سبک زندگی صرفا یک مساله تئوریک نیست، محصول محور است

وقتی کالاها به ما فرمان می‌دهند

تغییرکرده‌ایم؛ تغییر از نوع لباس پوشیدن و غذا خوردن‌مان شروع شده و رسیده به معماری خانه‌ها و کوچه‌هایمان؛ تغییر، آهسته و آرام از آنها هم گذشته و رسیده به آداب و سنت‌هایمان، آداب معاشرت‌هایمان؛ آداب و سنت‌هایی که در گذر چند دهه تاریخی رنگ عوض کرده‌اند؛ برای درک بهتر این موضوع بد نیست سری بزنیم به صفحات غبار گرفته تاریخ؛ مثلا «طهران» سال‌های قبل از 1340هجری شمسی!
کد خبر: ۸۱۶۳۹۸
«تغییر» ارمغان سبک جدید زندگی است

جماعت عوام و خواص، آن روزها برای بخت‌گشایی جوانان ازدواج نکرده، دست به دامان خیلی چیزها می‌شدند؛ این را بزرگ‌ترها روایت می‌کنند؛ اما برای آگاهی دقیق‌تر، نوشته‌های تاریخی را ورق می‌زنیم؛ پس مرجع ما می‌شود کتاب «طهران قدیم نوشته جعفر شهری»: «یکی از اعتقادات در رابطه با بخت‌گشایی این بود که وقتی فرد پنبه‌زنی را به داخل خانه برای کار می‌آوردند، منتظر می‌شدند تا پنبه‌زن به منظور انجام عملی برای مدتی دست از کار بکشد و در این هنگام فورا دختر دم‌بخت خانه را دور از چشم پنبه‌زن، از توی کمان پنبه‌زنی عبورش می‌دادند و معتقد بودند که بزودی زه کمان وی پاره خواهد شد و به این ترتیب بخت دخترشان باز می‌شود. در صورت پاره شدن چله کمان، جازدن آن کار بسیار مشکلی برای پنبه‌زن‌ها بود و به همین خاطر پنبه‌زن‌‌‌ها سعی می‌کردند تا جایی که ممکن است کمانشان را رها نکنند...»

در هر حال اگر بخت جوان یک خانه، این گونه باز می‌شد، آداب و رسوم دیگری هم یکی یکی از راه می‌رسیدند و نتیجه‌شان شنیدن صدای هلهله و شادی عروسی از خانه‌های دیوار به دیوار یک کوچه بود. اما از روایت صفحه‌های کتاب طهران قدیم که بگذریم می‌رسیم به تهران جدید! حکایت، حکایت تبدیل یک «ط» به یک «ت» دیگر نیست! پس ما هم حکایت ازدواج‌هایی آن چنینی را می‌گذاریم برای همان کوچه‌های آشتی‌کنان و خانه‌هایی با حیاط‌هایی بزرگ و دیوار‌هایی آجری. بالاخره جماعت پنبه‌زن باید جایی را برای زدن پنبه‌ها پیدا کنند، آپارتمان‌های نقلی این روزهای تهران، جایی برای نفس کشیدن ندارد چه رسد به پنبه زدن! بماند که دیگر کمتر تشکی برای صاحبخانه‌ها مانده است که پنبه‌هایش هرچند وقت یک بار احتیاج به حلاجی پیدا کند، ناگفته پیداست: عصر، عصر حکمرانی تشک‌های طبی و فنری و... است و قصه دقیقا از همین‌جا شروع می‌شود؛ از سبک زندگی‌ای که تغییر کرده و با تغییرش چیزهای زیادی دستخوش تغییر شده‌اند؛ تغذیه، خودآرایی، مسکن، حمل و نقل، اوقات فراغت، افکار، احساسات، بازی، ورزش، نحوه صحبت، هنر، روابط خانوادگی، تربیت فرزند، رفتار سیاسی، مطالعه، دارایی، تحصیلات و... در گذر زمان تغییر کرده‌اند. به این فهرست عریض و طویل تغییر مشاغل را هم اضافه کنید. مشاغل زیادی در این سال‌ها از بین رفته‌اند و دیگر خبری از آثارشان در هیچ کجا نیست؛ اما حتی این زوال هم همه ماجرا نیست؛ به وجود آمدن مشاغل جدید ارمغان سبک زندگی جدید برای زندگی‌های امروز است؛ همان قدر که گوش ما به شنیدن صدای زه کمان پنبه‌زن‌ها نا‌آشناست، برای معدود بازماندگان نسل گذشته شغل‌های عجیب و غریب امروزی هم اتفاقی دور از ذهن و باورنکردنی هستند؛ چه کسی فکرش را می‌کرد، به جای کمک گرفتن از جمع‌های خانوادگی و بزرگ‌ترها و ریش‌سفید‌های فامیل، مراکز همسریابی در گوشه و کنار شهر قد علم کنند؟ حالا اما مدت‌هاست کار همسریابی از گشایش بخت با زه کمان پنبه‌زن‌هایی که دیگر نیستند، گذشته و نوبت به مشاغلی رسیده که با پیشرفت فناوری و ارتباطات برای خودشان اسم و رسم درکرده‌اند؛ مشاغلی که البته عمرشان طولانی نیست و با به وجود آمدن تغییرهای جدید، آنها هم یکی‌یکی از دور خارج می‌شوند؛ درست مثل پنبه‌زن‌های چند دهه پیش.

جامعه

مینا مولایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها