین باشد؛ شاید هم!

افشین خماند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها