حتی اگر اهل این نباشید که به طور مرتب پای رادیو تلاوت یا شبکه قرآن یا دهها وبلاگ و سایت تخصصی قرآن بنشینید و از تلاوتهای قرآنی حظ ببرید؛ حتما تاکنون در مجالس ترحیم نامی از عبدالباسط یا منشاوی را شنیدهاید. کمی اگر هوش و حواستان را جمع کنید نام قاریان ایرانی چون پرهیزکار یا کریم منصوری هم به گوشتان خورده است. گاه از شنیدن صدای آنها منقلب شدهاید و ممکن است حتی اشکی هم ریخته باشید و گاهی هم آن صدا به شما نوعی شعف یا آرامش داده است. سوال اصلی این است که این هنر چیست، چه جزئیات و زوایایی دارد و از کدام بستر تاریخی به امروز ما رسیده است؟
در مورد اسم علم یا فن یا هنر تلاوت قرآن، تفاوتهایی وجود دارد. از نظر مسئولان برگزارکننده مسابقات قرآن جمهوری اسلامی در حال حاضر هر نوعی از تلاوت قرآن زیرمجموعه «قرائت» است.
روخوانی ساده قرآن را «ترتیل» و روخوانی آن همراه با در نظر داشتن مسائل موسیقیایی و لحنی را تجوید هم گفتهاند. با این حال در دایرهالمعارف جهان اسلام و در مدخل «تجوید» گفته شده این کلمه به علمی برمیگردد که در مورد قرائت فصیح قرآن و فن تلفظ صحیح حروف آن است. از نظر محمدرضا ستودهنیا، نویسنده این مدخل، اصل قرائت قرآن و روش صحیح آن مربوط به زمان پیامبر اسلام(ص) است و آن حضرت نمایندگانی چون مصعب بن عمیر را برای آموزش خواندن قرآن به گوشه و کنار ارسال کرده بودند. با این حال نخستین اثر مستقل درباره قواعد علم تجوید از قرن چهارم هجری به ما رسیده است. فارغ از این جدلهای لفظی و تاریخی کهن، چیزی که ما امروزه به نام فن تلاوت قرآن میشناسیم لاجرم بعد از عصر رسانه به وجود آمده است. با ظهور دستگاههای آفلاینی چون گرامافن و آنلاینی چون رادیو، حالا صدایی که تا به حال در خانهها و حداکثر در مساجد میپیچید، به گوشه و اطراف هم نفوذ پیدا کرد و تبدیل به هنر یا فنی مردمی شد. از این روست که این عده میگویند تاریخ تلاوت قرآن به شکل موجود به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد. این افراد از شیخ احمد نداء به عنوان موسس این سبک از تلاوت نام میبرند. شیخ احمد از قاریان مصری بوده و ظاهرا با استفاده از بستر مناسبی که در این کشور بود، مثل مدارس قرائت قرآن، اقدام به فعالیت در این حوزه کرد.
مصر؛ مهد سبکهای مختلف قرائت قرآن
حال که نام مصر به میان آمد بهتر است به سبکهای مختلف قرائت قرآن که همگی از این کشور سرچشمه گرفته اشاره کنیم. نخستین سبک مورد اشاره مربوط به محمد رفعت، قاری نابینای مصری است که سال 1950 دارفانی را وداع گفت. مهمترین ارکان سبک او، قدرت تصویر معانی آیات و استفاده از تمامی مقامات موسیقیایی اصلی عربی بود. همچنین از نظر ذاتی و ژنتیکی گفتهاند که او صدایی بسیار خاص داشته است و طنین صدایش 5/2 اکتاو در حالت طبیعی بوده که نزدیک به همان صدای ششدانگ است. (هر اکتاو نیم دانگ است)
دیگر سبک قرائت قرآن به نام عبدالفتاح شعشاعی نامگذاری شده که 9 سال بیش از محمد رفعت، عمرش به زندگانی بود. با وجود معاصر بودن این دو قاری برتر قرآن، سبک قرائت آنها کاملا با هم متفاوت است. به طور مشخص میتوان گفت در سبک شعشاعی دو ویژگی بارز وجود دارد؛ نخست این که او با تسلط و مهارتی که در مقامها و پردهها داشت به خوبی آنها را ادا میکرد و با سرعت خارقالعادهای هم به تغییر از یک مقام به مقام دیگر میپرداخت. پس به نوعی میتوان گفت تنوع در عین وحدت قرائت یکی از ویژگیهای او بوده است. همچنین واضح تلاوت کردن قرآن را یکی دیگر از ویژگیهای سبک او دانستهاند.
همچنین تسلط بر مقامات باعث این شده بود که او بتواند به خوبی در جملات خبری یا امری از پردههایی استفاده کند که موجب القای معانی در ذهن مستمع شود.
دیگر قاری صاحب سبک مصری، ابوالعینین شعیشع است که چهار سال پیش جان به جان آفرین تسلیم کرد. ویژگی سبک شعیشع در نوآوری بود که او با وجود سایه سنگین دو قاری قبلی، توانست با آوردن نغمات جدید و استفاده از ترکیب این نغمات، سبکی منحصر به فرد برای خود ایجاد کند. استفاده از نفس طولانی و نیز توقفهای طولانی برای تاثیرگذاری به مخاطب و وادار کردن او به تدبر در آیات قرآن، از دیگر ویژگیهای سبک این قاری معروف مصری بود.
سبک دیگری که از قاریان مصری برخاسته است به نام مصطفی اسماعیل است. قاریای که بسیار مورد علاقه رهبر معظم انقلاب بوده و هست ولی در همان سال انقلاب ایران فوت کرد تا نتواند همچون قاریان بزرگ دیگر به ایران پس از انقلاب سفری داشته باشد و آیاتی از کلامالله را برای مردم انقلابی قرائت کند. در بیان ویژگی اصلی مصطفی اسماعیل به ابتکار و خلاقیت او در ساخته و پرداخته کردن الحانی اشاره کردهاند که تا آن روزگار در سبک قاریان دیگر وجود نداشته است. خاصیت اصلی قرائت مصطفی اسماعیل هم این بوده که نه جنبههای موسیقیایی قرآن، قربانی معانی و مفاهیم میشده و نه برعکس. داشتن خط بیانی مشخص بخصوص در قصص قرآنی هم یکی دیگر از ویژگیهای این قاری مصری است.
محمد صدیق منشاوی و عبدالباسط، مشهورترین قرای جهان اسلام، دو قاری دیگر مصری و به نوعی صاحب سبک هستند. نکته قابل توجه در مورد سبک این دو قاری، دوری از مقامات و پیرایشهای غلیظ موسیقیایی و ارائه قرائتی ساده است. شاید همین مساله هم باعث شده که در میان مردمان روزگار ما این دو قاری در حوزه ترتیل و تجوید، مورد اقبال بیشتری از اسلاف خود قرار گیرند.
شاگردان ایرانی
اما اگر قاریان مصری به عنوان اساتید و صاحبان سبک تلاوت در جهان اسلام شناخته میشوند؛ میتوان قاریان ایرانی را به عنوان بهترین شاگردان و ادامهدهندگان راه آنها معرفی کرد. پس تعجبی ندارد اگر از شهریار پرهیزگار یاد کنیم. قاری قرآنی که بسیاری از ایرانیان از دوران کودکی و تحصیل خود با فن و هنر او آشنا میشوند. پرهیزگار در بیان کار خود گفته که الگوی او در قرائت قرآن عبدالباسط و منشاوی و پس از گذشت مدتی، مصطفی اسماعیل بوده است. البته باید دانست که این قاری برتر کشورمان به دلیل حفظ قرآن کریم هم مورد توجه قرار گرفته به نوعی که کریم منصوری، دیگر قاری برجسته کشورمان میگوید یکی از توصیههای رهبر معظم انقلاب به او این بوده که مانند آقای پرهیزگار قرآن را حفظ کند.
قاری برتر دیگری که همه ما با او خاطرات زیادی داریم استاد عباس سلیمی است. سلیمی، نخستین فردی است که بعد از انقلاب اسلامی موفق شده در مسابقات بینالمللی قرآن کسب افتخار کند. او البته در حوزه مدیریت اجرایی و نیز رسانه هم فعال بوده و همه ما چهره او را به عنوان مجری و داور مسابقات قرآن کریم دیدهایم. با این حال ممکن است ندانیم که او معاون تولیت آستان عبدالعظیم حسنی(ع) نیز هست. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که یکی از مواردی که باعث رسانهای شدن هر چه بیشتر آقای سلیمی شد، شکایت از محسن نامجو، خواننده خارجنشینی بود که آیات قرآن را با موسیقی ترکیب کرده و به این طریق باعث رنجش قرآن دوستان در کشور شده بود.
به این افراد، قاریان سنتی دیگری چون موسوی بلده و رحیم خاکی را هم میتوان اضافه کرد، اما اجازه دهید از حامد شاکرنژاد یاد کنیم که قاری جوان کشور است و توانسته، پس از مدتی پیروی از سبک مصطفی اسماعیل، خود سبکی از قرائت قرآن را ابداع کند. شاکرنژاد که به مناسبتهای مختلف در حسینیه امامخمینی (ره) به قرائت قرآن میپردازد میگوید که رهبر معظم انقلاب او را به تلاش بیشتر برای تقویت این سبک تشویق کردهاند. اگر این سبک بتواند به عنوان سبک خاصی از قرائت مطرح شود، آنگاه میتوانیم مدعی شویم که یکی از معدود سبکهای قرائت قرآن ایرانی تاسیس شده است و اهمیت این سبک همان قدر خواهد بود که اهمیت سبک اذانگویی استاد موذنزاده با لحن فارسی. در کنار جریان اصلی مصر و جریان دنبالهرو در ایران، جریان سومی هم در عربستان است که بیشتر در قرائتهای پرسوز و گداز نماز در دو شهر مکه و مدینه شناخته میشود و مورد علاقه زائران ایرانی است، اما نمیتوان آن را یک جریان غالب دانست.
ترکیب آیات شریف قرآن که خود دارای یک موسیقی معجزهگونه است با موسیقی لحن و نغمه و مقامهای مختلف، کاری است که هم هنرمند و قاری و هم مخاطب را به وجد میآورد. این راهی است که از دل آن نه تنها قاریان قرآن بلکه خوانندگان معروفی چون محمد اصفهانی، رضا صادقی و مهدی یراحی، توانستهاند مسیر زندگی خود را پیدا کنند. همه اینها البته به شرطی میسر است که همراه با ترتیل، تدبر هم در دستور کار ما قرار گیرد.
مصطفی مسجدی آرانی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد