بهترین عکس «ریوچی هیروکاوا»

مقاومت مثال‌زدنی فلسطینی‌ها

بهترین عکس استوارت فرانکلین

نبرد نابرابر انسان و تانک

آخرین هفته ماه می 1989 بود که به عنوان خبرنگار مجله تایم وارد پکن شدم. بسیاری از اتفاقات در میدان تیام آنمن و حتی خود تظاهرات نیز تا حدودی تعجب‌برانگیز بود. در واقع این اتفاقی نادر در تاریخ چین بود که مردم این کشور در مرکز پایتخت جمع شده و علیه زمامداران این کشور اعتراض می‌کردند. در ابتدا تظاهرات بیشتر شبیه به جشنواره موسیقی راک بود. در طول روز بیشتر با دوچرخه در شهر می‌چرخیدم و کمتر به سمت این میدان می‌رفتم.
کد خبر: ۸۲۱۵۰۳

سی‌ام ماه می ‌بود که دانشجویان رشته هنر مجسمه بزرگی شبیه به مجسمه آزادی را به میدان تیام آنمن آوردند. این مجسمه به نماد دموکراسی تبدیل شد و رسانه‌های خارجی آن را «الهه دموکراسی» نامیدند. این مردم برای رسیدن به آزادی بیان، آزادی رسانه‌ها و پایان دادن به فساد تظاهرات کرده بودند.

پس از این‌که این مجسمه آورده شد و دانشجویان برای چند هفته در این میدان تجمع کردند، دولت متوجه شد که باید اقدامی انجام دهد. دو روز پیش از سرکوب، ارتش با تمام قوا به میدان آمد و فضا کاملا تغییر کرد. تنها در عرض چند ساعت، خیل عظیمی از نیروهای نظامی از تمام جهات آمدند. در آن زمان هیچ‌کس نمی‌دانست قرار است چه اتفاقی بیفتد. در واقع شایعه جنگ داخلی در سراسر چین پخش شده بود.

شاهد این بودم که سربازان ارتش شب چهارم ژوئن در حال پاکسازی میدان از تظاهرکنندگان بودند. من در ساعات ابتدایی روز پنجم ژوئن به همراه چارلی کول، عکاس مجله نیوزویک آنجا را ترک کرده و به هتل محل اقامت‌مان رفتیم. از آن لحظه به بعد کاملا محبوس شدیم. نیروهای ارتش در لابی هتل مستقر شدند و خبرنگاران دیگر نمی‌توانستند به فعالیت خود ادامه دهند. من به همراه گروهی از عکاسان و خبرنگاران در بالکن هتل بودیم. از آنجا تقریبا در فاصله 150 متری میدان بودیم. لحظه بسیار خسته‌کننده‌ای بود. به دلیل این‌که نمی‌توانستم به آن صحنه نزدیک باشم، به لنز دوربین متوسل شدم.

درست به یاد دارم که چگونه گروهی از سربازان و دانشجویان در مقابل یکدیگر در ورودی میدان ایستادند. سپس تانک‌ها وارد میدان شده و ناگهان این فرد از میان جمعیت بیرون پرید و در مقابل تانک‌ها ایستاد. من نیز به سرعت در حال عکس گرفتن از این صحنه بودم. در واقع در آن لحظه تصور می‌کردم صحنه جالبی به وجود نیامده است، اما یکی از همکارانم گفت لحظه‌ای ثبت شد که تاریخ آن را به یاد خواهد سپرد، اما برای من از لحاظ عکاسی چندان جالب نبود زیرا آن فرد در تصویر بسیار کوچک بود، اما احساس می‌کردم یک انرژی در این عکس وجود دارد.

دودی از پشت یکی از تانک‌ها بیرون می‌آمد و به نظر می‌رسید آنها قصد دارند از روی او رد شوند. چند شهروند به سرعت از جمعیت آمدند و او را به داخل خودرو بردند. از آن زمان هیچ خبری از آن فرد شنیده نشد.

چند روز بعد که با تعدادی از همکارانم در پاریس صحبت می‌کردم، متوجه شدم چه صحنه مهمی اتفاق افتاده است. آنها می‌گفتند: این عکس فوق‌العاده است. تو از مرد تانکی عکس گرفته‌ای. سپس مجله تایم عکس بزرگی از آن را روی جلد کار کرد؛ بعد از آن نیز مجله لایف این عکس را در دو صفحه جا داد. این عکس به پوستر سازمان عفو بین‌الملل تبدیل شد و در دیوار هر دانشجویی به چشم می‌خورد. احساس غرور می‌کردم که این عکس تا این اندازه برای مردم مهم شده است. من تنها فردی نبودم که از آن صحنه عکس گرفتم، بنابراین نمی‌توانم بگویم کار من منحصربه‌فرد بود، اما هیچ‌گاه از صحبت کردن در مورد آن خسته نمی‌شوم.

درباره عکاس

متولد: 1956، لندن

تحصیلات: دوره آزاد طراحی، لیسانس عکاسی و دکترای جغرافیا از دانشگاه آکسفورد

رسانه: آژانس عکس مگنوم

جایزه‌ها: دو جایزه وردپرس و جوایز متعدد دیگر در عکاسی

راوی: لئو بندیکتوس ـ گاردین‌
مترجم: حسین خلیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها