در عصر حاضر با وجود پیچیدگیهای فراوان در زندگی اجتماعی و لزوم آگاهی از رویدادهایی که در سراسر جهان به صورت زنجیروار به هم پیوستهاند و بر زندگی تکتک افراد تاثیر میگذارند، رسانههای جمعی به عضو جداییناپذیر و کلیدی جوامع تبدیل شدهاند.
بدون شک، رسانهها مهمترین و اصلیترین منبع انتقال اخبار و رویدادها میان مردم و ابزاری مهم برای تنویر افکار عمومی هستند به طوری که تا یک رویداد مهم از طریق رسانهها اعلام نشود برای بسیاری از ما در هالهای از ابهام قرار داشته و نمیتوانیم آن را بپذیریم.
شایعه در خدمت جهتدهی افکار عمومی
این ابزار فرهنگی باید فضایی برای برخورد سالم و سازنده اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از طریق ارائه دیدگاهها و اطلاعرسانی مناسب در جامعه جهانی ایجاد کند؛ اما رسانههای جمعی در کنار این کارکرد مهم و خطیر، با اشکال مختلف و سازماندهی شدهای از شایعه و شایعهپراکنی با هدف جهتدهی افکار عمومی، گرایشها، عقاید، نگرشها و رفتارهای یک ملت نیز میپردازند که این مسأله امروزه در جهان، نوعی جنگ فرهنگی و نرم تلقی میشود. در جهان امروز شایعه یکی از موارد وقوع بحرانهای رسانهای است که با قدرت تأثیر بر افکار عمومی شکل میگیرد. بر این اساس، ارائه تعریف علمی از بحران رسانهای در عصر حاضر ضروری به نظر میرسد. در واقع بحران رسانهای (شایعه) در قرن حاضر در کنار بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حائز اهمیت است.
اسماعیلی: در همه شبکههای اطلاعرسان رسمی درج هر گونه خبر و اتفاق، به تائید کامل از منبع معتبر نیاز دارد زیرا در غیر این صورت و درج و اعلام خبر غلط، مورد پیگیری قانونی قرار میگیرد اما در رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی هیچ گونه نظارت یا تاکیدی برای تائید منبع وجود ندارد |
در کنار رسانههای رسمی ـ که به صورت هدفمند و عمدتا با دلایل سیاسی، گاهی به شکلگیری یا دامن زدن به شایعات میپردازند و عمدتا از خارج از یک کشور هدایت میشوند ـ همهگیر شدن شبکههای اجتماعی و استفاده شبانهروزی بسیاری از مردم از این شبکهها به عنوان رسانههای غیررسمی در فضایی دوستانه و صمیمی، به شکلگیری شایعات و انتقال سریع آن در یک گستره بزرگ جغرافیایی و دربرگیری تعداد وسیعی از مردم، کمک زیادی کرده است.
از شهروند تا شبکهوند
با گسترش فناوریهای مدرن بویژه در عرصه فضاهای دیجیتال و مجازی، ابزارهای جدیدی با نام رسانههای اجتماعی وارد حیات رسانههای جمعی شدهاند. شهروند (citizen) دنیای سنتی به شبکه وند (netizen) دنیای مدرن تبدیل شده و با کهکشان ارتباطات، فصل تازهای در اطلاعرسانی و تبادل افکار و عقاید رقم خورده است.
رسانههای اجتماعی در برابر رسانههای صنعتی تعریف میشوند. رسانههای اجتماعی مبتنی بر وب ۲ هستند که از فناوریهای نسل اول و وبهای رسانههای صنعتی ـ که متکی بر فناوریهای نشر چاپی یا انتشار امواج رادیو و تلویزیونی یا ماهوارهای بودهاند ـ متمایز میشوند.
منصور ساعی در مقاله رسانههای اجتماعی و مشارکت اجتماعی در کتاب «رسانههای اجتماعی ابعاد و ظرفیتها»، انواع رسانههای اجتماعی را تقسیم میکند و مینویسد: رسانههای اجتماعی را میتوان در دستههای بسیاری تقسیمبندی کرد، اما هفت دسته از مهمترین آنها عبارتند از:
شبکههای اجتماعی، وبلاگها، ویکیها یا سایتهایی که به کاربران اجازه افزایش و ویرایش محتوا میدهد، پادکستها (فایلهایی صوتی و تصویری هستند و قابلیت مشترک شدن را در اینترنت دارند)، فرومها یا فضاهایی برای طرح بحث و گفتوگو و کامیونیتیهای محتوایی که امکان مدیریت و به اشتراکگذاری نوع خاصی از محتوا مانند عکس، فایلهای ویدئویی، متن یا لینک را فراهم میکنند. در نهایت، میکروبلاگها که تلفیقی از شبکههای اجتماعی و وبلاگهای کوچک هستند و با محتواهای کوتاه کاربران به روز میشوند.
برخی ویژگی رسانههای اجتماعی، ایجاد گفتوگوی دوطرفه، بازشدن دیالوگ میان مخاطبان، گران نبودن، افزایش اعتبار، اعتدال و برابری، تولید محتوا توسط کاربر، حس مالکیت محتوا و... هستند.
شایعهپراکنی زنجیرهای
بتازگی موارد زیادی از اخبار کاملا کذب و نادرست از طریق شبکههای اجتماعی با مستندات ساختگی یا حتی بدون هیچ گونه استنادی، بسرعت منتشر و توسط بسیاری از مشترکان شبکههای اجتماعی، آگاهانه و نااگاهانه در اختیار یکدیگر قرار گرفته است.
برای مثال اخبار چند ماه گذشته درخصوص اسیدپاشیهای زنجیرهای که موجی از ترس و نگرانی را هم در افکار عمومی ایجاد کرده بود در ادامه و با سکوت دورهای رسانههای جمعی رسمی مدتی پس از پرداختن به اخبار آن، با اخبار کاملا کذب جدیدی در فضای مجازی از جمله تعداد بیشتری از افرادی که قربانی این حادثه شدند، مواجه شد. شاید اگر رسانهها پس از پرداختن به این حادثه دلخراش ـ که افکار عمومی بشدت با آن درگیر شده بود ـ تا حصول نتیجه نهایی و تحلیلهای پس از آن با همان شدت و حجم به انتشار اخبار خود ادامه میدادند فضایی برای شکلگیری شایعات در این خصوص به وجود نمیآمد.
امیر اسماعیلی، روزنامهنگار و کارشناس ارتباطات در گفتوگو با خبرنگار روزنامه جامجم درباره دلایل سرعت پایین انتقال اخبار در رسانههای رسمی که خود از عوامل فضا یافتن شبکههای غیررسمی انتشار خبر است، میگوید: در همه شبکههای اطلاعرسان رسمی درج هر گونه خبر و اتفاق به تائید کامل از منبع معتبر نیاز دارد، زیرا در غیر این صورت و درج و اعلام خبر غلط، مورد پیگیری قانونی قرار میگیرد؛ اما در رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی هیچ گونه نظارت یا تاکیدی برای تائید منبع وجود ندارد و اخبار و اطلاعات بسرعت منتشر میشود. این انتشار سریع ممکن است باعث مخلوط شدن محتوای صحیح و ناصحیح و حتی وارونه جلوه دادن معنی نیز شود. به هر شکل این سرعت انتشار، مخاطب بیشتری را به خود جذب خواهد کرد.
وی میافزاید: وقتی مخاطب از اطلاعرسانی شبکههای رسمی قانع نشود و حس کند در جریان کل پدیده یا رخداد (به صلاحدید دروازهبان خبر یا مسئولان سیاستگذاری شبکه رسمی) قرار نگرفته است، ضمن کم شدن اعتماد به جریان اطلاعرسانی رسمی، سعی در کسب اطلاع از طرق دیگر مانند شبکههای مجازی میکند. به مرور زمان و در نتیجه منطقی این اتفاق، اخبار منتشر شده در شبکههای اجتماعی که همواره ممکن است آموخته با شایعات (برنامهریزی شده و نشده) باشد به عنوان منبع مورد مراجعه مخاطبان قرار میگیرد.
لزوم افزایش سواد رسانهای
در این میان برخی کارشناسان، متخصصان و جامعهشناسان معتقدند ایجاد محدودیت در فضای مجازی و فیلترینگ هوشمند میتواند راهکار قابل قبولی باشد، اما تجربه نشان داده این موضوع نه تنها تاثیر چندانی بر ماهیت سخنپراکنیهای نامعتبر رسانههای مجازی ندارد، بلکه به شکلگیری بسیاری از شایعات در این فضا کمک بیشتری میکند. همچنین برخی صاحبنظران حوزه رسانه و ارتباطات، افزایش سواد رسانهای را به جای ایجاد محدودیتهای رسانهای به علاوه تقویت رسانههای معتبر در سرعت انتقال اخبار، چاره کار میدانند.در همین ارتباط لیلی وصالی، پژوهشگر حوزه سواد رسانهای و دانشجوی دکتری ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی میگوید: ظهور منابع خبری غیررسمی فراوان و سرعت بالای انتقال اخبار و اطلاعات، بخصوص از طریق شبکههای تلفن همراه که گاه انتشار خبر را از دقیقه به ثانیه و در لحظه میرسانند و البته تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی که از رویدادها ارائه میکنند، میتوان یکی از مشکلات اصلی دنیای ارتباطی کنونی را سرگردانی و سرگشتگی میان خبرهای درست و غلط یا به اصطلاح شایعات دانست.
وصالی یادآوری میکند شایعات فضای مجازی این روزها به سرگرمی مفرح عدهای سودجو تبدیل شده که از باورپذیری شایعات دستساز خود میان مردم و سرعت انتشار آنها بین گروهها لذت میبرند، اما کمکی که سواد رسانهای در این زمینه به ما میکند، معرفی راهکارهایی است که مرز میان شایعات و خبرهای موثق را شفاف و پررنگ میکند؛ زیرا سواد رسانهای به مخاطب میآموزد پیش از باور سریع و اقدام به انتشار مجدد یک خبر، حتما ابتدا قدری تأمل کند و در اولین اقدام، خبر مورد نظر را با مؤلفههای عقلانی بسنجد و سپس در گام بعدی، نسبت به صحت خبر با مراجعه به منابع خبری اطمینان حاصل کند و به پیامها و اخبار فاقد منبع اطمینان نکند و در صورت درج نشدن منبع خبری، حتما از فرستنده، منبع خبر را بپرسد؛ بنابراین درک عقلانی، اطمینان نکردن به پیامها و خبرهای فاقد منبع و منبع خبری موثق، از ارکان شناخت پیام درست از نادرست و شایعات محسوب میشوند.
روشی به نام تامل عقلانی
این پژوهشگر رسانه در ادامه میگوید: از آنجا که صرف ارائه منبع نمیتواند مانع بروز شایعات و اخبار نادرست باشد، توجه به منبع خبری موثق اهمیتی ویژه پیدا میکند؛ منبعی که شناخته شده و معتبر و در حوزه مورد نظر، متخصص و دارای اعتبار لازم باشد، زیرا اعتبار منبع از تلفیق سه گانه میزان معرفت و تخصص، وثوق و ارتباط اجتماعی حاصل میشود.در این صورت، مراجعه به منابع خبری موجب میشود با توجه به دیدگاه و جهتگیری فکری و سیاسی آنها، بتوان به تحلیل درستی درباره خبر مورد نظر دست یافت.
البته در عمل چنین کاری بسیار وقتگیر و گاه نشدنی و غیرمنطقی به نظر میرسد، زیرا نمیتوان برای تک تک خبرهای رسیده، به منبع خبری آن مراجعه کرد، اما این امکان وجود دارد که در کنار تأمل عقلایی پیش از بازانتشار پیام یا خبر، این قانون را برای گروههای اجتماعی که در آنها فعالیت میکنیم، وضع کنیم که حتما خبرها یا پیامهای خبری با ذکر منبع موثق در گروه و در معرض اطلاعرسانی قرار داده شوند. اگر تکتک اعضای گروه برای قرار دادن پیام یا خبر در گروه، خود را موظف و ملزم به اطمینان یافتن از اعتبار منبع نمایند، دیگر نیازی به اعتبار سنجی تکتک خبرهای گروه نخواهد بود و هر کس فقط ملزم به اعتبارسنجی خبری خواهد بود که خود در گروه قرار میدهد.
وی درخصوص این که آیا این کار به واقع شدنی است یا خیر، میگوید: مسلما این امر شدنی است، اما جا انداختن آن زمانبر است و بسته به ترکیب گروههای اجتماعی و نزدیک یا دور بودن از این ایدهآل تعاملات اجتماعی گروهی، همچنان افراد در معرض شایعات اجتماعی قرار دارند. در این میان نقش رسانههای جمعی ملی بسیار قابل توجه است؛ زیرا کارکرد رادیو، تلویزیون و مطبوعات ملی در قبال جامعه ارتباطی، اجتماعی و اطلاعاتی کنونی بسیار حساس، تعیینکننده و البته متفاوت با گذشته است و باید تأمینکننده نیاز خبری مخاطبانی باشد که در هر لحظه از شبانهروز با انواع گوناگون اخبار مواجه و مرتبطاند. توجه به تنوع خبری، روزآمدی و سرعت در انتشار اخبار و حتی تا حدی خطرپذیری و اطمینان و اعتماد به درک بالا و ذهن تحلیلگر مخاطبان امروزی در کنار بهرهگیری از تحلیلگران کارآمد و موثق و افزودن گستره خبررسانی رسانه ملی موجب میشود رسانه ملی به عنوان منبع خبری اصلی و مورد وثوق، نقش موثری در پایان بخشیدن به گسترش شایعات ایفا کند.
سوءاستفاده از فضای خالی خبری
در واقع میتوان گفت نپرداختن رسانههای رسمی به برخی موضوعاتی که از شایعات شبکههای اجتماعی نشات میگیرند یا انتقال اخبار و رویدادها با تاخیر فراوان از کانالهای رسمی، فضایی خالی در افکار عمومی ایجاد میکند و این فضا برای مانور دادن رسانههای معاند یا شبکههای اجتماعی در انتقال شایعات مناسب است. از آنجا که طبق یک باور قدیمی بسیاری از ما معتقدیم سکوت علامت رضاست! سکوت رسانههای رسمی یا منابع معتبر تائید یا تکذیب اخبار در بسیاری موارد که حتی ممکن است ناشی از سرعت بسیار بالای انتقال شایعه و فرصت نیافتن کانالهای رسمی به انتشار جوابیه یا تکذیب در رسانههای رسمی باشد، کمک بیشتری به باورپذیری شایعه در افکار عمومی میکند.
گذر نابهنگام از شفاهی اول
در مجموع دلیل مهم استقبال مردم از شایعات در رسانههای مجازی و دامنزدن به آنها، این است که ایرانیها بدون گذراندن اصل گوتنبرگ ـ اصل کتابت و ارتباطات پایدار نوشتاری ـ از جامعه شفاهی اول به جامعه شفاهی دوم رسیدهاند. دلیل دیگر آن میتواند سواد رسانهای پایین برخی شهروندان و ناآگاهی آنها از واقعیتهای پشت پرده باشد. این مسأله باعث میشود شایعات بسیار سریعتر از آنچه تصور میشود مردم را جذب کنند و به سوی خود بکشانند. در واقع پایین بودن سواد رسانهای و ویژگیهای احساسی و عاطفی بودن جمعیت به چرخش شایعات و اخبار نامعتبر کمک کرده است.
نپرداختن رسانههای رسمی به برخی موضوعاتی که از شایعات شبکههای اجتماعی نشات میگیرند یا انتقال اخبار و رویدادها با تاخیر فراوان از کانالهای رسمی، فضایی خالی در افکار عمومی ایجاد میکند و این فضا برای مانور دادن رسانههای معاند یا شبکههای اجتماعی در انتقال شایعات مناسب است |
در فضای مجازی کسانی که به سمت شایعهسازی و تکرار شایعات و برخی بداخلاقیها میروند براحتی قابل ردیابی نیستند و مسئولیت نمیپذیرند. به همین دلیل به جای تلاش زیاد برای ردیابی این کانالهای نامعتبر، شاید بهتر و اصولیتر این باشد که رسانههای رسمی با تقویت خود، سرعت انتشار خبر را بیشتر کنند که قابل رقابت و حتی جایگزین اخبار نامعتبر منتشر شده در رسانههای مجازی غیررسمی باشد. راهکارهای مطرح شده در این گزارش یعنی افزایش سواد رسانهای برای عموم مردم و مشترکان شبکههای اجتماعی در ایران، در کنار پوششهای قویتر رسانههای معتبر و رسمی، بزرگترین کمک و اتفاقی است که باید بزودی در حوزه مقابله با انتشار اخبار کذب یا شایعات در رسانههای بیشمار و غیرقابل کنترل فضای مجازی شکل بگیرد.
بحرانسازی شایعه
رسانههای اجتماعی با قابلیتهای زیادشان و بخصوص با توجه به ذات درگیرکننده و تعاملی شدید خود، بویژه پس از همهگیر شدن استفاده از نسل جدید تلفنهای همراه هوشمند و اتصال دائم به شبکههای اجتماعی اینترنتی، تاثیر فراوانی بر افکار عمومی میگذارند و محتوای آن بسرعت در دست مخاطبان میچرخد و گاهی به مرور، شاخ و برگهای زیادی هم به آنها داده میشود. این موضوع در کشورهایی مانند ایران که رسانههای رسمی آن اخبار معتبر را با تاخیر پخش میکنند و در مقابل، رسانههای معاند خارجی که با مقاصد سیاسی سعی دارند چهرهای مغشوش از اوضاع کشور در شرایط مختلف نشان دهند و با بحرانسازیهای رسانهای افکار عمومی را مشوش کنند از اهمیت بسیاری برخوردار است.
هانیه ناظری
جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد