پنج ماه برای یک مدیر کافی است که بتواند برنامههایش را عملی کند؟
برای من شاید کافی باشد چون با رادیو جوان غریبه نبودم. این شبکه رادیویی دوران پرفرازونشیبی را طی کرده است و حوالی سال 80 تا 88 به دوران اوج رسید. گرچه در اواسط دهه 70 شاهد افزایش شبکههای تلویزیونی بودیم که افول رادیو را در پی داشت، اما رادیو جوان با نوآوری در برنامهسازی هویت جدیدی برای رادیو به وجود آورد. با سپاس از همه مدیران ادوار مختلف رادیو جوان، باید بگویم دهه 80 رادیو قطعا به نام رادیو جوان است، چون فرم به مفهوم مدرن در رادیو جوان ابداع شد. در این دوره در رادیو جوان تجربههای بسیار کسب کردم و از همه این تجربهها در رادیو البرز و دانش و البته ایرانصدا هم بهره گرفتم تا امروز که مدیریت شبکه جوان را برعهده دارم. من شروع سختی در رادیو جوان نداشتم و برای تصمیمگیری نیازی نبود زمان زیادی بگذرد چون از همان روز اول مدیریتم، برنامهریزی و تغییرات را آغاز کردم.
اما تا امروز اتفاق ویژهای در شبکه رخ نداده و برنامهای نبوده که سر و صدا کند!
قبل از هر چیز باید برنامههای پرسروصدا را تعریف کرد. همین حالا هم میتوانیم با تبلیغات و ذهنیتسازی، کاری کنیم که به نظر برسد اتفاقات خاصی در شبکه جوان رخ داده است. من به این کار موفقیت حبابی میگویم، اما اگر بخواهیم مسائل رسانهای را با کارهای مدیریتی همسو کنیم، باید ببینیم چطور میتوان ماموریت سازمانی و رغبت مخاطب را همسو کرد. اگر قرار باشد فقط مخاطب راضی باشد با یک راهبرد مواجهیم و اگر بخواهیم فقط دستورالعمل سازمانی را پیاده کنیم با راهبردی دیگر.
مگر این دو در تضاد با هم هستند؟
نه، در تضاد نیستند فقط هر کدام نقشه و راهبرد خاص خودشان را دارند. بگذارید برنامه «چهارراه جوانی» را مثال بزنم که در ابتدا چندان مورد توجه نبود و حتی خیلیها به آن انتقاد میکردند، اما بعد از مدتی به یک نقطه عطف در برنامهسازی رادیو بدل شد. همین اتفاق برای برنامههای زیادی در رادیو رخ میدهد. به عبارتی طی چند ماه نمیتوان برنامههایی را طراحی و ارائه کرد و منتظر نتیجه ماند. نیاز به زمان هست تا تغییر سلیقه یا تغییر علاقهای در مخاطب اتفاق بیفتد و مخاطب با برنامههای تازه همراهی کند.
کدام یک از برنامههای فعلی رادیو جوان در آینده میتواند مورد توجه قرار بگیرد؟
بسیاری از برنامههای قدیم و جدید رادیو جوان واجد این ویژگی هستند، ولی نیاز به زمان دارد. برنامههایی مثل جوان ایرانی سلام، کاوشگر، امروز، لنگ ظهر، جمعه من، چارسو، سمفونی عشق، پیشخوان عصر، راهکار، توپ، اینجا شب نیست و.... هر کدام دارای ویژگی و خصوصیاتی است که موجب خواهد شد بخشی از علایق مخاطب را در برگیرد.
اما هنوز هیچ کدام از این برنامهها به پدیده رادیو جوان بدل نشدهاند.
طبیعی است یک برنامه برای ارتباط با مخاطبانش نیاز به زمان دارد؛ این زمان در رادیو بیشتر و در تلویزیون کمتر است. معمولا درصد زیادی از مردم از اواسط یک سریال به تماشای آن مینشینند. همین اتفاق در رادیو هم رخ میدهد اما در زمان طولانیتر.
درباره رویکردهای جدید شبکه توضیح میدهید؟
رسانه در هر دورهای راهبردهای خاص همان دوره را پیش میگیرد. راهبرد امروز ما در رادیو جوان، تبیین مفهوم جوان مولد با نگاه به اسناد بالادستی است که بر اقتصاد مقاومتی تاکید دارد. معتقدیم جوان امروزی کسی است که دانشاش (رشد علمی و تولید علم) دستکم در مقایسه با 15 سال پیش که من در شبکه جوان حضور داشتم چند برابر شده است. حوالی سال 80 متوسط سواد جوانان ما چیزی بین دیپلم تا لیسانس بوده اما حالا تحصیلات به لیسانس، فوقلیسانس و حتی دکتری تغییر کرده است. به همین دلیل ادبیات رادیو جوان باید کمی متفاوتتر باشد. در شرایط فعلی نیازمند ادبیات فاخر و کماشتباهتر هستیم. همچنین امروزه نوع کارکرد رسانه تغییر کرده و رقبا هم خیلی جدیتر از گذشته وارد میدان شدهاند. در چنین شرایطی باید دنبال الگوهایی از برنامهسازی باشیم که بتوانیم بر فضاهای جدید رسانهای مستقر شویم.
بنابراین قصد دارید در فرم و سبک برنامهها تغییر ایجاد کنید؟
بله، میخواهیم از جذابیتهای صوت برای بهتر شدن برنامهها استفاده کنیم و از ظرفیتهای تصویر در فضای مجازی حداکثر استفاده را ببریم. شاید در آینده نزدیک برخی برنامههای رادیو جوان برای پخش صوتی و تصویری از موج اف.ام و فضای وب طراحی و پخش شود و این یعنی رویکردی جدید در حوزه رسانههای نوین.
تغییر لحن هم اتفاق خواهد افتاد در حدی که با شنیدن برنامههای شبکه بفهمیم چه شبکهای است؟
به نظرم آن زمان که با لحن میشد فهمید با چه شبکهای روبهرو هستیم، دیگر گذشته است. ابزارهای شناسایی یک شبکه زیاد است و لحن فقط یکی از این ابزارهاست. دستگاههای گیرنده دیجیتال شدهاند و روی بیشتر آنها اسم شبکه یا شعار آن حک میشود. گیرندههای خودرو که به آر.دی.اس مجهز هستند فرکانس شبکهها را به صورت اتوماتیک پیدا میکنند، بهرهمندی از نرمافزارهای موبایلی فرصت بینظیری برای رادیو است و در برنامهسازی امکاناتی مانند آرم استیشن را داریم که به هر شبکه هویت میدهد و رادیو جوان به لطف مدیران گذشته، مجموعهای از آرم استیشنها را به مخاطبانش معرفی کرده است.
منظورم این است که برای ارتباط با مخاطب این شبکه، لحن و بیان خاصی در نظر گرفته نشده است؟ طبق برداشت من از توضیحات شما، قرار نیست رادیو جوان با رادیو ایران یا هر شبکه دیگری تفاوت چندانی داشته باشد!
نه، اصلا این طور نیست. شاید بهتر باشد بگویم نیازمند نوع سومی از لحن و ادبیات در شبکه جوان هستیم که نه شبیه به ادبیات این شبکه در دهه 80 باشد و نه شبیه به دیگر شبکههای عمومی. ما به یک لحن و بیان مودبانه و فاخر میاندیشیم که در عین حال مناسب رادیوی مخصوص جوانان هم باشد. در برنامهای مانند کاوشگر تقریبا به این لحن رسیدهایم. در این برنامه هم ریتم، هم سرعت و حرکت داریم و در عین حال ادبیات مودبانه و فاخر است.
پیشنیاز لحنی که به آن اشاره کردید، سواد و تجربه توامان است. زمانی در رادیو آدمهای عمیق و فرهیخته خیلی بیشتر از امروز داشتیم. به عبارتی فعالان این رسانه سرآمد دوران خودشان بودند، اما حالا این طور نیست.
بخشی از این حرف درست است، اما دورانی که به آن اشاره میکنید فقط یک رادیو داشتیم و یک شبکه تلویزیونی که از چهار تا ده شب برنامه پخش میکرد. همین امروز هم آدمهایی در رسانه داریم که سرآمد دوران خودشان هستند. همین حالا در رادیو فرهنگ شخصیتهای برجستهای در حوزه ادبیات فارسی داریم و مدیر این شبکه رادیویی یکی از شعرای بزرگ است.
رادیو جوان چطور؟
برنامهسازان رادیو باید متخصص باشند و فلسفه وجود گروههای مختلف برنامهساز کار تخصصی است. این اصل در رادیو جوان رعایت شده و افراد مجرب و متخصص در این شبکه کم نداریم. در حال حاضر تهیهکننده یکی از برنامههای ادبی شبکه، مولف چند کتاب پرفروش بازار نشر است.
چند گروه متخصص و مجرب مانند گروه تولید برنامه کاوشگر در رادیو جوان دارید؟
اگر هم نباشد میتوان چنین افرادی را به رادیو دعوت کرد یا فرصت شکوفایی و پرورش استعداد نیروهای فعلی را فراهم کرد. در رسانهای که ساعت پخش طولانی دارد، نمیتوان توقع داشت همه برنامهسازان و گویندهها همه موضوعات را بدانند. باید در کنار آنها از نیروهای مکمل استفاده کنیم. گاهی لازم میشود در کنار مجری از کارشناس یا کارشناس- مجری بهره بگیریم و با استفاده از همین مکملها کیفیت را ارتقا دهیم.
چرا شرایطی فراهم نمیکنید که مجریها به کارشناس- مجری بدل شوند؟
رادیو جوان یک شبکه رادیویی اختصاصی است، ولی به دلیل ماموریتهای متعدد، گاهی در حوزه رسانههای عمومی هم طبقهبندی میشود، بر این اساس برنامهسازان باید دارای اطلاعات گستردهای باشند و توانایی مدیریت و اجرای برنامههای مختلف را داشته باشند.
اما رادیو جوان برنامه تخصصی هم دارد. فکر نمیکنید بهصرفهتر است که روی مجریان سرمایهگذاری و آنها را مکلف کنید سطح تواناییهایشان را ارتقا بدهند؟
شما نمیتوانید همزمان یک آهنگساز خوب، یک ادیب خوب و در عین حال یک کارشناس خوب رسانه باشید. کار کردن در رسانه آدمهای ویژهای میخواهد، اما قرار نیست همه آنها در همه زمینهها مطالعات عمیق داشته باشند. مثلا تهیهکننده رادیو لازم نیست موزیسین باشد اما باید موسیقی را بشناسد. همه برنامهسازان ما متخصص هستند و تفکیک نیروهای انسانی بر اساس گروهها شکل گرفته است. من اعتقادی ندارم که یک تهیهکننده باید بتواند هر برنامهای تهیه کند یا یک مجری باید بتواند هر برنامهای اجرا کند. به تفکیک نیروهای متخصص اعتقاد دارم، ولی کار در شبکهای با موضوعات متعدد مثل رادیو جوان شرایط ویژهای میطلبد و همان طور که عرض کردم برنامهسازان رادیو بخصوص رادیو جوان باید در بیشتر مسائل از دانش حداقلی مورد نیاز رسانه بهرهمند باشند.
اهمیت مدیریت بودجه
همیشه شنیدهایم که بودجه رادیو کم است؛ به نظرم مدیریت بودجه از میزان آن مهمتر است. از نظر من مدل استفاده از بودجه اهمیت دارد نه مقدار آن.
بودجه رادیو بر اساس استاندارد مشخصی به صورت دقیق تعریف شده و بر اساس آن تحقیقات لازم برای برنامه، زمان پیشتولید و دیگر جزئیات تولید برنامه مدنظر قرار میگیرد. ضمن این که درآمد بهتر امری نسبی است و به این بستگی دارد که افراد چطور خرجشان را مدیریت کنند. به نظرم بودجه رادیو قابل قبول است، اما مساله مهمتر این است که آیا بودجه بموقع به دستمان میرسد یا نه. به خاطر مشکلات کشور ممکن است بودجه رادیو تامین نشود یا دیر به دستمان برسد. بر اساس تجربهای که در رادیو دانش داشتم، میشود با مدیریت منابع حتی در زمان کاهش بودجه هم شرایطی ایجاد کرد که دستمزدها کاهش پیدا نکند و از کیفیت برنامهها کاسته نشود.
برنامه سازی بر اساس نظر سنجی
برخی از ماموریتها در سازمان صدا و سیما متمرکز شده که از آن جمله میتوان به مخاطبشناسی، نیازسنجی و اثرسنجی اشاره کرد که به مرکز سنجش افکار سازمان محول شده است. تا جایی که من میدانم و دستکم این اواخر نیازسنجی نشده است؛ این کار بسیار هزینهبر است، البته همچنان مانند گذشته مخاطبسنجی انجام و آمار میزان مخاطبان شبکه اعلام میشود. درگاههای مختلفی در کشور داریم که سیاستها و نیازهای مدیریتی و پیامهای ضروری را مشخص میکنند. کافی است این موارد به زبان برنامه تبدیل شود. مثلا فرمایشات رهبر معظم انقلاب که قطعا بر اساس نیازسنجی و اطلاعات آماری است، میتواند بهترین مبنا برای برنامهسازی باشد.
در مراکز کلان راهبردی حتما مشاورههای ویژهای وجود دارد و وقتی ابلاغیههایی صادر میشود، یعنی در پس آن ساعتها تحقیقات، نیازسنجی و نظرخواهی وجود داشته است. وقتی اطلاعات زیربنایی وجود دارد چرا دوباره کاری کنیم؟ ما از اطلاعات این مراکز بهره میگیریم.
آذر مهاجر
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد