بدیهی است، در تاریخ سیاسی ایران به سبب موقعیت ژئوپلتیک کشورمان، مقاومت بیشتر در ابعاد خاص معنا یافته و در برخی اشکال کمتر مجال خودنمایی آن ممکن شده است. با وجود این، در دو دهه گذشته و بویژه پس از پایان جنگ تحمیلی، این تجربه پیشروی کشورمان قرار گرفته که مقاومت در عرصههای علمی، رسانهای، اقتصادی و فرهنگی نیز دنبال شود. فرمایشهای رهبر انقلاب درباره ناتو ی فرهنگی یا هشدارهای ایشان درباره جنگ نرم و جنگ اقتصادی، همه و همه نشان میدهد فرمانده معظم کل قوا، مقاومت را واژهای متوقف در سپهر درگیری نظامی و معطوف به برنامههای دفاعی نمیدانند و بر ضرورت حفظ آمادگی برای حضور در عرصههای دیگر مقاومت تاکید داشته و دارند.
تغییر مفهوم دیپلماسی در راهبرد مقاومت
یکی از این عرصهها که دو سال گذشته در کانون توجهات قرار داشته، حوزه دیپلماسی بوده است. این حوزه هرچند بهسبب تجارب تلخ تاریخی، در افکارعمومی به حوزه مصالحه و عقبنشینی و سازش تعبیر میشود، اما دیپلماسی انقلابی در سه دهه گذشته، نهتنها هیچیک از این مشخصهها را نداشته، بلکه در حال حاضر نمونهای از ایستادگی در برابر زیادهخواهیها بوده و حتی بهمثابه یک سپر دفاعی مطمئن برای حفظ دیگر عرصههای مقاومت در حوزههای نظامی، سیاسی، علمی، فرهنگی و اقتصادی عمل میکند. بنابراین اگرچه نمیتوان مرزهای قطعی میان عرصههای مقاومت انقلابی متصور شد، ولی میتوان گفت در نظام اسلامی نه فقط دیپلماسی در تقابل با سویههای دیگر مقاومت نبوده، بلکه در ادامه دفاع از باورهای انقلابی، نقشی موثر ایفا کرده است. پایان جنگ تحمیلی و آغاز دفاع دیپلماتیک از کیان کشور تجربهای ملموس پیش چشم ماست و حالا موضوع مذاکرات هستهای و رقم خوردن سند وین، ازجمله دیگر تجربیاتی است که بهاستناد آن میتوان گفت، دیپلماسی دیگر نه فقط جنبهای سازشکارانه ندارد، بلکه الگویی است برای مقاومت توأم با تعامل که اثربخشی آن میتواند در آینده، سرمشقی برای دیپلماسی کشورهای عضور گروه غیرمتعهدها بهشمار آید.
با وجود این که برجام، بهعنوان نتیجه مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 در محافل علمی و حقوقی کشورمان مورد بررسی است، ولی میتوان بندهای متعددی از این سند را بهعنوان نشانه پیروزی مقاومت دیپلماتیک قلمداد کرد. پیروزی راهبردی و موثری که بهنظر میرسد معادلات منطقه را بزودی تغییر خواهد داد و شاید برای همین است که از حالا دولتها و جنبشهای محور مقاومت با استقبال از سند هستهای وین چشمانتظار اثرگذاری جمعبندی مذاکرات بر تحولات خاورمیانه هستند.
خشم صهیونیستها و خوشبینی به بازگشت ثبات
واشنگتن چه در حین مذاکرات هستهای وین و چه پس از آن، تلاش بسیاری کرد تا موضوع مذاکرات هستهای را به تحولات منطقه مرتبط ساخته،از این گفتوگوها برای اثرگذاری بر بیثباتیهای فراگیر در خاورمیانه استفاده کند. باراک اوباما در همین ارتباط خطاب به رهبر معظم انقلاب، نامههایی نوشت و درخواستهایی را مطرح کرد که البته حضرت آیتالله خامنهای بصراحت درباره عدم ارتباط مذاکرات هستهای با تحولات منطقه سخن گفتند.
همین موضعگیری، خشم صهیونیستها را از تاثیر مذاکرات هستهای بر تغییر معادلات خاورمیانه افزون کرد و به همین دلیل آنها در دو سال اخیر که احتمال دستیابی ایران و کشورهای 1+5 به یک توافق افزایش یافته بود، بر شدت عمل خود در تبلیغات ضدایرانی افزودند و هرچه بیشتر ادعاهای خود را تکرار کردند، کمتر نتیجه گرفتند. آخرین فاز تبلیغاتی رژیم صهیونیستی، هجمه به متحدان منطقهای ایران در منطقه بود. همان دولتهایی که در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی مقاومت کرده و در این راه با تروریستها درگیر شدهاند. صهیونیستها و تندروهای آمریکایی امیدوار بودند با این فشارهای تبلیغاتی، تهران را از موضع حمایت از جنبشهای آزادیبخش منطقه منصرف کنند و این درحالی بود که رهبر انقلاب پس از به نتیجه رسیدن توافق وین، بصراحت، مواضع ایران و آمریکا در منطقه را نسبت به موضوع هستهای تفکیک کردند. موضعگیری تهران پس از توافق وین نشان داد، تهران قصد ندارد تا در فردای برجام از سیاستهای منطقهای خود دست بکشد و ثبات منطقه را به دولتهایی واگذار کند که تنها نتیجه رفتارشان، شتاب گرفتن رشد تروریسم در خاورمیانه بوده است.
مانور قدرت در منطقهای پرآشوب
به این ترتیب، توافق وین، نه فقط موضع ایران در قبال بحرانهای خاورمیانه را تضعیف نکرده، بلکه همه بازیگران منطقهای را واداشته تا خود را با تحولات جدید منطقه هماهنگ کنند. این که وزیر خارجه کشورمان در دو دوره سفر منطقهای، مناسبات تازه تهران و کشورهای خاورمیانه را بازتعریف کرده و همسایگان کشورمان را در جریان پیامدهای منطقهای اجرای برجام قرار داده است، نشان میدهد که تحولات منطقه با شتابی بسیار بیشتر از آن که صهیونیستها از آن هراس دارند، پیش میرود.
افزایش حمایت از طرح چهارمادهای ایران در سوریه، استقبال از راهحل سیاسی برای برون رفت از بحران یمن، افزایش نفوذ تهران در عراق و لبنان و چرخش سیاستهای آنکارا در قبال داعش، ازجمله تحولاتی است که تنها چند هفته پس از پایان مذاکرات وین به چشم میخورد. تحولاتی که همه آنها نشان میدهد، موضع مقاومت در منطقه متناسب با تحولات پس از مذاکرات هستهای تقویت شده است. این واقعیت از آن حیث اهمیت دارد که سیاستهای منطقهای ایران و آمریکا اختلافاتی عمیق دارد و همین امر حالا نگاه صاحبنظران را معطوف به آن کرده که آیا نزدیکی احتمالی واشنگتن و تهران بهدنبال مذاکرات هستهای، ممکن است از شدت این اختلافات بکاهد؟ در حال حاضر،موضوعاتی چون تروریسم، بحران عراق و سوریه، تجاوز به یمن، سرکوب مردم بحرین، اشغال فلسطین، دخالتها در لبنان و رفتارهای افراطی آلسعود در کانون اختلافات منطقهای ایران و آمریکاست و شکست سیاستهای واشنگتن، اثبات این واقعیت است که آمریکا چارهای جز تسلیم در قبال نقش ایران در مواجهه با بحرانهای پیشرو و تن دادن به قدرت گرفتن محور مقاومت، ندارد.
دیدگاههای رهبر انقلاب در باره چالشهای سیاستهای منطقهای ایران و آمریکا
تروریسم
|
قدرتهای استکباری با همکاری افراد ناباب در برخی دولتهای اسلامی، برای منصرفکردن ذهن ملتهای اسلامی از رژیم صهیونیستی، جنگهای مذهبی را طراحی و سازمانهای جنایتکاری همچون القاعده و داعش را راهاندازی کردند.
|
عراق
|
سیاست استکبار در عراق، سرنگونی دولت برآمده از رأی مردم، ایجاد درگیری میان شیعه و سنی و در نهایت تجزیه عراق است، اما سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال عراق، حمایت و تقویت دولت برآمده از انتخابات، ایستادگی در مقابل عوامل جنگ داخلی و اختلاف و حفظ تمامیت ارضی عراق است.
|
سوریه
|
سیاست استکبار در سوریه، تحمیل ارادهای خارج از اراده ملت و سرنگونی دولتی است که قاطع و صریح در مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده، اما جمهوری اسلامی ایران، دولتی را که شعار و هدف و نیت آن ایستادگی در مقابل صهیونیستهاست، برای دنیای اسلام مغتنم میداند.
|
یمن، بحرین و فلسطین
|
ملت یمن و بحرین و فلسطین مظلومند و ما از مظلوم حمایت میکنیم... / آمریکاییها بدون آنکه خجالت بکشند، از کشتار مردم یمن حمایت میکنند، اما ایران را که به دنبال کمک دارویی و مواد غذایی به مردم یمن است، متهم به دخالت در این کشور و ارسال سلاح میکنند.
|
لبنان
|
نظام استکبار و در رأس آن آمریکا، سالها در قبال اشغال بخش عمدهای از خاک لبنان بهوسیله رژیم غاصب صهیونیستی سکوت همراه با رضایت اختیار کرده بود... علت حمایت جمهوری اسلامی ایران از مقاومت لبنان، شجاعت و فداکاری و ایستادگی واقعی آنان در مقابل متجاوزان است.
|
آلسعود
|
دولت آلسعود بدون هیچ توجیهی و تنها با این بهانه که چرا مردم یمن فلان شخص را برای ریاست قبول ندارد، سرگرم کشتار مردم بیگناه و زنان و کودکان در یمن هستند و آمریکاییها نیز از این جنایت عظیم پشتیبانی میکنند.
|
یوسف آبشاریان
جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد