در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
زنگهای پیدرپی سهراب را کلافه کرده بود، بیشک آن موقع صبح مادر و خواهرش از خواب بیدار شده بودند و باید در را به روی او باز میکردند. با خودش گفت:« با آن همه زنگی که من زدم، خواب هفت پادشاه را هم میدیدند بیدار شده بودند.» به ناچار مرد جوان دست در جیب برد و کلید خانه مادرش را بیرون آورد و با آن در را باز کرد.
سهراب وارد حیاط شد و خواست حرفی بزند که صدایش در حنجره اش حبس شد. باورش نمیشد، پیرزن حق داشت در را به روی او باز نکند، چرا که خونین روی زمین افتاده بود. سهراب به طرف مادر رفت و چندباری او را تکان داد، او مرده بود و هیچ کاری نمیشد برای او انجام داد. سهراب با پلیس تماس گرفت و خبر یک جنایت را اعلام کرد.
تازه به یاد سیمین افتاد؛ خواهرش! یعنی او عامل این جنایت بود. همیشه او و خواهر و برادرهایش از این موضوع میترسیدند و عاقبت آنچه از آن واهمه داشتند سرشان آمد. سیمین گوشه بالکن نشسته بود و به آن دو نگاه میکرد.
لحظاتی نگذشته بود که اکیپی از کارآگاهان جنایی شهرستان نیر استان یزد وارد خانه شدند. در بررسیهای اولیه متخصصان پزشکی قانونی علت اولیه مرگ اصابت جسمیسنگین به سر اعلام شد.بررسیها نشان میداد که جنایت نیمه شب رخ داده است. کارآگاهان در تحقیقات میدانی، آثار خونی را روی بالکن خانه پیدا کردند که نشان میداد درگیری از آنجا آغاز شده و مقتول به داخل حیاط پرتاب شده است.
پس از بررسیهای میدانی کارآگاهان سراغ سهراب رفته و او به پلیس گفت: «خواهرم دچار جنون است و مدتهاست که به این بیماری مبتلاست. از آنجایی که وضع جسمی و روحی خوبی ندارد، هر روز من و خواهر و برادرهایم به مادرم سر میزدیم. مادرم پیر بود و حوصله نداشت، سیمین هم که بهخاطر بیماریاش نمیتوانست کار کند و مدام با مادرم درگیر میشد. نمیدانم چه کسی مادرم را به قتل رسانده اما آنها شب در خانه باهم بودند.
بهدنبال صحبتهای مرد جوان، تحقیق از سیمین آغاز شد. دختر 44 ساله در تحقیقات گفت: «مادرم را من کشته ام. نیمهشب از شدت گرسنگی از خواب بیدار شدم. به مادرم گفتم که گرسنه ام و نان میخواهم. اما او به من توجهی نکرد. عصبی شده بودم، دست خودم نبود. گرسنه بودم و مادرم توجهی به من نمیکرد. من هم از شدت عصبانیت با میله ای که در بالکن بود به سر او چند ضربه زدم و بعد از بالکن به پایین انداختم.
سرهنگ کفاش پناه، سرپرست معاونت اجتماعی انتظامیاستان یزد در اینباره میگوید: «در تحقیق از همسایهها، آنها مدعی شدند که صدای سر و صدا و جر و بحث مادر و دختر را نیمه شب شنیده اند. از طرفی آنها صدای افتادن جسمی سنگین روی زمین را هم شنیدهاند اما از آنجا که بعد از آن دیگر صدایی به گوش نرسیده به موضوع توجه نکرده بودند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: