***
سروان میری در حال بازجویی از متهم به قتل زن تنها بود که صدای زنگ تلفن همراهش بلند شد. افسر کلانتری 34 تهران بود و از قتل مرد جوان در شهرکغرب خبر داد. کارآگاه آدرس را یادداشت کرد و دستور داد متهم را به بازداشتگاه منتقل کنند. بعد هم راهی محل جنایت شد.
قتل در یک ساختمان 6 طبقه رخ داده بود. گروهبان صادقی با مشاهده سروان نزد او آمد و در گزارش اولیه خود گفت: مقتول پسر 28 سالهای است که قربانی سرقت شده است. مادرش شب قبل مهمانی بوده و امروز ظهر وقتی به خانه میآید با جسد پسرش روبهرو شده و یکی از همسایهها موضوع قتل را به ما اعلام کرد. مقتول و مادرش در این خانه زندگی میکردند و میثم در کار خرید و فروش عتیقه بود. سارقان تمام وسایل خانه را به هم ریخته و به نظر میرسد بهدنبال وسیله بخصوصی بودهاند.
سروان حرفش را قطع کرد و گفت: شاید هم برای فریب ما و تغییر مسیر تحقیقات این کار را کرده و بههم ریختگی خانه فقط صحنهسازی است.
سروان و گروهبان وارد خانه شدند. جسد میثم با صورت روی زمین افتاده و رد خون از کنار سرش روی زمین کشیده شده بود. پزشک جنایی در حال معاینه جسد بود. سروان نگاهی به ساعتش انداخت. عقربههای ساعت یک بعدازظهر را نشان میداد و گرمای کلافهکنندهای بر فضای خانه حاکم بود.
کارآگاه پیش پزشک رفت. دکتر در حالی که معاینه میکرد، گفت: با گلوله کشته شده است. قاتل از پشت سر شلیک کرده و قربانی را غافلگیر کرده است. حدود چهار ساعت از مرگ میگذرد. با توجه به نحوه جراحت به احتمال قوی گلوله از فاصلهای نزدیک شلیک شده است.
سروان سپس به بازجویی از مادر مقتول پرداخت. زن میانسال بیتابی میکرد. کارآگاه سعی کرد او را آرام کند.
چرا دیشب پسرتان در خانه تنها بود؟
او اغلب مواقع در خانه بود و علاقهای به مهمانی نداشت. من هفتهای یک شب نزد مادر پیرم میروم و میثم در آن شب قرار ملاقاتش برای فروش عتیقه را هماهنگ میکرد. دیشب و امروز هم برای فروش اشیایی که تازه خریده بود چند ملاقات کاری داشت.
میدانید با چه افرادی قرار داشت؟
نه. من مشتریان او را نمیشناسم. البته میثم خیلی دقیق بود و قرار ملاقاتهایش را در سر رسیدی یادداشت میکرد. کارآگاه برای یافتن سر رسید به اتاق مقتول رفت و با کمک مادر میثم توانست سررسید را پیدا کند.
زن میانسال درست گفته بود، میثم شب قبل با پسری به نام حسین و ساعت
8 صبح با فردی به نام شاهین قرار داشت. کارآگاه دستور شناسایی و بازداشت دو فرد مورد نظر را صادر کرد و ماموران با ردیابی تماسهای آنها موفق شدند دو مظنون را دستگیر کنند.
حسین در جریان بازجوییها گفت: من دیشب با میثم قرار داشتم. قرار بود دو گلدان از او بخرم، اما بهدلیل قیمت بالایی که میثم تعیین کرده بود نتوانستیم معامله کنیم و حدود ساعت 12 شب خانه را ترک کردم.
شاهین هم منکر قتل شد و گفت: ساعت 10 صبح با میثم قرار داشتم. با کمی تاخیر به اینجا رسیدم. او خیلی سرحال بود و برای خرید گلدانهای عتیقه صحبت کردیم. البته به نتیجه نرسیدیم و قرار شد درباره پیشنهادهای یکدیگر فکر کنیم.
چه زمانی اینجا را ترک کردید؟
بهدلیل قرار ملاقات دیگری که داشتم حدود ساعت 11 از خانه خارج شدم.
کارآگاه پس از بررسی صحنه جنایت و اظهارات متهمان دستور بازداشت شاهین را به اتهام قتل صادر کرد.
پاسخ معمای خودکشی در خوابگاه
سروان میری با اشاره به 3 دلیل زیر قاتل لیلا را شناسایی کرد:
1ـ زن از خون میترسید، پس از اگر قصد خودکشی داشت از روش دیگری استفاده میکرد.
2ـ اگر خودکشی کرده بود چاقو در محل خودکشی بود نه در اتاق کار. پس با این حساب قاتل پس از جنایت چاقو را به اتاق انتقال داده بود.
3ـ کسی که خودزنی میکند نمیتواند ضرباتی متعدد با عمق زیاد به بدنش وارد کند که تعداد ضربات زیاد نشان میداد زن جوان به قتل رسیده بود.
در مسابقه این هفته 1624 نفر از خوانندگان تپش شرکت کردند که 809 نفر پاسخ صحیح دادهاند. از میان خوانندگانی که پاسخ صحیح دادهاند هومن کارگزار از تهران برنده اعلام میشود.
وحید شکری/ تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم