بسطام در شش کیلومتری شمال شرقی شاهرود قرار دارد و از شاهرود به سمت بسطام که میرویم، از مرزی نامرئی که تنها با تابلوی خوشامدگویی قابل تشخیص است میگذریم، اما تغییر دما در آن سوی مرز، محسوس است. گاه این تفاوت دما تا 5 درجه نیز میرسد. خنکای هوای بسطام از یک سو و سرسبزی آن از دیگر سو سبب شده تا مهمانان شاهرود به سوی بسطام رهسپار شوند و در هر گوشه شهر که شاید بهتر باشد بگوییم باغ شهر، اتراق کنند.
در ورود به بسطام نخستین چیزی که به چشم میآید دالانی سرسبز با درختان چنار تنومند و بلند است. بسطام را میتوان شهری در میان جنگل، باغ و کویر نامید. شهری که تاریخش را بر مبنای نوشتههای تاریخی که در ایالت قومس واقع شده، به زمان پیامبری حضرت موسی نسبت میدهند. در برخی کتابها نیز قدمت آن را تا عصر پیشدادیان و دوران پادشاهی منوچهر شاه (قبل از میلاد مسیح) رساندهاند، اما آنچه آشکار مینماید این است که فردوسی در شاهنامه از این شهر نام برده است و ناصرخسرو نیز در سفرنامه خود در بخشی که به راه کوان به قومس رسیده از زیارت شیخ بایزید بسطامی یاد کرده است.
تپهای از دوره نوسنگی
وجود تپههای تاریخی ازجمله تپه سنگ چخماق تاریخ بسطام را به دوره 7 تا 9 هزار سال پیش باز میگرداند. قدمت این مناطق نشان دهنده وجود روستایی در دوره نوسنگی است. از این تپه، ظروف سفالی متعددی یافت شده که بیشتر آنها در موزه توکیو در ژاپن نگهداری میشود. پیشینه تاریخی از یک سو و باغهای میوه و تفرجگاههای متعدد از دیگر سو سبب شده تا بسطام به یکی از مراکز گردشگری بینالمللی تبدیل شود. چنان که در جلسه هیات وزیران در خرداد ماه سال 86، به استناد ماده هشت قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به عنوان شهر نمونه گردشگری معرفی شد.
عرفان و ادب
بسطام به شهر عرفان و ادب نیز مشهور است. مجموعه بایزید بسطامی که دربر دارنده مسجد، بقعه، گنبد، مناره و آرامگاه امامزاده محمد فرزند امام جعفر صادق(ع) است گواه این مهم است. این مجموعه شامل مسجد، بقعه، گنبد، مناره، ایوان، دالان، رواق و صحن است که آثاری از دورههای سلجوقی (سده 11 تا 12 میلادی)، ایلخانی (سده 13 تا 14) تیموری (سده 14 تا 16)، صفوی (سده 16 تا 18) و قاجار (سده 19 تا 20) را در خود جای داده است.
برای ورود به مجموعه باید از زیر زنجیری عبور کرد که مشابه آن در بیشتر اماکن تاریخی و مذهبی دیده میشود. این زنجیر به چارچوبهای در آویزان میشود تا افرادی که قصد ورود دارند به حالت تعظیم از آن عبور کنند که در واقع نماد احترامی است که به بزرگان هنگام ورود گذاشته میشود.
این مجموعه زیر نظر سازمان میراث فرهنگی و با همکاری هیات امنای آن اداره میشود.
با ورود به مجموعه بایزید با دو گنبد قرینه به رنگ آبی فیروزهای روبهرو میشویم. همان رنگی که همواره سبب درخشش گنبدها در دل کویر میشود و نظر هر بینندهای را به خود جلب میکند، اما این گنبدها بر خلاف گنبد بسیاری از مساجد و آرامگاهها مخروطی شکل است.
یکی از این گنبدها بر بنای آرامگاه امامزاده محمد بنا شده و دیگری متعلق به بارگاهی است که برای بایزید ساخته شده، اما میدانیم که مقبره بایزید در آن نیست. مورخان معتقدند غازانخان به دلیل احترامی که برای بایزید قائل بود، قصد ساخت گنبدخانه و بارگاهی مجلل برای او کرد، اما بایزید را در خواب دید که از این کار ناراضی است، بنابراین از تصمیم خود منصرف شد و سازه همان گونه باقی ماند تا امروزه تبدیل به موزه عرفان شرقی شود.
موزهای بینام و نشان
این موزه دربردارنده عکسهای قدیمی و شعرهایی از عارفان استان سمنان است. البته چند سفال از دوهزار سال پیش گرفته تا دوره قاجار نیز در این موزه نگهداری میشود. به گفته سیدحسن ذاکری متصدی موزه عرفان شرقی، در سرداب مجموعه، جسد سربازی بیسر با ادوات جنگی مدفون بوده که در حال حاضر اثری از آن نیست.
آرامگاهی برای عارف شرقی
در این مجموعه و در جوار مرقد امامزاده محمد، آرامگاه بایزید بسطامی قرار دارد. این آرامگاه بقعهای کوچک دارد که با یک پنجره مسقف آهنی روی قبر بایزید را پوشانده است؛ قبری که با سنگ مرمر و کلماتی از مناجات مشهور علی بن ابی طالب(ع) تزئین شده است.
با وجود این، اواخر سال گذشته درحالی که شیشه محافظ سنگ قبر برای انجام مرمت برداشته شده بود، بخشی از این سنگ قبر ربوده شد و تاکنون هیچ مسئولی پاسخگو نبوده است و اظهار بیاطلاعی میکنند. این در حالی است که مجموعه مجهز به دوربینهای مدار بسته است.
روبهروی این آرامگاه ساده و بی آلایش، صومعه بایزید قرار دارد؛ مکانی متشکل از دو محراب تقریبا یک مترمربعی تو در تو که با گچبری زینت یافته است. گچبریهایی که تا سقف ادامه دارد و روزگاری شاهد چلهنشینیهای این عارف شرقی بودند. عارفی که لقب سلطانالعارفین به او دادهاند و از او به عنوان بزرگترین عارف قرن سوم هجری و از بزرگان اهل تصوف و از مشهورترین عرفای ایران یاد میکنند.
در کنار این آرامگاه صحن و رواقی کوچک قرار دارد که پس از عبور از آن به ایوان ورودی امامزاده محمد میرسیم. سمت چپ شربت خانه و روبهروی ایوان شمالی با دری زیبا روبهرو میشویم. این در، سال 962 هجری قمری در دوره صفویه ساخته شده است. وارد آرامگاه که میشویم، بقعه فرزند امام جعفر صادق را میبینیم که در بنایی شبیه گنبد غازان خان و قرینهای از آن دفن شده است.
این بنا با وجود آن که سال 670 ـ 703 توسط غازان خان ساخته شده، اما چند بار در زمانهای مختلف از جمله در زمان حکومت سلطان محمد خدابنده و در دوره قاجار مرمت شده است. از این رو میتوان دورههای تاریخی مختلف را در این بنا شاهد بود. از گچبریها و ستونهای چوبی با سرستونهایی شبیه چهل ستون گرفته تا نقاشیهایی از گلهای ختایی روی دیوار.
میراث اجداد یادگارینویس
در جای جای این بنا یادگاری نویسیها دیده میشود که با خطی خوش نگاشته شدهاند. یادگاریها حتی تا سقف ادامه دارد. با این حال گویی نویسنده قصد خوشنویسی داشته چرا که نسخ و نستعلیق قابل تشخیص است. این یادگاریها از میان نقاشیهای گلهای ختایی روی دیوار گرفته تا سقف ادامه دارد و تاریخ برخی از آنها به سال 1232 میرسد. به نظر میآید که یادگارینویسی بر در و دیوار بناها از اجدادمان به ما ارث رسیده است.
سازهای بر سازه دیگر
بنایی که در مجموعه بایزید بیش از دیگر بخشها جلب توجه میکند، مسجد دوم بایزید است. بنای اولیه مسجد متعلق به دوره سلجوقی است و محرابی زیبا با گچبریهای ظریف و چشمنواز در آن قرار دارد.
اما در عمقی کمتر از یک متر پایینتر از کف فعلی مسجد، بنای دیگری قرار دارد که با دری چوبی قابل دسترسی است. به نظر میآید در طول دورانهای مختلف، بنای فعلی روی بنای قبلی ساخته شده است، اما گمانه زنیها از راه خروجی خبر میدهند که از طریق طبقه زیرین تعبیه شده و به خارج از شهر راه دارد، اما تنها این بخش از بنا نیست که توسط سازهای دیگر پوشیده شده بلکه سقف شبستان نیز چنین تجربهای را از سر گذرانده است. سقفی که گفته میشود با گچبریهای زیبا تزئین شده بود، امروز زیر طاقیهای گچی و چوبی قرار گرفته و دیگر نشانی از گچبریهای دوره سلجوقی و ایلخانی در سقف بنا دیده نمیشود.
شبستان مسجد بایزید، کهنترین قسمت بناهای این مجموعه است که با ستونهای چوبی استوار شده است. بر فراز دیوارهای این شبستان دو کتیبه قرآنی با تزئینات گچبری وجود دارد.
منارهای آجری با داربست فلزی
در کنار مجموعه بایزید بسطامی، مناره آجری زیبایی قرار دارد که سال هاست در داربستهای فلزی محصور مانده. این مناره مربوط به دوره سلجوقیان است و به گفته مسئولان، در دورهای قرار بود استحکام سازیهای لازم برای آن انجام شود که به دلیل نبود بودجه محقق نشد. از این رو سالهاست داربستها به بخشی از این بنا تبدیل شدهاند و دیدن بنا بدون آنها غیرممکن شده است.
مسجد شاهرخیه
بسطام از قرن سوم و چهارم هجری قمری تا پایان دوره قاجاریه یکی از مراکز مهم فرهنگی ایران به شمار میآمد. تدریس بزرگانی چون مصنفک بسطامی نوه فخر رازی و حضور قاضی ابو عمر بسطامی سبب شد تا مدرسه شاهرخیه تاسیس شود. ساختمان این مدرسه دو ایوانه در جبهه شمالی و جنوبی است. نمای حیاط مدرسه آجر است و امروزه به عنوان مدرسه علمیه باقرالعلوم مورد استفاده قرار میگیرد، اما با کمی دقت در سازه بنا میتوان به این نتیجه رسید که در طول سالهای گذشته دستخوش تغییرات بسیار شده است.
برج کاشانه
در پی خروج از بخش جنوبی مجموعه بایزید، میتوان به سوی مسجد جامع و برج کاشانه رهسپار شد. به نظر میآید این برج در زمان سلجوقیان ساخته شده باشد، اما ساخت آن به سال 700 هجری قمری میرسد. برخی در گذشته معتقد بودند این برج، آتشکده زرتشتیان بوده است، اما با توجه به شباهت آن با دیگر برجها ازجمله برج طغرل و اعتقاد راسخ مردم بسطام به گردش آسمان، میتوان کارکرد ستارهشناسی و ساعت آفتابی را برای آن پیشبینی کرد.
پرارزشترین محراب ایران
برج کاشانه در کنار مسجد جامع قرار دارد و به نوعی مناره آن به نظر میآید. مسجد جامع در کمال سادگی خود محرابی دارد که به جرات میتوان از آن به عنوان زیباترین و نفیسترین محراب ایران نام برد. محرابی با گچبریهای زیبا و فریبنده که ذهن آدمی را در پیچ و خم نگاشتههایش گم میکند.
این محراب، سه حاشیه دارد که با خط کوفی و اسلیمیهای فراوان پر شده است. البته تفاوتهایی در گچبریها از لحاظ ساخت دیده میشود که به نظر میرسد طی مرمتهای مختلف در طول تاریخ دستکاری شده باشد.
میتوان بسطام را باغ شهری دانست که آثار تاریخی، فرهنگی و مذهبی آن سبب شده گردشگران از گنبد و کردستان به سوی آن روانه شوند. چنان که تنها مرکز اقامتی شهر که همان مهمانسرای جهانگردی است با ظرفیت تکمیل در تابستان و با ضریب اشغال 89 درصد در طول سال فعال است. پس اگر قصد سفر به بسطام دارید، تدابیر اقامتی را عملیاتی کنید تا مجبور نباشید همچون صدها گردشگر در چادر مسافرتی شب را به صبح برسانید.
معصومه دیودار
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: