در این رابطه توجه به یک سری نکات روشن و منطقی، ضروری است:
1-مسئولان فوتبال در حالی بازهم این بحث را پیش کشیده اند که انگار باور ندارند در جمهوری اسلامی ایران با پشتوانه قانون اساسی زندگی میکنند. قانونی که در آن قید شده صدا و سیما،ملی است و هیچ کس نمیتواند رادیو و تلویزیون خصوصی راه اندازی کند. در حقیقت متولیان فوتبال باید بدانند ایران مثل برخی از کشورها نیست که تشکیلات و به طور کلی بخش خصوصی تلویزیون راه اندازی کند که ایران را با آن کشورها مقایسه میکنند.ریشه ماجرا آنجاست که آنها به جای اینکه به دنبال منابع درآمد دیگری باشند و امکان درآمدزایی از طرق مختلف را برای باشگاهها فراهم کنند سراغ راحت الحلقومی به نام حق پخش تلویزیونی آمدهاند.
2ـ این ادعا در حالی مطرح میشود که بنا بر قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، دولت و دستگاههای دولتی حق ندارند ریالی در ورزش حرفهای هزینه کنند، حال چگونه انتظار دارند صدا و سیما حق پخش را که در حقیقت همان هزینه کردن در ورزش حرفهای محسوب میشود، بپردازد؟
برخی در این باره پیشنهاد میکنند که دولت این مبلغ را بپردازد در حالی که همین موضوع هم بر خلاف قانون مجلس است.
3ـ متولیان فدراسیون فوتبال در حالی دنبال درآمدزایی هستند که فیفا هیچ جا چنین اجازه و تکلیفی را به فدراسیونهای ملی نداشته و اگر هم بحث درآمد زایی مطرح میشود، اشاره آن به باشگاههای ورزشی است.شگفتا وقتی این استدلال مطرح میشود آنها میگویند از طرف باشگاههای ورزشی به ما تفویض اختیار شده است، این ادعا چیزی جز عذر بدتر از گناه نیست چرا که با فرض درست بودن ادعای آنها، میتوان نتیجه گرفت مدیران باشگاههای ما افرادی غیر حرفهای و نا آگاه از مسائل مدیریتی وجامعه بوده که به افراد نا آگاه دیگری تفویض اختیار کردهاند !
4-بنا به اعلام صریح متولیان فوتبال در فصل گذشته قرارداد تبلیغات دور زمین برای دو سال به ارزش 160 میلیارد تومان با اسپانسر منعقد شده است، یکی نیست به این آقایان بگوید اگر صدا و سیما نبود شما امکان کسب چنین درآمد بالایی داشتید؟ درآمدی که ریالی از آن به جیب صدا و سیما نمیرود.
5ـ آقایان توجه داشته باشند صدا و سیما به نیابت از حکومت با پخش فوتبال به مردم یارانه میدهد، چرا که به هیچ وجه از این طریق درآمد سرشاری کسب نمیکند و سرجمع درآمد صدا و سیما از فوتبال در خوشبینانه ترین حالت ده دقیقه قبل از شروع بازی و پنج دقیقه بین دو نیمه بازی هاست، آن هم هفتهای یکی دو بار و در مجموع در 30 هفته. این درآمد کجا و قرارداد 160 میلیاردی فدراسیون برای تبلیغات دور زمین کجا؟ از طرفی برای همین پخش بازیها صدا و سیما کلی باید برای نیروی انسانی و همچنین استهلاک سخت افزارهای مورد نیاز هزینه کند.
6ـ اگر در دیگر کشورها باشگاهها از شبکههای تلویزیونی حق پخش دریافت میکنند در عوض این شبکه ها، پخش بازیهای این باشگاهها را به مردم میفروشند و آنها با تهیه کارتهای اعتباری حق تماشای بازی تیمهای مورد علاقه شان را دارند در حالی که در کشورمان چنین امکانی نیست و مردم رایگان فوتبال میبینند.
7ـ متولیان فوتبال در حالی چنین ادعایی میکنند که اصولا بخش قریب به اتفاق انگیزه و تمایل اسپانسرها برای حضور در ورزش به خاطر همین پخش تلویزیونی است. منهای متولیان فوتبال که چنین و بناحق از صدا و سیما طلبکارند میبینیم که دیگر ورزشها همواره از صدا وسیما درخواست پخش زنده رقابتهای خود را دارند تا از این طریق اسپانسرها به حضور در آن ورزشها تشویق شوند.
8ـ ادعای حرفهای بودن در حالی مطرح میشود که همیشه گفتیم و بازهم میگوییم فوتبال در کشورما فقط در کلام حرفهای شد. شب خوابیدند و صبح بیدار شدند گفتند فوتبال حرفهای شده، در حالی که فقط پرداخت پول به بازیکنان حرفهای شده است. این فوتبال مدیر،بازیکن، زیر ساخت و ابزارهای حقوقی مورد نیاز حرفهای بودن را ندارد، در چنین شرایط غیر حرفهای بودن طبیعتا مردم نیز حاضر نیستند پولی بابت دیدن این فوتبال بی کیفیت بپردازند و صدا و سیما در این میان از خود برای فوتبال هزینه میکند.
9-اینجانب ضمن اعلام آمادگی برای انجام مناظره با متولیان فوتبال مدعی دریافت حق پخش در تلویزیون، این نکته را یادآور میشوم که آقایان متولی به جای اینکه دنبال راحت الحقوم باشند بهتر است از قوای سه گانه بخواهند ابزارهای قانونی، زیر ساختی و بسترهای حمایتی را برای درآمدزایی فراهم کنند مثل آنچه در تمام دنیای حرفهای فوتبال وجود دارد، اگر ادعا میکنید فوتبال حرفهای است چرا دیگر بخش های این فوتبال را حرفهای نمیکنید و سراغ دیگر منابع درآمدزای فوتبال حرفهای نمیروید؟
امیررضا واعظی آشتیانی - مدیرعامل سابق باشگاه استقلال
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد